خوب ميدانيم که اين روزها سرتان شلوغ است و آنقدر در فکر پيدا کردن پاسخ پرسشهايي از قبيل:
چه رشتهاي را انتخاب کنم و کدام دانشگاه بروم، هستيد که فرصت خواندن مطالب مختلف را نداريد؛ اما از شما ميخواهيم که قبل از انتخاب رشته يا دانشگاه خود، به اين چند سؤال پاسخ بدهيد؛ سؤالهـايي ساده و گاه تکراري، اما بسيار مهم. قول ميدهيم که پاسخهـاي شما، بهترين ياور شما در انتخاب رشته باشد.
1- آيا علايق خود را به خوبي ميشناسيد؟
روشهاي مختلفي براي شناخت و کشف علايق وجود دارند که بهتر است براي اطمينان کافي از علايق خود، از اين روشها نيز بهره ببريد.
ممکن است که شما از کار با رايانه لذت ببريد، اما اين علاقه به اين معني نيست که واقعاً ميخواهيد شغل خود را بر اين مبنا انتخاب کنيد؛ بلکه اين علاقه ميتواند در ليست شما قرار گيرد و مهم اين است که با استعداد و شخصيت شما نيز هماهنگي پيدا کند. توصيه ميکنيم که براي درک علايق و خواستههايتان، درباره شغلهاي مورد علاقة خود، تحقيق و بررسي کنيد و احساس خود را نسبت به آنها بسنجيد.
ضمناً يک ليست از علايق خود ايجاد کرده و زمان کافي براي کشف آنها به خود اختصاص دهيد.
2- آيا استعدادهـا و توانمنديهـاي خود را ميشناسيد؟
هيچکس بدون سلاح به نبرد نميرود. در زندگي حرفهاي ما، سلاحها، تواناييها و مهارتهايمان هستند. آنها در جايگاه قدرت اول و آخر ما قرار ميگيرند. استعدادهـاي ما ميتوانند ما را از هر زاويهاي نشان دهند؛ زيرا در واقع درونمان را تشکيل ميدهند.
استعداد يابي باعث ميشود تا مهارتهـايمان، ما را در موقعيتهاي هيجانانگيز قرار داده و دنيايمان را بزرگتر و گستردهتر کنند؛ اما استعداد يابي، چيزي نيست که وقتي روي صندلي نشستهايد، بتوانيد مثل يک ليست خريد، آنها را روي کاغذ رديف کنيد.
همان طور که ميدانيد، مهارتها، تواناييهايي هستند که آنها را ياد گرفتهايد. اين مهارتهـا عمدتاً از مدرسه، کلاسهاي آموزشي يا از طريق تجربه و فعاليتهـاي کاربردي به دست آمدهاند. استعدادها نيز به طور طبيعي به شما مربوط ميشوند و در واقع تواناييهـايي هستند که به طور ذاتي از خود بروز ميدهيد و در نهايت، درست در جايي که اين مهارتها و استعدادهايتان با هم ترکيب ميشوند، نيروي نهايي شما خودش را نشان ميدهد.
دقت کنيد که استعداد، لزوماً به علاقه ربطي ندارد. بعضي از وقتها علاقه ميتواند بستر استعداد يابي باشد، اما لزوماً اينگونه نيست. يک مثال مشخص در اين رابطه، علاقه به فيلم و دنياي سينماست که در بسياري از افراد وجود دارد؛ اما اين موضوع دليل نميشود که همة افراد علاقهمند به اين حوزه، بتوانند فيلمساز، کارگردان، نويسنده يا بازيگر خوبي شوند.
3- آيا رشتهاي که انتخاب کرديدهايد، با توانمنديهـا و علايق شما مطابقت دارد؟
استعداد در زمينه يا درس خاصي ظهور و بروز بيشتري دارد تا در همه زمينهها؛ به عنوان مثال، برخي از افراد در رياضي از استعداد بالايي برخوردارند، اما در درس شيمي، در مقايسه با ديگران، متوسط ارزيابي ميشوند؛ يا در زمينة نقاشي از استعداد سرشاري برخوردارند، اما در دروس نظري با ضعف مواجه ميشوند. شناخت اين استعداد، بسيار مهم است.
داوطلب بايد به استعداد علمي نسبي خود دقيقاً توجه کند. منظور از «نسبي» در اينجا آن است که تمام افراد از نوعي استعداد برخوردارند؛ منتها در زمينههاي مختلف علمي و عملي، اين استعداد در افراد مختلف، شدت و ضعف دارد. در انتخاب رشته دانشگاهي، به تناسب بين استعداد علمي و محتواي رشته دانشگاهي بايد توجه داشت.
بهترين رشته دانشگاهي براي داوطلب آن است که وي استعداد خود را همسو با آن بيابد. بسياري از ناسازگاريهاي درون دانشگاهي و فشارهاي رواني ناخواسته، که به برخي از دانشجويان وارد ميشود، در انتخاب غلط رشته تحصيلي به علت غفلت از عوامل يادشده است. هجوم دانشجويان براي تغيير رشته فعلي آنان، از عدم انگيزه و علاقه به رشته تحصيلي حکايت دارد.
چه بسا با استعدادترين داوطلبان کنکور هستند که در رشته خاصي پذيرفته شدهاند، ولي نه تنها در دانشگاه از برجستگيهاي علمي مطرح آنها در دبيرستان و در سطح کنکور خبري نيست، بلکه حتي موفق نميشوند که تحصيلات دانشگاهي را به پايان برسانند!
4- آيا تحت تاثير محيط و پيشنهاد دوست و آشنا، رشته خود را انتخاب کردهايد؟
علاقه، استعداد، روحيات و هدف شما خيلي مهم است. نميشود يک نسخة کلي داد و گفت که اين رشته براي همه بهترين است يا فلان رشته براي هيچ کس مناسب نيست. اين به خود شما بر ميگردد که با توجه به علاقه و شرايطتان، کدام رشته برايتان مناسب تراست. لازم است که در اين فرصت کوتاه باقي مانده، رشتههـا را بشناسيد و در اين زمينه، از دانشجويان يا فارغالتحصيلان رشتههـاي مختلف، پرس و جو کنيد.
درست است که عنوان پارهاي از رشتهها و همين طور عناوين اجتماعي، که تعدادي از شغلهاي مرتبط با رشتههاي دانشگاهي به دنبال خود دارند، جذاب است و ميتواند يک کشش کاذب در فرد ايجاد کند، اما نبايد گرفتار اين کشش کاذب شد و از مسير صحيح تصميمگيري منحرف گرديد.
بايد بررسي کرد که آيا داشتن يک عنوان اسم و رسم دار، که دوست و آشنا آن را پيشنهاد ميدهند، ارزشمندتر است يا توجه به واقعيت آن رشته، و اينکه آيا به راستي به رشتة مورد نظر علاقهمند هستيد يا خير.
واقعيت اين است که تحصيل در يک دانشگاه معروف، ميتواند ظاهر جذابي به تحصيلات شما بدهد، اما اين ظاهر، تنها براي يک يا دو ترم ميتواند جذاب باشد و بعد از آن برايتان عادي ميشود. بايد دقت کنيد که تحصيل در يک دانشگاه، فقط چهار سال (در دوره کارشناسي) از عمرتان را تشکيل ميدهد، اما زندگي و کار با رشتهاي که در آن تحصيل کردهايد، براي يک عمر با شماست!
گذراندن واحدهاي درسي و گرفتن يک مدرک خشک و خالي از بهترين رشتههاي دنيا در بهترين دانشگاهها بدون مهارت، علاقه و هدف، نميتواند در موفقيت فرد تاثيري داشته باشد، و چهبسا که عمر او را نيز هدر ميدهد. کارفرمايان نيز به دنبال افراد با مهارت هستند و مطمين باشيد که هنگام استخدام، قبل از بررسي رتبه دانشگاه يا رشته پر رنگ و لعابتان، به مهارتها و تخصصهاي شما توجه ميکنند.
5- آيا به خاطر اينکه رتبهتان مطابق ميلتان نشده و ميخواهيد هر طور شده است، در دانشگاه پذيرفته شويد، اين رشته را انتخاب کردهايد؟
رتبه، يکي از مهمترين فاکتورها براي يک انتخاب رشته مناسب است، اما به اين نکته نيز بايد توجه داشت که فقط رتبه ملاک نيست و عوامل ديگري مانند: علاقه داوطلب، شرايط بوميگزيني انتخاب رشته، بازار کار و … نيز در اين امر اهميت بسزايي دارند؛ پس صرفاً نميتوان با دانستن ظرفيتهـا و رتبههـاي قبولي هر رشته در دانشگاه، نسبت به انجام يک انتخاب رشته خوب اقدام کرد.
6– فکر ميکنيد که اگر به رشتهتان علاقه مند نباشيد، ميتوانيد در آن رشته موفق شويد؟
تحقيقات نشان داده است آن گروه از افرادي که در رشتهاي که به آن علاقه دارند، تحصيل ميکنند، رضايتمندي و شادي بيشتري در زندگي دارند؛ چون حتي اگر نتوانند پول فوقالعادهاي از آن به دست آورند، بخشي از روز خود را که به آن اختصاص ميدهند، آنها را شادمان ميکند و حس ميکنند که براي خودشان و زندگيشان ارزش قايل هستند و به قول معروف عمرشان را هدر ندادهاند.
اما اگر به رشتة تحصيليتان علاقهمند نباشيد، احساس ناکامي و نااميدي، اجازه نميدهد که دانش و مهارت لازم را در رشتهاي که پذيرفته شدهايد، کسب کنيد و از زندگي خود، اظهار رضايت داشته باشيد.
چه بسيار داوطلباني که در رشتة خوبي نيز پذيرفته شدهاند، اما هنوز در آرزوي تحصيل در رشتة مورد علاقة خود هستند و در نتيجه از اينجا رانده و از آنجا مانده شدهاند!
7-آيا ميدانيد که امکان تغيير رشته، بسيار کم است و اکثر دانشگاههـا به سختي با اين امر موافقت ميکنند؟
امکان تغيير رشته در مقطع کارشناسي، با داشتن يک مجموعهاي از شرايط و ضوابط، امکان پذير است که از آن جمله ميتوان به:
شرط معدل، گذراندن حداقل يک ششم و حداکثر دو سوم واحدهـاي دوره کارشناسي، موافقت شوراي آموزشي دانشگاه مبدا و مقصد (در صورت موجود نبودن رشتهاي که به آن ميخواهيد تغيير رشته بدهيد در دانشگاه محل تحصيل) و داشتن سنوات مجاز تحصيلي در آن مقطع اشاره کرد. در کل، تغيير رشته، کار سخت و دشواري است.
8- فرصتهـاي شغلي رشته مورد نظر را ميشناسيد؟
در مقولة بازار کار براي انتخاب رشته، بايد گرايش بازار کار يا روند آن را تعريف کنيم. روند بازار کار عبارت است از: تمايل کارفرمايان دولتي و خصوصي به رشتههـايي خاص يا تخصصي خاص. امروزه براي اينکه روند بازار کار را کشف کنيم، کار سختي در پيش نداريم. صفحات نيازمنديهـاي يک روزنامه را باز کنيد و به سراغ صفحه استخدامهـا برويد و کاغذي و خودکاري برداريد؛ رشتههـاي پر تقاضا و رشتههـاي کم تقاضا خودشان روي کاغذ ميآيند!
9– با دروس رشتهاي که انتخاب کردهايد، آشنا هستيد؟
اطلاع از واحدهاي درسي يک رشته دانشگاهي، ميتواند تا حدودي به شما ديد بازتري نسبت به آن رشتة دانشگاهي بدهد.
براي اطلاع از واحدهاي درسي رشتههـاي دانشگاهي، ميتوانيد به سايتهاي وزارت علوم و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي مراجعه کنيد.
10– ميدانيد تا چه مقطعي امکان ادامه تحصيل در اين رشته در ايران و خارج از ايران وجود دارد؟
دانستن اينکه امکان ادامة تحصيل در هر رشتة دانشگاهي، تا چه مقطعي در کشورمان امکانپذير است، به خصوص براي داوطلباني که مايلند تحصيلات تکميلي داشته باشند و در مقاطع بالاتر از کارشناسي ادامة تحصيل دهند، اهميت بسياري دارد؛ به ويژه اينکه در برخي از رشتههـاي کمتر شناخته شده، راحتتر ميتوان حتي تا مقطع دکتري ادامة تحصيل داد؛ يا در برخي از رشتههـا ميتوان در مقاطع کارشناسيارشد و دکتري رشتههـاي مطرح و مورد استقبال همگان (به دليل واحدهاي درسي مشترک بسيار بين آن رشتهها) به خوبي قبول شد.
11- آيا دانشگاهي را که انتخاب کردهايد، در شهر محل سکونتتان واقع شده است؟
اگر دانشگاهي به دور از محل سکونت خود را براي تحصيل انتخاب کنيد، بايد مدت تحصيل خود را در خوابگاه يا خانة مجردي بگذرانيد، اما زندگي مجردي يا زندگي در خوابگاه، چندان آسان نيست. دانشجوي جديد، وارد اتاق يا آپارتمان کوچکي ميشود که قرار است دستکم سه تا چهار سال آينده، زندگياش را در آن بگذراند. بيترديد او با هجوم احساسات مختلفي مواجه خواهد بود.
براي جواني که تازه روزهاي دبيرستان را تمام کرده، سختترين تجربه، جدايي از خانواده است. در شرايط امروز، که دوران آمادگي براي کنکور در بيشتر خانوادهها خيلي جدي گرفته ميشود و پدر و مادرها همه تلاششان را به کار ميگيرند تا همه چيز، از امکانات تحصيلي گرفته تا نيازهاي تغذيهاي و عاطفي فرزندشان، به صورت تمام و کمال تامين شود، جدا شدن از خانواده، به معناي از دست دادن همه اين پشتوانهها و تغيير اساسي شرايط است.
دانشجوي جديد، يکباره از همه چيز جدا ميشود؛ از شهري که سالها در آن زندگي کرده، از دوستاني که سالهاي مهم زندگياش را در کنار آنها گذرانده، و از همه مهمتر، از خانوادهاي که بيشترين حمايتهاي عاطفي را از او کردهاند؛ از اين منظر، ورود به خوابگاه، تجربه سختي است؛ چون در آن، از توجه هميشگي پدر و مادر خبري نيست و غذاهاي خانگي و آرامش و راحتي خانه در آن وجود ندارد.
با ورود به خوابگاه، بيشتر دانشجوها، چه دختر و چه پسر، دچار بحران عاطفي ميشوند؛ مگر در موارد استثنايي که جوان تازه دانشجو شده، پيش از اين دوران، به دلايلي مستقل از پدر و مادر بوده يا زندگي دور از آنها را تجربه کرده باشد.
در ضمن، دانشگاههاي علمي ـ کاربردي، پيامنور، پرديس و غير انتفاعي، يا خوابگاه نميدهند يا در مقابل ارايه خوابگاه به دانشجويان خود، از آنها هزينهاي دريافت ميکنند.
12- اگر محل زندگي شما با محل تحصيلي که انتخاب کردهايد، متفاوت است، به بعد مسافت نيز توجه کردهايد؟
اگر محل تحصيل شما با محل سکونتتان، فاصلة قابل توجهي داشته باشد، در دوران تحصيل، امکان کمي براي رفت و آمد و ديدار با خانواده خواهيد داشت؛ چون با سنگين شدن درسهـا بايد روزهايي را که کلاس درس نداريد، به مطالعة دروس دانشگاهي و کسب آمادگي علمي بيشتر خودتان اختصاص دهيد و نميتوانيد وقت زيادي را براي رفت و آمد بگذاريد.
13- راههـاي ارتباطي و وسايل حمل و نقل موجود بين محل سکونت و دانشگاه موردنظر را ميشناسيد؟
براي رفت و آمد بين خانه و دانشگاه، از چه وسايل حمل و نقلي ميتوانيد استفاده کنيد؟ آيا وسايل حمل و نقل ريلي بين اين دو مکان وجود دارد؟
همچنين در برخي از شهرهـا هنوز خط راه آهن وجود ندارد و امکان مسافرت ريلي، که ايمنتر و ارزانتر از ساير شيوههـاي حمل و نقل است، در آن شهرها وجود ندارد؛ يا از شهر محل زندگي داوطلب به شهر مورد نظر، هنوز خط راه آهن کشيده نشده است. خوب است که قبل از انتخاب يک شهر ديگر براي ادامۀ تحصيل، به اين موارد نيز توجه داشته باشيد.
14- اگر دانشگاه علمي ـ کاربردي، پيامنور يا غير انتفاعي را در شهري ديگر براي تحصيل انتخاب کردهايد، شرايط و هزينه لازم را براي پرداخت هزينۀ اين دانشگاههـا داريد؟
در دانشگاههـاي مختلفي از جمله: دانشگاه پيامنور، غيرانتفاعي، علمي ـ کاربردي، پرديس و همچنين رشتههـاي شبانه، لازم است که شهريه پرداخت شود؛ از اين رو، قبل از انتخاب رشته محلهـاي داراي شهريه، خوب است که از شهريه ثابت و همين طور متغير پرداختي براي ورود به آنها اطلاعاتي را به دست آوريد.
براي پاسخ به بسياري از اين سؤالهـا، فقط بايد کلاه خود را قاضي کنيد و کمي با خودتان صادق باشيد و به طور واقع بينانه به شرايط موجود نگاه کنيد. براي اطلاع از امکانات دانشگاه مورد نظر و شهر و استاني که دانشگاه ياد شده در آن واقع شده است، ميتوانيد به سايت دانشگاه انتخابي خود مراجعه کنيد.
در کل، با جست و جو کردن نام رشته و دانشگاه موردنظر در اينترنت،ميتوانيد اطلاعات مفيدي را در اين زمينه کسب کنيد. همچنين با گفت و گو با دانشجويان رشتههاي انتخابي خود، اطلاعات مفيدي را در مورد اين رشتهها به دست خواهيد آورد (بهتر است که در مقطع کارشناسي، از دانشجويان ترم 6 به بعد، و در مقطع کارداني، از دانشجويان ترم 3 به بعد مشورت بگيريد؛ چرا که اين دسته از دانشجويان، با دروس اصلي و اختصاصي رشته مورد نظرتان آشناتر هستند.)، و در نهايت اينکه انتخاب رشته خود را بر اساس شانس و اقبال و به صورت «باري به هر جهت» انجام ندهيد و در اين زمينه، وسواس و دقت لازم را داشته باشي