با برنامهريزي کنترل زندگي در دستتان شماست !
بيشتر ما در اکثر اهداف و کارهايي که در نظر داريم به آنها برسيم يا انجام دهيم، اهل برنامهريزي هستيم.
ممکن است که اين برنامهريزي، براي رفتن به مسافرت، مراسم عروسي، مهماني يا رسيدن به يک هدف ويژه باشد.
اگر تا به حال براي هر يک از اين مسايل برنامهريزي کرده باشيد، ميدانيد که چه کارهاي زيادي را بايد انجام دهيد، چه مراحلي را بايد براي رسيدن به نتيجه دلخواه طي کرده و چه ريزهکاريهايي را بايد رعايت کنيد. در تعريف برنامهريزي بايد گفت: برنامهريزي، ايجاد يک طرح منظم و منسجم براي انجام امور در زمان تعيين شده و مشخص است. همگان از اهميت برنامهريزي براي رويدادها و اتفاقات مهم زندگي مطلعند، اما با اين همه، برخي از اين برنامهريزيها، منجر به شکست ميشود؛ به همين دليل، گفته ميشود که مردم اغلب برنامهريزي نميکنند که شکست بخورند، بلکه در برنامهريزي کردن شکست ميخورند! کنکور نيز يکي از بزرگترين و مهمترين اتفاقات زندگي هر فردي است؛ زيرا بيشتر افراد، از اين طريق، مسير و آينده زندگي، به خصوص شغل خود را انتخاب ميکنند. به خاطر اهميت کنکور، در اين مقاله سعي ميکنيم تا شما را با اهميت برنامهريزي براي آمادگي و مطالعه منابع کنکور و نحوه اين برنامهريزي آشنا کنيم.
در هر کاري که ميخواهيد انجام دهيد، عملاً سه راه پيشِ روي شماست: يا بايد خودتان سبب روي دادن اتفاقات زندگي شويد، يا بايد کناري بايستيد و روي دادن آن اتفاقات را نظارهگر باشيد، و يا بايد از نحوه اتفاق افتادن آنها گيج و مبهوت بمانيد. اگر ميخواهيد که هماهنگ و مطابق با اميال و اهداف خود زندگي کنيد، بايد در شمار آن گروه از افرادي باشيد که خود، سبب پيش آمدن رويدادها و چگونه روي دادن آن اتفاقات ميشوند؛ بنابراين، حتماً برنامهريزي کنيد و اين برنامهريزي را سنجيده و درست انجام دهيد و به آنچه در برنامهريزي مدّ نظرتان بوده است، جامه عمل بپوشانيد. قبل از اينکه درباره نحوه برنامهريزي براي کنکور، مطالبي بگوييم، بايد درباره اهميت برنامهريزي مطالبي را عنوان کنيم:
1- يک زندگي برنامهريزي شده، از اتلاف وقتتان جلوگيري ميکند و به شما جهت ميدهد. برنامهريزي اين فرصت را در اختيارتان قرار ميدهد که بدانيد به کجا قرار است برويد و چطور بايد به آنجا برويد؛ زيرا در غير اين صورت، وقت خود را صرفاً براي انجام کارهايي بيهوده تلف خواهيد کرد.
2- برنامه زندگي، مراحل رسيدن به اهدافتان را به شما نشان خواهد داد. چنانچه تاکنون اهدافتان براي شما غيرممکن و دست نيافتني شدهاند، شايد به اين دليل بوده است که شما در زندگي روزمرهتان، هيچ طرح و برنامهاي را براي رسيدن به آنها پيشبيني نکردهايد.
3- اگر زندگيتان را به شانس و اقبال واگذار کنيد يا اجازه بدهيد که ديگران زندگيتان را کنترل کنند، بيترديد نااميد و دلسرد خواهيد شد. يک زندگي برنامهريزي شده، کنترل زندگي را در دستان شما قرار ميدهد.
4- يک زندگي برنامهريزي شده، به شما آرامش ميدهد و باعث ميشود تا هر کاري که ميکنيد، طبق برآورد قبلي شما از وقت و تواناييهايتان باشد. با بيبرنامگي، دچار گيجي و سردرگمي خواهيد شد و وقتتان را ازدست خواهيد داد؛ بدون اينکه کار مفيدي را در راستاي اهداف خود انجام داده باشيد.
5- يک زندگي برنامهريزي شده، به شما هدف ميبخشد. وقتي تصميم ميگيريد که از روي برنامه زندگي کنيد، يعني قصد داريد که به صورت هدفمند زندگي کنيد و ديگر، مثل گذشته، زندگي کردنتان، بيهدف نيست.
6- شور و اشتياق، حاصل يک زندگي برنامهريزي شده است. وقتي هدفي پيشِ روي خود داشته باشيد، با شور و اشتياق بيشتر زندگي ميکنيد.
7- يک زندگي برنامهريزي شده، به شما قدرت ميدهد. برنامهريزي و هدفمند بودن در زندگي، سبب ميشود به همان شيوهاي که دوست داريد، زندگي کنيد؛ با حداقل نياز به ديگران!
8- زماني که فرد اقدام به تهيه يک برنامهتحصيلي براي خود ميکند، توجه بيشتري به اهداف برنامهاش مبذول ميدارد، و انجام اين کار کمکميکند تا شناخت بيشتري از اهداف خود پيدا کند و آنها را دستهبندي کند و اهدافطولاني مدت و کوتاه مدت خويش را تشخيص دهد و هيچيک را نيز فداي ديگري نکند.
9- استفاده از يک برنامهريزي استاندارد، همراه بااصول صحيح، به فرد کمک خواهد کرد تا انرژي و توان خود را بيهوده به هدر ندهد.در اين نوع برنامهريزيها، عمدتاً روشهاي مفيدي مورد استفاده قرار ميگيرندکه موجب خواهند شد تا فرد بيشترين استفاده را از توان ذهني خود بکند و از اتلاف آننيز جلوگيري کند.
حالا که از اهميت برنامهريزي در تمام مراحل زندگيتان آگاه شديد، اگر تا الان بدون برنامه خاصي براي کنکور درس خوانده يا برنامهريزي کردهايد و احساس ميکنيد که برنامه شما، ضعفهايي دارد، به ادامه مطلب با دقت توجه کنيد و در گام اول بدانيد که براي موفقيت در کنکور هم بايد اهداف دقيق وروشني داشته باشيد. اين مساله در برنامهريزي تحصيلي، حايز اهميت فراوانتري است. براي خود روشن کنيد که اهداف بلند مدت، ميان مدت و کوتاه مدت شما کدامهاهستند؛ مثلاً:
الف- هدف بلند مدت: قبولي در رشته دندانپزشکي در سال آينده.
ب- هدف ميان مدت: مطالعه تمام دروس و مرور آنها تا زمان برگزاري آزمون سراسري.
ت- هدف کوتاه مدت:مطالعه فلان دروس در اين ماه يا در اين هفته.
وقتي به عنوان اولين قدم براي کنکور، اهداف خودتان را مشخص کرديد، بايد در ادامه راه به اين نکته هم توجه داشته باشيد که در برنامهريزي، اصليترين نقش بر عهده خود داوطلب است.
شما داوطلب گرامي بايد به اين نکته توجه داشته باشيد که هيچ کس نميتواند به خوبي و با دقت، مثل خودتان شما را بشناسد و براي شما برنامهريزي کند. متاسفانه بيشتر داوطلبان، وقتي تصميم ميگيرند که با برنامه درس بخوانند، به مشاوران ناآزموده و ناآگاه مراجعه کرده و از آنان ميخواهند تا براي موفقيت در کنکور، برنامهاي را براي آنان تدوين کنند. در اينجا اولين قدم اشتباه يک داوطلب کنکور برداشته ميشود؛ زيرا شما داوطلبان به اين نکته توجه نداريد که هيچ کس به اندازة خودتان دلسوز و نگران سرنوشت شما نيست، و اگر مشاور ناآگاهي اين کار را برايتان انجام داد، بيشتر به فکر منفعت و کسب درآمد خود است. خيلي از مشاوران کم اطلاع، براي تمام افراد از قبل يک نسخه برنامه آماده شده در دست دارند که شبيه به هم است و به هر نفر، يک برگه از اين نسخهها را ميدهند؛ اما اين کار صحيح نيست؛ زيرا افراد تفاوتهاي زيادي با هم دارند؛ مثلاً داوطلبي در درس رياضي قوي است، و در مقايسه با داوطلب ديگر در همين درس، بايد وقت کمتري را براي فراگيري اين درس بگذارد؛ درحالي که همين داوطلب براي مطالعه درس زيستشناسي، به زمان بيشتري لازم دارد؛ پس، دادن يک برنامه براي همه داوطلبان، اصلاً با اصول يک برنامهريزي صحيح مطابقت نميکند؛ ضمن آنکه هيچ کس به اندازة شما از جزييات کارتان آگاه نيست و ويژگيهاي شما را هيچ فرد ديگري مثل خودتان نميشناسد؛ پس اين شما هستيد که ميتوانيد به خوبي و با دقت، براي خودتان برنامهريزي کنيد.
يکي از مشکلات مهم در برنامهريزي، که بسياري از داوطلبان از آن شکايت ميکنند، اين است که برنامه تدوين شده پس از مدتي ديگر عملاً اجرا نميشود و داوطلب با احساس سرخوردگي و اين حس که از برنامه عقب مانده است، دوباره با حالت بي نظم و گسسته شروع به مطالعه ميکند و به اين ترتيب نميتواند از زمان باقي مانده، بهترين استفاده را ببرد.
زماني که برنامه ما در يک روز به خاطر بروز حوادث يا انجام کارهاي پيشبيني نشده، اجرا نشود، به ناچار براي هميشه روي کاغذ باقي ميماند.
يکي از مهمترين عواملي که باعث اجرا نشدن برنامه درسي از سوي دانشآموزان ميشود، اين است که آنان برنامههاي خود را به صورت ساعتي يا روزانه تنظيم ميکنند و واحد زماني برنامهريزي را ساعت به ساعت يا روز به روز در نظر ميگيرند. اين گونه برنامهها، اشتباهاتي دارند؛ چرا که در زندگي روزانه ما، اتفاقات غير منتظره زيادي به وجود ميآيند که باعث ميشوند ما نتوانيم در يک روز خاص يا در يک ساعت مشخص، درس مورد نظرمان را مطالعه کنيم؛ به همين خاطر و براي جلوگيري از به هم ريختن بيش از حد برنامه و به منظور اينکه نقش شما در برنامهريزي، همچنان حفظ شود و شما بتوانيد دروسي را که به خاطر بروز اتفاقات خاص موفق به مطالعه آن نشدهايد، به بهترين شکلي در برنامه هفتگي خود دوباره لحاظ کنيد، بايد از يک برنامه هفتگي استفاده کنيد.
برنامه يک هفتهاي، مناسبترين و بهترين برنامه در اين زمينه است؛ زيرا انعطاف اين برنامه باعث ميشود تا اگر شما به خاطر پيش آمدن اتفاقاتي مانند بيماري و … نتوانيد درس بخوانيد، در مدت باقي مانده، در يک هفته درسهاي مطالعه نشده را به ترتيب اهميت در برنامه خود قرار دهيد و به خاطر وقتي که از دست ميدهيد، درسهاي کمتر مهم را حذف کنيد. به اين ترتيب ميتوانيم ضعفها و قوتهاي روزهاي قبل را جبران کنيم؛ به طور مثال، شما در برنامهريزي خود، سه ساعت از بعد از ظهر روز سه شنبه را براي مطالعه درس زيستشناسي گذاشته و به خاطر پيش آمدن مشکلي نتوانستهايد در اين ساعت مطالعه کنيد. اگر احساس کرديد که ميتوانيد با مطالعه بيشتر اين درس در هفته آينده، کسري اين هفته را جبران کنيد، نيازي به تغيير در برنامه اين هفته نيست، اما اگر حتماً اين مبحث زيستشناسي بايد در هفته جاري مطالعه شود، پس شما بايد يکي از درسهاي کم اهميتتر را از سه روز هفته جاري بر داريد و به جاي آن، مبحث مورد نظر زيستشناسي را مطالعه کنيد.
يکي از مزاياي داشتن برنامه هفتگي اين است که هنگامي که ساعات مطالعه دروسي مختلف را در طول هفته جمعآوري ميکنيد، تازه متوجه ميشويد که آيا درسي را بيش از اندازه لازم مطالعه کردهايد يا نه، و در مقابل، زماني که کار خود را به صورت روزانه بررسي ميکنيد، متوجه يکجانبهگريها و اشکالات کلي کارتان نميشويد؛ اما وقتي عملکرد خود را در طول هفته بررسي ميکنيد، تا حدود زيادي تعادل و عدم تعادل کارهايتان برايتان مشخص ميشود.
شما در برنامهريزي ميتوانيد هر درسي را به طور متعادل و به اندازه اهميت همان درس مطالعه نماييد و با توجه به نقاط قوت و ضعفتان در آن درس و اهميتي که همان درس در کنکور دارد، ساعت مطالعه آن را تنظيم کنيد.
از آنجايي که کتابهاي دوره دبيرستان، تنها منبع اصلي طراحي و استخراج تستهاي کنکور هستند، بدين ترتيب در برنامهريزي درسي خود، حتماً به تغييرات کتابهاي درسي، که تقريباً هر ساله در آموزش و پرورش صورت ميگيرد و بخشي از آنها حذف يا اضافه ميشود، نيز توجه داشته باشيد و زمان دقيقي را براي هر يک از اهداف کوتاه مدت خودتعيين کنيد؛ مثلاً تعيين کنيد که مطالعه چه دروسي را در چه مدت زماني به اتمامخواهيد رساند؛ به عنوان مثال، با توجه به نقاط قوت و ضعف خود، بايد بدانيد که: شما در درس شيمي چقدر توانمند هستيد؟ اين درس چقدر در زيرگروه آزمايشي انتخابي شما مهم است؟ چند ساعت در هفته را بايد به مطالعه اين درس اختصاص دهيد؟ با اين برنامهريزي، چند ماه بعد ميتوانيد اين درس را به طور کامل بخوانيد و سپس آن را مرور کنيد؟ و ….
داوطلبان عزيز! بايد توجه داشته باشيد که يک برنامه خوب، برنامهاي است که در آن، مطالعه دروس به صورت موازي انجام گيرد. برخي از افراد از شيوه مطالعه تکدرس استفاده ميکنند؛ مثلاً يک هفته براي مطالعه درس فيزيک، هفته ديگر براي درس شيمي، و …؛ اما لازم است بدانيد که به کارگيري اين شيوه، موجب خستگي ذهني و کاهشبازدهي يادگيري در آنها ميشود. توصيه ميگردد که به جاي استفاده از روش تک درس، از شيوه موازياستفاده کنيد؛ به اين ترتيب که دو يا سه درس را براي مدت زمان معين انتخاب ومطالعه کنيد؛ به اين صورت، خواهيد توانست از بروز خستگي ذهني خود جلوگيري کنيد. هر چقدر تنوعدر زمان بندي مطالعه اين دروس بيشتر باشد، به همان اندازه از بروز خستگي ذهني بيشتر در شما، جلوگيري خواهد شد.
به برنامههاي زير با تنوع هاي متفاوت توجه کنيد:
مطالعهدرس فيزيک، شيمي، ادبيات در يک هفته، شامل دو روز اول: فيزيک، دو روز دوم: شيمي، دو روز سوم: ادبيات، مطالعه درس فيزيک، شيمي، ادبيات در يک هفته، شامل صبح: فيزيک،ظهر: شيمي، عصر: ادبيات. توجه کنيد که برنامه دوم، از لحاظ تنوع، مناسبتر از برنامه اول است؛چون در يک روز، سه درس مورد مطالعه قرار ميگيرد؛ در حالي که در روش اول، مطالعه هر دو روز يکدرس، احتمال بيشتري دارد که موجب خستگي ذهنيتان شود؛ البته، همانگونه که در بالا اشاره کرديم، از آنجايي که خصايص فردي شما و عاداتي که در مطالعه داريد، نقش مهمي در برنامهريزي دارد، خودتان بايد به اين نتيجه برسيد که با چه شيوهاي از چيدمان دروس در برنامهريزي، راحتتر هستيد و سپس آن شيوه را به کار بنديد.
احتمالاً بعد از مطالعه اين مطالب، اين سؤال براي شما پيش ميآيد که برنامهريزي براي طول سال تحصيليچگونه است. بايد توجه داشته باشيد که برنامهريزي براي طول سال تحصيلي، اندکتفاوتهايي با ساير برنامهريزيهاي تحصيلي، مثلاً آمادگي براي کنکور، دارد؛ به اين صورتکه در برنامهريزي براي طول سال تحصيلي، اهداف شما با اهداف مدرسه در هم ميآميزد و شما براي برنامهريزي درسي خود تاحدي از برنامهريزي مدرسه تبعيت ميکنيد؛ با اين حال، شما در کنار اهداف برنامهريزيشده، که مدارس براي شما تعيين ميکند در چه روزي به مطالعه کدام دروس بپردازيد، بايد اهداف خود را در راستاي همان دروس تنظيم کنيد و ساير اصول برنامهريزي را نيز رعايتکنيد.
در برنامهريزي، حتماً تناسب ميان دروس و تنوع آنها را نيز رعايت کنيد؛ چون در اين زمينه،تناسب و تنوع، مساله مهمي است؛ به طور مثال، انتخاب درس هايفيزيک، شيمي، رياضي در يک مدت زمان مشترک، کارآيي خوبي نخواهد داشت؛ زيرا شيوه مطالعهاين دروس به يکديگر نزديک است و خستگي بيشتري برايتان به همراه خواهد داشت، و گذشته از اين، همه آنها باانواع فرمولها سر و کار دارند و اين موضوع، تداخل مطالب را پيش خواهد آورد؛ بنابراين، بهتراست که از چنين ترکيبي استفاده کنيد: شيمي، ادبيات، فيزيک؛ يا اگر از شيوه ديگري براي خواندن دروس با يکديگراستفاده ميکنيد، که بهتر نيز هست، از اين ترکيب استفاده کنيد: شيمي و ادبيات، فيزيک و معارف، رياضي و زيستشناسي. باز هم تاکيد ميکنيم که برنامهريزي و دروسي که براي مطالعه انتخاب ميکنيد، بايد بر اساس تواناييها و خصايص شما باشد.
گنجاندن زمان استراحت را در برنامهريزي خود فراموش نکنيد. در مطالعه، بايد، علاوه بر استراحتي که هرچهل و پنجدقيقه يک بار و به مدت يک ربع براي خودتان در نظر ميگيريد، هر چند ساعت يک بار، مدتزمان طولانيتري را براي استراحت (مثلاً نيم ساعت تا چهل و پنجدقيقه) در نظر بگيريد و استراحتطولانيتري را براي پايان هر مقطع زماني (مثلاً يک هفته يا يک ماه) و شروع مقطع بعدي نيز در نظرداشته باشيد؛ به عنوان مثال، دانشآموزي براي يک هفته خود، مطالعه درسشيمي و ادبيات را انتخاب کرده است؛ به طوري که هر روز صبح شيمي، و هر بعد از ظهر بهمطالعه ادبيات ميپردازد و در فاصله هر چهل و پنج دقيقه مطالعه، يک ربع استراحت ميکند وهر سه نوبت چهل و پنج دقيقهاي، يک استراحت چهل و پنجدقيقهاي براي خود دارد، و در پايان هفته (بعداز ظهر جمعه)، به طور کامل به استراحت ميپردازد تا هفته بعد را، که براي مطالعهفيزيک وزيستشناسي در نظر گرفته است، با انرژي بيشتري شروع کند. به يک مثال توجه کنيد: در برنامهريزي تحصيلي بر مبناييافتههاي روانشناسي،يک اصل در نظر گرفتهميشود؛ با اين محتوا که بعد از مدتي درحدود چهل و پنج دقيقه پس از شروع مطالعه، منحني يادگيري بسيار پايين ميآيد؛ به طوري که فرد، ديگر يادگيري خوبي بعد از اين زماننخواهد داشت؛ مگر اينکه يک استراحت کوتاهي داشته باشد. با در نظر گرفتن اصولي از اين دست، فرد بايد برنامهريزي تحصيلي خود را طوري انجام دهد که هر چهل و پنج دقيقه يک بار،استراحت کوتاهي داشته باشد تا دوباره با تجديد قواي ذهني، شروع به يادگيري نمايد. براي برنامهريزي بهتر و استفاده بيشتر از وقت و توان مطالعاتي خود، به نکات زير نيز توجه کنيد:
1- توان فردي خود در برنامهريزي را به طور کامل در نظر بگيريد.
2- يک برنامه خوب بايد واقعبينانه باشد.
3- قبل از برنامهريزي، بايد مشخص شود که دانشآموز در چه وضعيتي است؛ يعني در چه درسهايي قوي و در چه درسهايي ضعيف است.
4- در برنامهريزي، به ساعات کلاس و رفت و آمد و خواب خود نيز توجه داشته باشيد.
5- در برنامهريزي، خود شماييد که از جزييات کارتان آگاهي داريد و نگران سرنوشت خود هستيد؛ پس، با توجه به اين موضوع، يک برنامه خوب براي خود تهيه و تدوين کنيد.
6- در کنکور، رقيب اصلي شما، خود شماييد؛ نه ديگران! شما در طول سال، بايد با خودتان رقابت کنيد؛ يعني بايد هر روزتان از روز قبل و هفته قبل از آن، بهتر باشد. باز هم تاکيد ميکنيم که سالمترين، صحيح ترين و مؤثرترين نوع رقابت، رقابت انسان با خويش است و شما بايد دايماً تلاش کنيد که قابليتها و تواناييهاي خود را بالا ببريد.
7- در برنامهريزي براي خود، تفاوتهاي فردي را بايد در نظر گرفت. اين تفاوتها عبارتند از: بهره هوشي، پايه درسي، نقاط قوت و ضعف در دروس مختلف، هدف آموزشي، عادت و روش مطالعه، محيط و شرايط زندگي، ميزان اعتماد به نفس و خود باوري؛ بنابراين، هر فرد بايد برنامه مختص به خود داشته باشد. ضمناً دوستان دانشآموز بايد توجه داشته باشند که الگوبرداري کلي و بدون مطالعه از کارهاي افراد ديگري که موفق بودهاند، نادرست است؛ چرا که امکان دارد کاري که انجام آن براي بعضي از افراد، موفقيت به دنبال داشته است، براي ديگران ضرر در پي داشته باشد.