مدیریت زمان
مدیریت زمان در یک تعبیر ساده یعنی توانایی اداره زمان
مدیریت زمان فقط به کنترل زمان و افزایش ساعات مطالعه اختصاص ندارد، بلکه به هر چیزی که منجر به افزایش بهرهوری مطالعه شود ارتباط دارد، از جمله:
اصول و راهبردهای مطالعه، روشهای برنامهریزی و حتی آمادگیهای روانی.
درست درسخواندن
اگر زیاد درس بخوانید. اما درست نخوانید، یعنی زمان را کشتهاید! درست درسخواندن مساوی خواهد بود با حداکثر استفاده از زمان موجود و این یعنی بهرهوری ساعات مطالعه، دانشآموزانی که نمیتوانند خوب درسبخوانند، با ارتباط دادن مشکل خود به عوامل بیرونی مانند کمبود امکانات، ضعف تدریس دبیران، کمبودن زمان و … عملا از پذیرش این واقعیت که مشکل اصلی به خود آنها و انگیزههایشان مربوط است، فرار میکنند.
«درست درسخواندن یا مطالعه بهینه، یعنی استفاده کامل از زمان موجود برای درک و فهم مطالب»
خروج از بنبست افزایش ساعت
گاه دانشآموزان به قدری درباره افزایش ساعت مطالعه اصرار و تمرکز دارند که مساله مهمتر استفاده بهینه از ساعات مطالعه به فراموشی سپرده میشود، یادتان باشد که شما در مسابقه رکوردگیری افزایش ساعت شرکت نکردهاید و این که کسی ساعت بیشتری را صرف مطالعه کند، لزوما به معنای پیشرفت نخواهد بود.
افزایش ساعت مطالعه باید روند تدریجی و منطقی داشته باشد و در کنار آن، باید نحوه استفاده مطلوب و بهینه از زمان نیز مورد توجه جدی باشد. هستند دانشآموزانی که روزانه 4 تا 5 ساعت مطالعه میکنند ولی به اندازه 1 ساعت استفاده میبرند و در مقابل دانشآموزانی که 1 ساعت مطالعه میکنند ولی از همه آنها کاملا بهره میگیرند.
بنابراین هنر درسخواندن شما به زیاد خواندن نیست و اگر دانشآموزان به این نکته توجه نکنند، ممکن است دچار خود فریبی شوند.
«اگر افزایش ساعت مطالعه مهم است، استفاده بهینه از این ساعت مهمتر است.»
فضای ذهنی
اگر کاری برای انسان مهم باشد، خود به خود قسمت عمدهای از فضای ذهنی او را اشغال خواهد کرد. کسی که درس میخواند اما به فکر درسخواندن نیست، در واقع کاری را جدی نگرفته است.
معنای واقعی «اهمیت درسخواندن» این است که حداقل قسمت قابل توجهی از فضای ذهنی به آن اختصاص یابد.
اگر برای کنکور درس میخوانید، کنکور چه حجمی از اشتغالات ذهنی شما را به صورت واقعی و نه کاذب تشکیل میدهد؟ به عبارت خودمانیتر، چقدر کنکوری فکر میکنید؟
چقدر جو کنکور شما را گرفته است؟
شاید طرح این موضوع برای خیلیها عجیب باشد، اما باید بدون تعارف بگوییم، دانشآموزانی هستند که به ادعا، عملا بیشتر شعار میدهند و کنکور به دلایل خودآگاه و ناخودآگاه واقعا اصلیترین مشغله ذهنی آنان نیست. وقتی کاری برای انسان مهم باشد، با تمام وجود جذب آن میشود.
متاسفانه برحسب عادت، دانشآموزان هر چه به امتحانات و کنکور نزدیکتر میشوند، تازه متوجه حساسیت موضوع شده و سعی میکنند خود را در فضای آن قرار دهند.
این عادت خیلی از دانشآموزان است که کارها را در دقیقه 90 انجام میدهند، لذا در مورد امتحانات و کنکور هم در شرایط بحرانی و روزهای پایانی، حساسیت موضوع برایشان بیشتر میشود.
بنابراین، یک عامل مهم در مدیریت زمان این است که درک شما از درسخواندن و کنکور چیست؟
و چقدر فضای ذهنی شما در جهت درسخواندن یا کنکور قرار گرفته است؟
«دانشآموزی که میخواهد جدی باشد، باید هر چه سریعتر خود را در فضای درسخواندن یا کنکور قرار دهد و از مشغلههای ذهنی حاشیهای و غیرضروری اجتناب کند.»