شرط اول قدم آن است که « کوشا» باشی
دو مدرسه در جنوب شهر تهران هر یک امسال حدود 30 رتبه سه رقمی در گروههای آزمایشی مختلف داشتهاند. در شماره گذشته با حانیه فتحی، رتبه 53 منطقه یک، ریحانه براتی، رتبه 146 منطقه یک، و هانیه عبدی، رتبه 320 منطقه یک، در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی و محدثه ملک محمدی، رتبه 174 منطقه یک، زهرا محمدی، رتبه 519 منطقه یک، و نرگس اسکندری ثانی، رتبه 960 منطقه یک، در گروه آزمایشی علوم تجربی، شش دانشآموز این دو مدرسه، درباره نحوه استفاده از تلفن همراه، نقش خانواده، نحوه مواجه شدن با مشکلات و پایگاه مطالعاتی مدارس صحبت کردیم. در این شماره میخواهیم بیشتر درباره ویژگیهای مدارس و نحوه مطالعه این دانشآموزان گفت و گو داشته باشیم؛ مطالبی که بی شک برای داوطلبان و مسؤولان مدارس، مفید است.
برویم سراغ نحوه مطالعه دروس. میخواهم بدانم که هر یک از شما با درسی که برایتان چالش برانگیز بود یا به عبارت دیگر با آن مشکل داشتید، چه میکردید؟
ریحانه براتی: با هندسه تحلیلی مشکل اساسی داشتم؛ حتی در یکی از آزمونهای آزمایشی فقط به 7درصد سؤالهای این درس پاسخ صحیح دادم. در واقع بیشتر از آنکه از هندسه تحلیلی بدم بیاید، از آن میترسیدم. بالاخره تصمیم گرفتم که سراغ این درس بروم. در ابتدا رفتم سراغ کتاب درسی و شروع کردم به خواندن تمام مباحث درسی و حل همه تمرینهای کتاب . به معنای واقعی کلمه واو به واو کتاب را خواندم و از آنها نکته درآوردم. بعد سراغ جزوه معلمم رفتم و در نهایت کتاب های کمک آموزشی و تستی پیشرفته را در همین درس خواندم. برای خودم هم جالب بود که سر جلسه کنکور به هر 8 سؤال هندسه تحلیلی پاسخ صحیح دادم و توانستم بر چالش برانگیز ترین درس دبیرستانم غلبه کنم.
در درس فیزیک هم مشکل داشتم. دبیر فیزیکم گفت که لازم نیست برای مثال 100 تا تست فیزیک بزنی؛ فقط 50 تست فیزیک را دوبار حل کن؛ این خیلی بهتر است. برای همین فقط از یک کتاب تست فیزیک استفاده کردم؛ ولی 5 یا 6 بار تست های آن کتاب را حل کردم.
بعد از چند بار تست زدن، جواب ها را حفظ نشده بودی ؟
ریحانه براتی: تلاش میکردم که در دفعات بعد، شیوههای جدیدتری برای یک تستی که زده بودم، پیدا کنم؛ البته تست جدید هم میزدم، اما کمتر و در نهایت هم در آزمون سراسری، فیزیک را 73درصد زدم.
حانیه فتحی: همانطور که میدانید، درس ریاضی برای گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی بالاترین ضریب را دارد و من چون پایه ام در این درس قوی نبود، خواندنش را با استرس شروع کردم. در طی سال تحصیلی این درس را میخواندم، اما از مطالعه و نتایجم رضایت کامل نداشتم؛ ولی در تعطیلات نوروز، زمان زیادی را برای حل مشکلم اختصاص دادم؛ یعنی هیچ تست ریاضی نداشتم که از آن بی توجه بگذرم. اگر در مبحثی مشکل داشتم، اول در آن مبحث بدون زمان تست میزدم و بعد زمان دار؛ البته من هیچ وقت مطالعهام را مختص به یک درس نمیکردم و همیشه برای همه دروس وقت میگذاشتم تا از هیچ درسی عقب نمانم.
نرگس اسکندری ثانی: تا سال چهارم ادبیاتم قوی نبود، اما از 24 تیرماه سال گذشته تا نزدیک آزمون سراسری، هر روز یک ساعت صرف ادبیات کردم. این یک ساعت شامل تست قرابت، آرایه های ادبی، تاریخ ادبیات، املا، لغت و زبان فارسی میشد؛ یعنی همه کتابهای تست ادبیاتم را دوبار زدم؛ در ضمن هر شب تاریخ ادبیات می خواندم و برای خودم آهنگی یا داستانی می ساختم که نام همه آثار یک نویسنده و نکتههای مهم زندگی او در آن وجود داشت. همین باعث شد که ادبیاتم را در آزمون سراسری 87 درصد بزنم.
محدثه ملک محمدی: برای زیست شناسی از علایم اختصاری استفاده میکردم تا مطالبی که باید بترتیب در ذهنم بماند، به خاطر بسپارم؛ در ضمن مطالب این درس را به صورت ترکیبی میخواندم؛ برای مثال، صفحه اول فصل چهارم زیست چهارم، عکس حشره ای به نام “برگ متحرک” است. من به خاطر می آوردم که در فصل هفتم زیست شناسی سال دوم دبیرستان آمده است که دستگاه دفع ادرار حشرات، اسیداوریک دفع میکند یا در فصل هشتم سال دوم ذکر شده که اسکلت حشرات از جنس”کیتینگ” است . در فصل یک سال سوم زیست شناسی هم آمده است که حشرات دفاع غیر اختصاصی و سلول های فاگوسیست دارند و همین طور هر مبحثی را که درباره حشرات در کتاب های زیستمان آمده بود یک دور مرور میکردم.
ریحانه براتی: من گاهی بین درسهای متفاوت ارتباط برقرار میکردم؛ برای مثال، در مباحث معارف اسلامی، قرابت معنایی که خاص ادبیات است، پیدا می کردم یا مطالب شیمی را با فیزیک توجیه میکردم. این نحوه خواندن کمک میکرد تا بهتر مطالب را به خاطر بسپارم.
زهرا محمدی: ادبیات را دوست نداشتم و نمیخواندم و اگر هم میخواندم فقط برای این بود که هر چه زودتر تمام شود و سراغ درسهای دیگر بروم. برای همین درصدهایم در آزمونهای آزمایشی یا تستهایی که دبیرمان میگرفت از 20 یا 30 درصد بالاتر نمیآمد. تا حدودی هم نا امید شده بودم؛ تا اینکه تصمیم گرفتم بخوانم و بفهمم. تلاش کردم که با این درس ارتباط برقرار کنم و از سر سیری سراغش نروم و نتیجه هم گرفتم و با اینکه خیلی دیر شروع به مطالعه دقیق و عمیق این درس کردم، آن را 57 درصد زدم.
نمرهتان کم میشد یا مبحثی را متوجه نمی شدید و مایوس میشدید، برای عبور از حال بد و برگشتن به حال خوب چه میکردید؟
حانیه فتحی: به روی برگه های کوچک یادداشت، هر چند وقت یک بار جملهای مینوشتم که به من انگیزه میدادو آن جمله را میچسباندم جایی که روبرویم باشد؛ برای مثال، جمله ای در کتاب معارفمان است که: «توکل بر خداوند به معنای اعتماد بر او و سپردن نتیجه کارها به اوست.» این جمله را نوشته بودم و در محل مطالعهام چسبانده بودم یا بیت:
« مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید»
را روی برگهای نوشته بودم و گوشهای چسبانده بودم.
زهرا محمدی: در طی روزهای آمادگی برای کنکور، هر روز برای خودم نامه می نوشتم و در این نامهها به خودم روحیه میدادم.
نرگس اسکندری ثانی: هر وقت دلگیر می شدم یا مشکلی پیش میآمد به خودم میگفتم یکی دوساعت بعد بهش فکر میکنم و بعد هم یادم می رفت و حس منفیام از بین می رفت.
محدثه ملک محمدی: هر وقت در درسی نمره مطابق میلم را نمیگرفتم یا درصدم کم میشد خطاب به خودم یک نامه مینوشتم و میگفتم: تو چهار سال زحمت کشیدی و از تفریحاتت کم کردی و درس خواندی؛ حالا اگر یک آزمون را خراب کردی، نباید فکر کنی که همه چیز خراب شده است. تو هنوز کوله بار چهار سالهات را داری و میتوانی از آن استفاده کنی.
همه شما به نوعی به آزمونهای آزمایشی اشاره کردهاید. نظرتان درباره این آزمونها و نحوه برخورد با نتایج حاصل از آنها چیست؟
هانیه عبدی: آزمونهای آزمایشی خوب و لازم است؛ اما گاهی نتایج دور از انتظار، تاثیر منفی روی من میگذاشت. در این مواقع جوّ خوب حاکم در کلاس و بین دوستان باعث میشد که آرامش پیدا کنم؛ اینکه دوستی به من میگفت اگر تستهای فلان درس را خوب پاسخ ندادی اشکالی ندارد و حتی کتاب کمک آموزشی یا تست معرفی می کرد تا مشکلم رفع شود. در کل، روی نتیجه آزمون حساس بودم و حتی بعد از عید استرسم بیشتر شده بود. برای همین نتیجه آزمون را نمی دیدم تا متوجه نشوم که رتبه یا ترازم چند شده است؛ اما بعد از آزمون، سؤالها را تحلیل میکردم و سؤالهایی را که جای کار داشت، دوباره حل میکردم.
نرگس اسکندری ثانی: نتیجه آزمون آزمایشی برایم مهم نبود؛ بیشتر برایم این مهم بود که مثل آزمون سراسری صبح زود بیدار شوم و سر جلسه آزمون آرامش و در نهایت ارزیابی صحیحی از آزمون داشته باشم. برای همین بعد از آزمون حتماً نتیجه را بررسی میکردم و خیلی چیزها را از همین بررسی یاد میگرفتم؛ مثل نکته های جامانده، فرمولهایی که فراموش کرده بودم یا نکتههای ریز و مهم معارف یا ادبیات که از خاطرم رفته بود؛ البته این کار وقت زیادی میگرفت؛ اما بسیار مفید بود.
ریحانه براتی: اوایل اگر نتیجه دلخواهم را در آزمون نمیگرفتم، نابود میشدم؛ اما کم کم یاد گرفتم که دیدم را عوض کنم و پذیرفتم که نمیتوانم در همه درس ها به 100 یا 90درصد سؤالها پاسخ صحیح بدهم؛ اما باید سعی کنم تا هر بار بهتر بشوم؛ یعنی به خودم میگفتم که لازم نیست که در یک درس 100 درصد بزنی، لازم است که 100 درصد خودت را بزنی؛ یعنی نسبت به آزمون های قبلی ات پیشرفت داشته باشی، و همین دید به موفقیتم خیلی کمک کرد؛ برای مثال، اگر آزمونی را خراب می کردم، به خودم میگفتم من قرار است که کنکورم را خوب بزنم و این آزمونها فقط برای آمادگی است و نباید نگران باشم.
حانیه فتحی: بعد از هر آزمون به تحلیل آن می پرداختم و وقتم را برای ابراز خوشحالی یا ناراحتی هدر نمی دادم. نحوه کارم هم این بود که سؤالهایی را که با شک جواب می دادم در سر آزمون علامت میزدم و بعد از آزمون بررسی میکردم که چرا آنها را با شک پاسخ دادم و چرا به جوابی که دادم اطمینان نداشتم. به نظر من حتی تحلیل سؤالهایی که درست پاسخ دادهایم مهم است تا بفهمیم که نقطه قوتمان کجاست و آن را حفظ کنیم.
محدثه ملک محمدی: اوایل کار فقط به رتبه و ترازم توجه داشتم و اگر خوب بود، خیالم راحت میشد؛ یعنی کاری به درصدهایم در هر درس نداشتم که البته این مساله اشتباه بود؛ اما در نهایت فهمیدم که باید به درصدهایم توجه کنم ودر هر آزمون تعداد اشتباهاتم را در درسها کمتر کنم تا برطرف شوند. بعد از هر آزمون، بررسی میکردم که در چه درسی درصدم پایین آمده است و بعد برنامه هفتگیام را مرور میکردم تا علت پایین آمدن درصدم را بفهمم و در نهایت برای رفع مشکل اقدام میکردم.
زهرامحمدی: هدف از آزمون آزمایشی این است که بفهمیم در چه مبحثی مشکل داریم؛ بنابراین، اگر نتیجهمان بد شد، نباید آزمونها را رها و به قول معروف صورت مساله را پاک کرد؛ بلکه باید دیدمان را عوض کنیم.
یکی از مشکلاتی که داوطلبان با آن درگیر هستند، عدم تمرکز هنگام مطالعه دروس یا برگزاری آزمون است؛ آیا شما هم با چنین مشکلی درگیر بودید؟
زهرا محمدی: بهترین راه این است که هرچه به ذهن انسان میرسد، روی یک برگه بنویسد و در روز یک زمانی را برای مطالعه آن برگه و فکر کردن روی آن بگذارد. زمان حمام هم فرصت خوبی برای تخیل است. در واقع اگر فرد زمانی را برای تخیل و فکر کردن به امور متفرقه اختصاص بدهد، کم کم می تواند در سایر مواقع تمرکز داشته باشد.
ریحانه براتی: من همیشه در لحظه زندگی میکنم. برای همین مشکل تمرکز ندارم؛ با این همه، قبل از شروع کلاس یا مطالعه درس، آیهالکرسی میخواندم که همین امر در بازدهی کار و بالا رفتن تمرکزم بسیار مؤثر بود.
محدثه ملک محمدی: قبل از آزمون هر دانش آموزی تا حدودی استرس دارد و همین امر تمرکزش را کم می کند . به نظر من دعا در این مواقع بسیار مؤثر است و هر کس هم به یک دعا انس دارد و با آن به آرامش میرسد. من به توسل انس دارم و با آن به آرامش میرسم؛ حتی اگر وقت لازم را برای خواندن توسل نداشتم، آیهالکرسی می خواندم یا حتی با یک صلوات ذهنم جمع میشد.
حانیه فتحی: اوایل سر آزمونها تمرکز نداشتم و دقتم در محاسبات یا خواندن سؤالها بسیار کم بود؛ اما بمرور تصمیم گرفتم که دقت کنم و نتیجه نیز گرفتم. من اعتقاد دارم به هر چه فکر کنیم و آن را هدف قرار دهیم، به آن خواهیم رسید.
بسیاری از بچه ها از همان اول سال از معلم های سخت گیرشان گله مندند. نظر شما درباره سختگیری معلم ها چیست؟
محدثه ملک محمدی: سخت گیری یک معلم نشانه دلسوزی اوست .به نظر من دانش آموزان شاید اول از سخت گیری یک معلم گلهمند باشند، اما بعد از مدتی وقتی می بینند که معلم چطور دلسوزانه تلاش می کند و پیگیر است، سعی میکنند که حداقل برای درس آن معلم وقت بگذارند و در آزمونهای آن درس نتیجه خوبی بگیرند. من حتی فکر میکنم که این سخت گیری باید از ابتدای دبیرستان باشد؛ نه اینکه فقط شامل حال معلم های سال چهارم بشود.
زهرا محمدی: دانش آموز هر چقدر که خوب باشد باز هم نیاز به یک معلم سخت گیر و جدی دارد تا خوب و دقیق درس بخواند.
حانیه فتحی: دبیران مدرسه ما همه سختگیر بودند و دانش آموزان هم با این سختگیری مشکلی نداشتند؛ چون میدانستند که این مساله به نفع خودشان است.
هانیه عبدی: وقتی معلم سختگیر باشد، نظم کاری دانش آموز بیشتر میشود. معلم های ما همه سختگیر بودند و ما هم با برنامه ریزی می توانستیم که همه وظایف محوله را انجام دهیم.
موفقیت خودتان را نتیجه چه میدانید؟
ریحانه براتی: به نظر من موفقیت در کنکور، بیشتر از موفقیت یک شخص، موفق یک تیم است؛ نتیجه کار مجریان مدرسه، معلم ها، مشاور، خانواده و ….؛ پس نمیتوانی موفقیت را به خودت نسبت بدهی؛ البته فاکتور اصلی موفقیت خود انسان است؛ چون هر چقدر مدرسه و مشاور و معلم خوب باشد و کتاب های کمک آموزشی خوب داشته باشی، اما خودت نخواهی، راه به جایی نخواهی برد.
هانیه عبدی: من یکی از عوامل موفقیتم را جوّ خوب حاکم بر جمع دوستانه مان میدانم. حس رقابت مثبتی که با هم داشتیم و در عین حال در هر مشکلی – درسی یا روحی – یاور هم بودیم. در کل، بچههای کلاس – حتی ضعیفترین دانش آموز – نسبت به کلاس و درس بی تفاوت نبودند.
حانیه فتحی: همایش های انتهای سال تحصیلی مدرسه، که شامل جمع بندی دروس و آمادگی برای کنکور می شد، بسیار مفید بود. بعضی از دبیرانم نیز یاور بزرگی برای من بودند و دلسوزانه هر وقت که روحیه ام را از دست میدادم کمکم میکردند و انگیزهای دوچندان به من میبخشیدند.
محدثه ملک محمدی: علاوه بر تلاش و پیگیری شخصی، اعتماد کردن به کادر مدرسه نیز مؤثر بود؛ اینکه به معلم و مشاورمان اعتماد کردم و خودم را در بین کتاب های کمک آموزشی، مشاوران بیرون، سی دی های آموزشی مختلف و … سردرگم نکردم.
زهرا محمدی: انصافاً معلمها و بخصوص مدیر مدرسه ما امسال تلاش بسیاری داشتند و به قول معروف کم نگذاشتند. جوّ کلاس هم خوب بود؛ تا جایی که وقتی یکی از بچهها در آزمون های آزمایشی ترازش خوب می شد، بچه های دیگر برایش ذوق می کردند و گاه پیش میآمد که برای کسی که ترازش خیلی پیشرفت کرده بود هدیه می گرفتند.
اگر به سال چهارم بر می گشتید، چه می کردید تا نتیجه بهتری بگیرید؟
حانیه فتحی: اگر کسی بخواهد رتبه خیلی عالی کسب کند، باید حداقل از سال دوم کنکوری بخواند . من اگر به دوره دبیرستان باز میگشتم، سال دوم بیشتر تلاش می کردم .
هانیه عبدی: تابستان منتهی به سال چهارم، بیشتر روی دروس پایه وقت می گذاشتم . به نظر من روی درس های پایه باید خیلی سرمایه گذاری کرد.
ریحانه براتی: کمتر سر نتیجه آزمونها حرص می خوردم و نگران قضاوت مردم نمی شدم.
زهرا محمدی: اجازه نمی دادم که وقتم هدر برود. امسال تمام بازی های فوتبال جام ملت های آسیا یا لیگ جهانی والیبال را تماشا کردم و تازه بعد از آن هم به تحلیل بازیها و بازیکنها می پرداختم.
محدثه ملک محمدی: وقت های مرده ام را کم می کردم.
به عنوان آخرین سؤال، جلسه آزمون سراسری چه تجربه ای به شما داد که می تواند برای خوانندگان ما مفید باشد؟
زهرا محمدی: سر جلسه آزمون انتظار داشتم که نحوه پاسخگوییام مثل آزمونهای آزمایشی جامع سازمان سنجش آموزش کشور باشد، و اگر در یک درس خوب پاسخ نمیدادم، نگران می شدم و به هم میریختم. این اشتباه است و باید ذهن را از هر چیزی غیر از پاسخگویی به سؤالها خالی کرد.
محدثه ملک محمدی: بعد از عید در آزمون های آزمایشی نتایجم خوب شد و برای همین اعتماد به نفس کاذب داشتم. سرجلسه کنکور اگر نمیتوانستم به سؤالی پاسخ دهم، دست و پایم می لرزید و به خودم می گفتم : ای وای من 20 تا 30 نمیشوم و آبروم میرود!
برای همین به بیشتر سؤالها پاسخ دادم؛ حتی اگر مطمین نبودم، و همین امر باعث شد که رتبهام بدتر از حد انتظارم بشود.
البته در درس ریاضی، با اینکه ریاضیام خوب بود، سؤال اول را کنار گذاشتم و کار عاقلانهای هم بود؛ چون در خانه حدود 5 یا 6 دقیقه وقتم را گرفت تا توانستم سؤال را حل کنم.
حانیه فتحی: در درسهای اختصاصی، بیشتر روی فیزیک سرمایه گذاری کرده بودم و نمی دانم چرا تصورم این بود که قرار است سؤال های فیزیک در کنکور سخت باشد. برای همین سرجلسه آزمون، ساده ترین سؤال ها را با این ذهنیت غلط کنار گذاشتم؛ چون فکر میکردم حتماً این سؤال نکتهای دارد که من متوجه نمی شوم. اشتباه دیگرم این بود که برای یکی از سؤال های فیزیک خیلی وقت گذاشتم؛ چون فکر می کردم که حتماً میتوانم به آن سؤال پاسخ دهم، اما سؤال یک گیری داشت و به جواب نمیرسیدم. دو سه بار سراغ همان سؤال رفتم و همین امر باعث شد که از سؤالهای دیگر بمانم؛ البته نقطه قوت کارم هم این بود که برای هیچ درسی بیشتر از زمان تعیین شده برای آن درس وقت نگذاشتم و زمان هیچ درسی را به درس دیگر اختصاص ندادم.
حانیه فتحی: روی برگه های کوچک یادداشت، هر چند وقت یک بار جملهای مینوشتم که به من انگیزه می داد و آن جمله را میچسباندم جایی که روبرویم باشد؛ برای مثال، جمله ای در کتاب معارفمان است که: «توکل بر خداوند به معنای اعتماد بر او و سپردن نتیجه کارها به اوست.»
ریحانه براتی: پذیرفتم که نمی توانم در همه درس ها به 100 یا 90درصد سؤال ها پاسخ صحیح بدهم، اما باید سعی کنم تا هر بار بهتر بشوم؛ یعنی به خودم می گفتم که لازم نیست که در یک درس 100 بزنی؛ لازم است که 100 خودت را بزنی؛ یعنی نسبت به آزمون های قبلی ات پیشرفت داشته باشی، و همین دید به موفقیتم خیلی کمک کرد
محدثه ملک محمدی : علاوه بر تلاش و پیگیری شخصی، اعتماد کردن به کادر مدرسه نیز مؤثر بود؛ اینکه به معلم و مشاورمان اعتماد کردم و خودم را در بین کتاب های کمک آموزشی، مشاوران بیرون، سی دی های آموزشی مختلف و … سردرگم نکردم
زهرا محمدی: وقتی یکی از بچه ها در آزمون های آزمایشی ترازش خوب میشد، بچه های دیگر برایش ذوق می کردند و گاه پیش میآمد که برای کسی که ترازش خیلی پیشرفت کرده بود هدیه می گرفتند
* هفته نامه پیک سنجش