کنترل استرس در دست تو
از آنجائیکه اضطراب نقش مهمی در زندگی ما دارد، درک معنای اضطراب بسیار مهم است. اغلب اصطلاح ترس و اضطراب به صورت مترادف به کار می روند.تمایزی که می توان بین این دو اصطلاح قایل شد آن است که ترس، اغلب به ارزیابی اولیه از یک خطر واقعی بر می گردد.در حالی که اضطراب…
همه ما در مواقع مختلف زندگی احساس اضطراب می کنیم. همه انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه میکنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، برای انجام هر کاری میزان معینی از اضطراب عادی است و ضروری هم می باشد. مثلاً وقتی می خواهیم از عرض بزرگراهی به سلامت عبور کنیم یا سوار هواپیما شویم و از شهری به شهر دیگری مسافرت کنیم، احتمال خیلی کمی وجود دارد که حتی اضطرابی اندک هم نداشته باشیم. اضطراب زمانی مشکل آفرین است که شما بدون دلیل موجه احساس ناراحتی و تنش کنید. احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است. در نتیجه شما بی جهت دچار رنج و عذاب می شوید زیرا بدن و ذهن شما برای دفع خطر یا تهدیدی که به طور اشتباه برای خود ایجاد کرده اید برانگیخته می شود. اضطراب بیش از حد یا خیلی کم، بر هر عملکردی تاثیری زیان بخش دارد. بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
به نظر می رسد که دو نوع استرس وجود دارد، نوع خوب و بد.
استرس خوب (یوسترس) آن است که جنبه محرک و انگیزه ساز داشته باشد و موجب رسیدن به یک هدف شود. تحصیل کردن، ازدواج با فردی که دوستش داریم، ترفیع شغلی از جمله یوسترس های فشار زا اما مفید هستند.
در حالی که استرس بد ( دیسترس) انسان را از پا انداخته، له می کند و تا شکستن و خرد کردن پیش می رود. دیسترس حرکت در تونل مشکلات است، بی آنکه انتهای تونل معلوم باشد. مانند مشکلات مالی، تعارض در روابط بین فردی، دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری مزمن و …
از آنجائیکه اضطراب نقش مهمی در زندگی ما دارد، درک معنای اضطراب بسیار مهم است. اغلب اصطلاح ترس و اضطراب به صورت مترادف به کار می روند.تمایزی که می توان بین این دو اصطلاح قایل شد آن است که ترس، اغلب به ارزیابی اولیه از یک خطر واقعی بر می گردد.در حالی که اضطراب، بیشتر به حالت هیجانی نگرانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم اطلاق می شود. اضطراب نوعی احساس ترس و ناراحتی بی دلیل است و فرد نمی تواند علت روشنی برای آن بیان دارد.استرس یا فشار عصبی در روان شناسی به معنی فشار و نیرو است و هر عاملی که در انسان ایجاد تنش کند استرس زا نامیده می شود. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است. دانشمندان کشف کرده اند که استرس و تنش های جسمی و روانی موجب تغییر شکل فیزیکی مغز شده و آسیب بلند مدتی را به انسان وارد می کند. و استرس پیش از تولد باعث تغییر همیشگی در مغز می شود. همچنین فرسودگی بدن که ناشی از استرس فوق العاده است باعث تغییر سیستم عصبی می شود. برخی پژوهشگران حالات اضطرابی را علت و ریشه بیست و پنج درصد تمام مشکلات بهداشت روانی می دانند که به درمان نیاز دارند.
نشانه های اضطراب
اولین قدم در مقابله با اضطراب شناخت علایم اضطراب و چگونگی اثر این علایم بر خود است.
نشانه های استرس در چهار بعد جسمانی، رفتاری، هیجانی و شناختی نمایان می شوند. وجود مجموعه ای از علایم بدنی، فکری و روانی ما را متوجه می کند که مضطرب هستیم.
بعد بدنی یا جسمی: از نشانه های جسمی اضطراب می توان به دردهای عضلانی، حالت تهوع، درد گردن، تکرر ادرار، درد معده، نفس نفس زدن، زود خسته شدن، دست و پاهای سرد، یبوست، سرگیجه، چهره برافروخته، خشکی دهان، افزایش ضربان قلب، به هم فشردن دندان ها یا به هم فشردن انگشت ها و.. اشاره کرد.
بعد رفتاری: سیگار کشیدن مفرط، ناخن جویدن، زود از کوره در رفتن، بی طاقتی، نا تمام رها کردن کارها، خوردن و خوابیدن بیشتر یا کمتر از حد معمول، پناه بردن به مواد مخدر، حساسیت بیش از حد و .. اشاره کرد.
بعد شناختی: اختلال در حافظه و تمرکز، ناتوانی در تصمیم گیری، حواس پرتی، از دست دادن خلاقیت، خود انتقادی، گوش به زنگی و افکار تکرار شونده و .. اشاره کرد.
بعد هیجانی: خشم، تنهایی ، احساس درماندگی، افسردگی، گوشه گیری، تمایل به گریه کردن، نگرانی، دمدمی مزاج شدن و .. اشاره کرد.
نشانه های انطباق با استرس
زمانی که فردی با یک موقعیت استرس آفرین روبرو می شود، نشانگان انطباق عمومی با استرس را تجربه می کند. و در این فرایند از سه مرحله عبور می کند.
هشدار: واکنش آگاهی از خطر اساساً یک پاسخ اضطراری بدن است. در این مرحله پاسخ های فوری بدن، که بسیاری از آنها با میانجی گری دستگاه عصبی سمپاتیک انجام می گیرند، ما را آماده می کنند تا با محرک های تنش زای حاضر مقابله کنیم. در مرحله هشدار، آدرنالین بیشتری از غده فوق کلیوی ترشح شده، وارد جریان خون می شود و ضربان قلب را افزایش می دهد. در این زمان خون کمتری به دستگاه گوارش و بافتهای سطحی بدن می رسد.لذا پوست سرد می شود و دست و پای سرد نشانه شناخته شده استرس است.
مرحله مقاومت: اگر محرک های تنش زای حاضر ادامه داشته باشند مرحله مقاومت آغاز می شود. که در این حال بدن در برابر محرک های تنش زای پیاپی مقاومت می کند.
مرحله فرسودگی: در این مرحله ، استعداد بدن برای پاسخ دادن به محرک های تنش زای پیاپی و جدید شدیداً به مخاطره می افتد.بدن در شرایط فشار مزمن یا حاد قادر به مقابله موثر با فشار و مطالباتی که با آن روبرو شده نمی باشد و دیر یا زود از پا در می آید و اعضای بدن دچار اختلال و مشکلات گوارشی، پوستی، قلبی – عروقی و نظایر آن می شود.