ملاکهاي درونفردي و برونفردي مؤثر بر انتخاب رشته (گفتار دوم)

در گفتار قبلي، ملاکهاي درونفردي و برونفردي مؤثر بر انتخاب رشته معرفي شدند.
در اين گفتار، به تشريح ملاکهاي درونفردي «ويژگيهاي شخصيتي» مؤثر در انتخاب رشته و علايق کاري به عنوان بخش مهمي از شخصيت پرداخته ميشود.
يکي از بهترين نظريات مرتبط با انتخاب رشته تحصيلي، نظريه رغبتهاي شغلي جان هالند است.
در اين نظريه فقط به عوامل درونفردي در انتخاب رشته تاکيد ميشود.
داوطلبان ميتوانند تست کدهاي هالند يا تم شغلي هالند ((RIASEC را روي خود آزمايش کنند تا از ترجيحات شخصيتيشان براي انتخاب رشته آگاه شوند.
توانايي و شخصيت، دو عامل اصلي در رضايت شغلي هستند.
مشاغلي که با توانايي و شخصيت افراد مطابقت دارند، بسيار باارزشتر از مشاغلي هستند که از اين اصل پيروي نميکنند.
ثبات در فعاليت شغلي در درازمدت، فقط وقتي حاصل ميشود که بين فرد و نوع فعاليتهاي شغلي او هماهنگيهاي صحيح و مناسبي وجود داشته باشد.
جان هالند بيشتر به عنوان خالق مدل توسعه شغلي يا تم شغلي هالند (کدهاي هالند) شناخته شده است.
وي يک پژوهشگر در زمينه توسعه مسير شغلي بود که اعتقاد داشت ايجاد يک مسير شغلي مناسب براي يک فرد، به سطح تناسب بين وي و محيط کارياش بستگي دارد.
هالند بحث ميکند که افراد ميتوانند بر اساس شخصيتشان به انواع مختلفي تقسيمبندي شوند، و اينکه آنها به دنبال شغلي هستند يا در شغلي عملکرد بهتري خواهند داشت و راضيتر هستند که با ويژگيهاي خاصشان تناسب بيشتري داشته باشد.
منظور از همخواني و تناسب، ميزان تشابه نوع شخصيت فرد با محيطي است که او در آن کار ميکند. بسياري از تحقيقات به اين نتيجه رسيدهاند که تناسب بالا منجر به عملکرد شغلي بالاتر، رضايت بيشتر و صرف کردن مدت زمان بيشتر در شغل ميگردد.
نظريه تصميمگيري شغلي هالند، نظريه همخواني شغل و شخصيت است که از حدود 50 سال پيش، از سوي هالند و ديگران بهکار رفته است و هماکنون نيز در مدارس، دانشگاهها، بازار کار و ديگر محيطها از آن استفاده ميشود.
همچنين سودمندي و اعتبار آن در کشورهاي آمريکايي، اروپايي، آسيايي، استراليايي و آفريقايي نيز تاييد شده است.
هالند، نظريه خود را بر مبناي دو اصل استوار نموده است:
1) انتخاب شغل و حرفه، به نوع شخصيت فرد بستگي دارد و راهي براي ابراز وجود فرد به حساب ميآيد.
2) انتخاب شغل و حرفه، رابطه مستقيمي با طرز تلقي و گرايش فرد دارد.
وي معتقد است که با وجود پيشرفتهاي زياد در علومي همچون آمار، هنوز هم بهترين راه براي پيشبيني شغل فرد، پرسش در مورد ترجيحات شغلي اوست؛ لذا از طريق مصاحبه ميتوان رغبتها و گرايشهاي شغلي هر فرد را بهدست آورد.
هالند، در بررسيهاي پنجاه ساله خود نشان داد که شخصيت فرد ميتواند نقش مهمي در انتخاب شغل و بهطورکلي در زندگي حرفهاي او داشته باشد.
بر اساس نظريه هالند، از آنجا که افراد در محيطي رشد ميکنند که بتوانند در آن، مهارتها و تواناييهاي خود را بهکار گيرند و نگرشها و ارزشهاي خود را نشان دهند، تيپهاي هنري به دنبال محيطهاي هنري، و تيپهاي قراردادي به دنبال محيطهاي قراردادي هستند.
حال اگر الگوي شخصيتي يک فرد و الگوي محيطي او را بدانيم، ميتوانيم برخي از نتايج اينگونه جور شدنها را پيشبيني کنيم.
هالند، در نظريه خود به دنبال اين است که به سه سؤال اساسي که در زير آمده است، جواب داده و از اين طريق نظريهاش را شرح دهد.
- سؤال اول) کدام خصوصيات افراد و محيطها به نتايج حرفهاي مثبتي همچون تصميمات حرفهاي رضايتبخش منجر ميشود؟
- سؤال دوم) کدام خصوصيات افراد و محيطها به تغيير يا ثبات حرفهاي در فضاي زندگي آنها منجر ميشود؟
- سؤال سوم)مؤثرترين شيوههايي که به انسانها در ارتباط با علايق شغلي آنها ياري ميرسانند، کدامها هستند؟
اين نظريه داراي مفروضاتي است که هالند آنها را بدين شيوه توضيح داده است:
بيشتر افراد را ميتوان به نسبت تشابهاتشان، به يکي از شش تيپ شخصيتي تقسيمبندي کرد.
اين تيپها به عنوان مدلي مناسب براي توصيف فرد به حساب ميآيند؛ ولي بايد دانست که افراد يک تيپ، خالص نيستند و ميتوانند تلفيقي از چند تيپ باشند، اما يکي از اين تيپها غلبه بيشتري بر ديگري دارد.
محيطها نيز طبق اين نظريه به شش مدل طبقهبندي ميشوند و نوع مدل محيط براساس مدل غالب افرادي که آن محيط را ميسازند، تعيين ميگردد.
افرادي که در يک محيط دور هم جمع ميشوند، محيطي را ايجاد ميکنند که منعکسکننده تيپ شخصيتي آنان است.
هالند، چهار ساختار را براي توصيف ارتباط بين تيپهاي افراد و محيطهاي شغليشان فرض ميکند:
1)همخواني: (Congruence)
همخواني، نقش محوري را در نظريه هالند ايفا ميکند.
همخواني، به جور شدن يک فرد با محيط برميگردد؛ براي مثال، کار کردن يک فرد متهور در يک محيط تهوري، در مقايسه با کار کردن همان فرد در محيط جستوجوگر، از همخواني بالاتري برخوردار است.
2)تمايز: (Differentiation)
تمايز، به ميزان شناسايي علايق فرد مربوط ميشود.
زماني که بين آنچه که فرد دوست دارد و ندارد، تفاوت روشني برقرار باشد، نشاندهنده آن است که علايق وي به خوبي از هم متمايز شدهاند.
3) همساني: (Consistency)
همساني، انعکاسي از همبستگي دروني علايق فرد است؛ مثلاً يک فرد با علايق هنري و جستوجوگر، همسانتر از يک فرد با علايق هنري و قراردادي خواهد بود.
4) هويت: (Identity)
هويت، برآوردي از وضوح و ثبات هويت يک شخص يا هويت يک محيط را فراهم ميکند.
هويت شخصي، يعني داشتن تصويري روشن و ثابت از اهداف، علايق و استعدادهاي فردي. هويت محيطي، زماني وجود دارد که محيط يا سازماني با اهداف، وظايف، پاداشهاي روشن و متشکل دارد که در فواصل طولاني ثابت ميماند.
هالند در طرح اوليه نظريهاش، شش طبقه شغلي را بررسي کرد که عبارت بودند از:
- ۱- مشاغل موتوري يا ماشيني، مثل کشاورزي، رانندگي.
- ۲- مشاغل فکري، مثل زيستشناسي، فيزيکداني و ….
- ۳- مشاغل انطباقي، مثل دفترداري يا تحويلداري، بازاريابي و ….
- ۴- مشاغل واسطهاي، مثل فروشندگي يا سياستمداري.
- ۵- مشاغل حسي و زيباشناختي، مثل موسيقيداني، نقاشي، بازيگري و ….
- ۶- مشاغل اجتماعي، مثل روانشناسي، معلمي.
شکل در نسخه pdf موجود است
طبق نظريه هالند (1970)، افراد جامعه را ميتوان از نظر شخصيتي در يکي از شش تيپ:
واقعگرا (Realastic)، جستوجوگر (Investigative)، هنري (Artistic)، اجتماعي يا ياران (Social)، متهور يا کارآفرينانه يا ترغيبکنندهها (Enterprising) و قراردادي (Conventional) و شش نوع محيط شغلي مرتبط طبقهبندي کرد.
جان جانسون از دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا، راه ديگري از طبقهبندي شش نوع را از طريق نقشهاي اجتماعي کهن پيشنهاد کرده و آنها را اينگونه معرفي کرده است:
شکارچيان (واقعگرا)، شَمَنها (جستوجوگر(، صنعتگران (هنري)، شفادهندگان (اجتماعي)، رهبران (متهورانه) و نگهبانان (قراردادي).
تيپ واقعگرا (Realastic):
از خصوصيات افرادي که در اين طبقه قرار ميگيرند، ميتوان جديت در کار، واقعبيني در امور، داشتن مهارتهاي مکانيکي، تفکر عملي، قدرت جسماني، علاقه و هماهنگي در کارها را نام برد.
فرد واقعبين، چنانچه با مشکلي مواجه شود، راهحلهاي عملي را براي از بين بردن مشکلات جستوجو ميکند.
اين افراد، بيشتر به مشاغلي که نيازمند مهارتهاي فني است، روي ميآورند.
همچنين اين افراد، علاقهمند به کار با وسايل، ماشينها و کامپيوتر و بيعلاقه به انجام فعاليتهاي آموزشي و درماني هستند.
از نظر صفات شخصيتي، اين افراد، اهل عمل، خودمحور، صرفهجو، سرسخت و غيراجتماعي هستند. مشاغل مناسب اين افراد، عبارتند از:
مشاغل فني، مهندسي برق، مهندسي پزشکي، کاميپوتر، کشاورزي و بعضي از مشاغل خدماتي، مانند هوش مصنوعي. فرد واقعبين از روشهاي عيني استفاده ميکند و از انجام فعاليتهاي فکري، اجتماعي و هنري اجتناب ميورزد.
آنان افرادي عضلاني، غيراجتماعي، ماديگرا، بيريا، اهل عمل، خودمحور، رک، صرفهجو و سرسخت هستند و فعاليتهايي را که مستلزم مهارتهاي جنبشي – حرکتي است، دوست دارند.
فرد واقعبين، از موقعيتهايي که مستلزم ابراز وجود و انجام کارهاي شفاهي و هوشمندانه باشد، اجتناب مي ورزد.
فرد واقعبين، به ندرت کارهاي خلاقانه انجام ميدهد و از طريق رشد مهارتهاي جسماني، کمبود مهارتهاي اجتماعي و ذهني خود را جبران ميکند.
برخي از خصوصيات افرادي که در اين طبقه قرار ميگيرند، عبارتند از:
جديت در کار، واقعبيني در امور، داشتن مهارتهاي مکانيکي، تفکر عملي، قدرت جسماني. آنان بيشتر به مشاغلي که به مهارتهاي فني نيازمندند، اشتغال ميورزند؛ مشاغلي از قبيل: کشاورزي، معماري، دوندگي دو ميداني، نجاري، هنرهاي آشپزي/ آشپزي، علوم شيمي و شيميداني، مهندسي کامپيوتر/ علوم رايانه/ فناوري اطلاعات/ برنامهنويس، پزشکي، دندانپزشکي، مهندسي، طراحي مد، آتشنشاني، گرافيست، نوازندگي، موسيقيداني، پرستاري، جنگلباني، مربيگري شخصي، عکاسي، فيزيوتراپيست، رانندگي، جراحي، دامپزشکي، توسعهدهندگي وب، جانورشناسي و زيستشناسي.
تيپ جستوجوگر: افراد تيپ جستوجوگر، به دنبال جستوجوي راه حلهاي گوناگون براي حل مشکلات از طريق صلاحيتهاي علمي و تخيلي هستند. افراد اين تيپ، به منظور استفاده از تفکر انتزاعي و پيچيده براي حل مشکلات حمايت ميشوند.
از خصوصيات بارز افراد اين طبقه، تفکر، سازماندهي، قدرت و استدلال است.
اين طبقه از افراد، روابط اجتماعي را زياد دوست ندارند و گاه به روياپردازي در مورد پيشرفتهاي آينده خود مبادرت ميورزند و از انجام مشاغل پيچيده که نياز به تفکر دارد، لذت ميبرند.
اين افراد، خلّاق، مستقل، پيشرونده، کمرو و محتاط هستند و علاقهمند به پژوهش و انجام کارهاي علمي در زمينههاي رياضي، فيزيک، شيمي، زيستشناسي و بيعلاقه به انجام فعاليتهاي متهورانه هستند. اين افراد، داراي اين صفات شخصيتي هستند:
کنجکاو، دقيق، تحليلگر، پيچيده، کنارهگير، منتقد و خوددار. مشاغل مناسب اين افراد، عبارتند از:
مشاغل علمي و پژوهشي، پزشکي و برخي از مشاغل مهندسي. آنها از هوش به عنوان مهمترين وسيله براي تعيين هدفهايشان استفاده ميکنند.
اين افراد، مشاغلي نظير:
نويسندگي، منجمي، جراحي، مهندسي، طراحي، هوانوردي و پرداختن به علوم فيزيک و شيمي را بر ديگر شغلها ترجيح ميدهند.
افراد جستوجوگر، با مشکلات خود بر اساس بينش، بصيرت و تدبير برخورد ميکنند و به موضوعات علمي، استنباطي، جبر، زبانهاي بيگانه و فعاليتهاي خلّاق،
مثل: هنر، موسيقي، و مجسمهسازي علاقهمندند و از قرار گرفتن در موقعيتهاي اجتماعي دوري ميکنند.
آنان تحليلگر کنجکاو و درونگرا هستند، کار مستقل را ترجيح ميدهند، از کسي حمايت نميکنند و توقع حمايت هم ندارند و از طريق کسب دانش، قدرت خود را افزايش ميدهند.
اين افراد، هنگام قرار گرفتن در موقعيتهاي اجتماعي، فروتن هستند، ولي اگر تحت فشار قرار گيرند، از خود دفاع ميکنند و از انجام مشاغل پيچيدهاي که نياز به تفکر دارد، لذت ميبرند.
مشاغل اين تيپ شخصيتي، شامل: شغلهايي چون کارشناسي در زمينه آمار زيستي، کارشناسي در زمينه بهداشت عمومي، شيميداني، متخصص تغذيه بودن، اشتغال به طب سنتي، مهندسي، اپيدميولوژي، امور مالي، وکالت، پرستاري، داروسازي، فيزيوتراپي، شاعري، نويسندگي خلّاق، استادي و پژوهشگري، روانشناسي، جراحي، نويسندگي فني، مدرسي و معلمي و دامپزشکي و … است.
تيپ هنري: افراد تيپ هنري به دنبال محيطهاي آزاد و باز هستند که خلاقيت و اظهار شخصي را تشويق ميکند و چنين محيطي براي آنها آزادي بيشتري در توسعه محصولات و پاسخهاي آنان خواهد داشت.
افراد اين طبقه، در شناسايي و بيان خصوصيات خود مهارت دارند، روابط حسنهاي با ديگران برقرار ميکنند و در عين حال از نظم و ترتيب به دورند.
اين افراد، در روابط خود با ديگران حساسند و کمتر به کنترل خود ميپردازند و به سادگي در مورد عواطف و احساسات خود گفتوگو ميکنند. اين عده به صفات زنانه بيش از صفات مردانه گرايش دارند و به مبارزه با مشکلات محيطي از طريق ارايه آثار هنري اقدام مينمايند و نسبت به انجام فعاليتهاي پيچيده و ابتکاري و هنري علاقهمندند و از ويژگيهاي شخصيتي عاطفي، ابرازگر، خيالپرداز، آرمانگرا و استقلالطلبي برخوردارند.
مشاغل مناسب اين گروه، عبارتند از:
مشاغل هنري، مشاغل مربوط به موسيقي و ادبيات، بازيگري و مترجمي. اين افراد، خيالپرداز، آرمانگرا، درونگرا، آزادمنش و گريزان از نظم هستند و به مشاغل هنرپيشگي، هدايت ارکستر موسيقي، نويسندگي و نقادي کتاب علاقهمندند و استعدادکلامي آنان، بالاتر از استعداد رياضي آنهاست و بيشتر حالت زنانگي دارند.
اين افراد، به زيباييشناسي ارج مينهند و دوست دارند که مستقل و خلّاق باشند و بيشتر از ساير انواع ديگر، قوه ابتکار دارند.
مشاغل اين تيپ شخصيتي، مشاغلي چون: معماري، روزنامهنگاري، مبلغ مذهبي، مشاوره، هنرهاي آشپزي، طراحي صنعتي، طراحي پارچه، کارشناسي صنايع دستي، گرافيست رايانهاي، مترجمي زبانهاي خارجي، روانشناسي اجتماعي، کارشناسي ادبيات فارسي، کارشناسي ادبيات زبانهاي خارجي، کارگرداني، کارشناسي مرمت و احياي آثار باستاني، کارشناسي فرش، کارگرداني، طراحي مد، طراحي گرافيک، روانشناسي، هنر درمانگري، درامتراپي يا تياتردرماني، موسيقيدرماني، روابط عمومي، عکاسي، مربيگري و مترجمي و … است.
تيپ اجتماعي: افراد تيپ اجتماعي، به دنبال انعطاف و درک ديگران هستند که منجر ميشود افراد بتوانند به همديگر کمک کنند.
اين افراد، از آموزش دادن ديگران، حل مشکلات کاري و بر عهده گرفتن مسؤوليتهاي اجتماعي لذت ميبرند و بر ارزشهاي انساني، از قبيل مهرباني و دوستي، تاکيد دارند.
افرادي که جزء اين طبقه هستند، داراي رغبتهاي اجتماعي هستند و نقش معلمي يا رواندرمانگري را بر ساير نقشها ترجيح ميدهند.
اين افراد انسانهايي مسؤول و بشردوست هستند و قراردادهاي اجتماعي را ميپذيرند؛ در عين حال، از حل عقلاني مسايل گريزانند و از انجام کارهاي بدني و فعاليتهاي سازمانيافته خوششان نميآيد.
اين گروه علاقهمند به امور آموزشي و درماني و بيعلاقه به امور فني و ماشيني هستند. روحيه همکاري، معاشرتي بودن، شکيبايي، مسؤوليتپذيري و صميميت، از جمله صفات شخصيتي اين گروه است.
همچنين مشاغل مناسب اين گروه، عبارتند از:
مشاغل مربوط به تعليم و تربيت، رفاه اجتماعي و موضوعات اخلاقي.
افراد اين نوع شخصيت، از طريق ارزشها و هدفهايشان، ديگران را به تغيير رفتارشان ترغيب ميکنند و بدان وسيله بر محيط تاثير ميگذارند.
اين نوع اجتماعي، بيش از سايرين به احساسات اهميت ميدهند و مشاغلي
مثل: مشاوره، روانکاوي، معلمي، روانشناسي و مسؤوليت روابط عمومي را انتخاب ميکنند.
اين افراد، از پذيرش نقشهاي مردانه و استفاده از ابزار و ماشينآلات ميپرهيزند.
آنان افرادي شاد، فعال، آرمانگرا، معاشرتي، صميمي، ياريرسان، سخاوتمند و مهربان، بشردوست و مسؤوليتپذير هستند.
مشاغل اين تيپ شخصيتي، شامل مشاغلي چون:
معلمي، مديريت مدرسه، مربيگري الهيات و علوم ديني، مربيگري تربيتي، جامعهشناسي، روانشناسي، مشاوره خانواده، مديريت مهدکودک، کارشناسي / مديريت کتابداري، کارشناسي/ مديريت بخش آموزش، مربيگري مهدکودک، کاردرمانگري، روانکاوي، کارشناسي مطالعات خانواده، روانشناسي صنعتي، کارشناسي روابط عمومي، مددکاري اجتماعي، کارداني بهداشت دهان و دندان، افسري پليس، مامور آگاهي و … است.
تيپ تهوري يا کارآفرينانه: افراد تيپ تهوري، به دنبال دستکاري و کنترل ديگران براي رسيدن به اهداف شخصي يا سازماني هستند و مسايل اقتصادي و مالي براي آنها بسيار مهم است و براي رسيدن به اهداف خود خطراتي را قبول ميکنند و در اين زمينه داراي اعتماد به نفس اجتماعي و قاطع هستند.
افراد نوع تهوري، در بيان و سخنوري، بسيار مهارت دارند و ماجراجو و اجتماعي هستند و در فعاليتهايشان نقش غالبي بر عهده دارند. اين افراد، در جستوجوي قدرت و موقعيت بوده و همواره ميکوشند تا رهبر باشند و در امور مالي و تجاري و نظاير آنها مهارت کسب ميکنند و علاقهمند به انجام فعاليتهاي رهبري، مديريتي، سياسي و کسب درآمد اقتصادي و بيعلاقه به انجام امور پژوهشي بوده و ماجراجو، باانرژي، مطمين به خود، هيجانطلب و سلطهجو هستند. مشاغل مناسب اين گروه، عبارت است از:
مشاغل مديريتي، تجارت و فروشندگي. افراد نوع تهوري، پرگو و حرّاف، بياحتياط، بيباک، زيادهطلب، سلطهجو، ماجراجو، باانرژي، برونگرا و خودنما هستند.
اين نوع، بيشتر مشتاق کسب قدرت و مقام هستند و از توانايي کلامي بالا و قدرت، در راستاي تسلط بر ديگران بهره ميگيرند و بيشتر به مشاغل سياسي و اقتصادي ميپردازند.
نقشهاي فرماندهي و مديريتي را دوست دارند و در مقايسه با ساير انواع، قدرت خلاقه کمتري در انجام کارهاي ابتکاري دارند. مشاغل اين تيپ شخصيتي، شامل مشاغلي چون:
مديريت بازرگاني، بازاريابي، رهبري، مديريت هتل و رستوران، کارشناسي حقوق و علوم قضايي، دادستاني، قضاوت، مديريت امور جهانگردي، خردهفروشي، رياست دانشگاه، مترجمي، کارآگاهي خصوصي، مشاوره املاک، مشاوره مالي و سهام، تجارت، سياستمداري، واسطهگري، مديريت منابع انساني، مديريت دولتي، مديريت اجرايي، نمايندگي مجلس، مشاوره مديريت، مديريت شرکت خصوصي، مهمانداري هواپيما، رياست اتاق بازرگاني، سرپرستي آموزش، حسابداري مالياتي، بازرسي بهداشت محيط کار، مديريت بانک، مديريت شرکت بيمه، مديريت خدمات مجالس و مهمانيها، مامور خريد بودن، مامور فروش بودن، وکالت، کارشناسي علوم سياسي، کارشناسي روابط بينالملل، مديريت فرودگاه، مهندسي صنايع و … است.
تيپ قراردادي يا سنتي: افراد تيپ قراردادي را ميتوان افرادي سازمان يافته و بابرنامه ناميد.
محيطهاي اداري که نياز به بايگاني و سازماندهي گزارشها دارد، براي اين افراد مناسب است. اين عده احترام خاصي براي حفظ قوانين و مقررات قايلند و به خوبي قدرت کنترل خويش را دارا هستند.
اين افراد، دوستدار نظم و ترتيب بوده و از موقعيتهاي پيچيده گريزانند و به فعاليتهاي جسماني تن در نميدهند و به امور دفتري، تنظيم اطلاعات نوشتاري و پردازش دادهها علاقهمند بوده و به بينظمي و امور هنري علاقهمند نيستند.
صفات شخصيتي اين گروه عبارتند از: محتاط بودن، مطيع بودن، منظم بودن، صرفهجو بودن، دورانديش بودن و وظيفهشناسي. مشاغل مناسب اين گروه،
شامل: مشاغل اداري و منشيگري، حسابداري و بايگاني است.
افراد اين نوع شخصيت، فعاليتهاي سادهاي، مثل نگهداري پروندهها، بايگاني و تکثير مطالب و تنظيم اطلاعات را به فعاليتهاي مبهم و جستوجوگرايانه ترجيح ميدهند.
افراد نوع قراردادي، کارهايشان را تميز، مرتب و محافظهکارانه انجام ميدهند و در نتيجه، اثر خوبي روي ديگران بر جاي ميگذارند و وظيفهشناس، محتاط، انعطافناپذير، خوددار، پيگير، اهل عمل و دورانديش هستند.
براي آنان موارد اقتصادي اهميت زيادي دارد و از انجام کارهاي خشن، عضلاني و ابتکاري ميپرهيزند و به تغيير شغل زياد تمايل ندارند و براي حفظ قوانين و مقررات، احترام خاصي قايلند. اين افراد، از موقعيتهاي پيچيده گريزانند و دوستدار نظم و ترتيب در کارها هستند.
مشاغل اين تيپ شخصيتي، شامل مشاغلي چون:
حسابداري، کارشناسي امور اداري، کارشناسي و مشاوره مالياتي، کارشناسي امور گمرکي، دفترداري حقوقي/ قضايي، کارشناسي ثبت احوال، تحليلگري امور مالياتي، مسؤوليت دفتر، کتابداري، امور بايگاني، بازرسي پرواز، اپراتوري، منشيگري دادگاه، تحويلداري بانک، تحليلگري بودجه و … است.