اُفت تحصيلي؛ چون و چرا؟
يکي از مسايل و مشکلاتي که نظامهاي آموزشي با آن مواجه ميشوند، افت تحصيلي است. اين مساله همه ساله مقدار زيادي از سرمايهگذاريها را به هدر داده و توسعه اقتصادي و اجتماعي کشورها را با مشکل روبرو ميکند. آمار و بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد که افت تحصيلي، هر ساله در حال افزايش است و بسياري از دانشآموزان و دانشجويان نميتوانند از پس دروس طراحي شده برآمده يا آنها را در موعد مقرر به پايان برسانند. زماني اين مساله تاسف بارتر خواهد بود که بدانيم اکثر اين افراد، استعداد و تواناييهاي لازم را براي کسب موفقيت دارند، ولي موفق نميشوند. در اين مقاله سعي خواهد شد که علل و عوامل افت تحصيلي به طور مختصر بررسي شود.
تعريف:
منظور از افت تحصيلي، کاهش عملکرد تحصيلي دانشآموزان از سطحي رضايت بخش به سطحي نامطلوب است. دليل اين افت چه ميتواند باشد؟ افت تحصيلي ميتواند دلايل زيادي داشته باشد؛ ولي سه دليل از ميان تمام دلايل، عمدهترين دلايل افت تحصيلي است.
الف ـ علل فردي
1ـ هوش: بدون شک، يکي از عوامل بسيار مهم در ايجاد افت يا موفقيت تحصيلي، هوش و توانيهاي ذهني است. افراد از نظر هوش و تواناييهاي ذهني با هم فرق دارند؛ ولي مطالعات نشان داده است که درصد بسيار اندکي (حدود 10 درصد) از موارد افت تحصيلي، به علت ناتواني ذهني و عدم کشش فرد است؛ البته امروزه ديگر هوش اهميتي را که در گذشته برخوردار بود، ندارد. گفته ميشود که هر شخص با نردبان صفات شخصيتي خود، راه تکامل و پيشرفت را طي ميکند، و آنچه مهم است صبر و بردباري و بويژه پشتکار است.
2ـ توجه و دقت: اولين شرط يادگيري و به خاطر سپردن هر مطلبي، توجه به آن مطلب است. بديهي است که هر چقدر هم دانشآموز از هوش و استعداد خوبي برخوردار باشد، در صورتي که به مطلب يا موضوع توجهي نکند، آن را فرا نخواهد گرفت، و علت شکست تحصيلي بعضي از دانشآموزان، همين بيتوجهي و عدم تمرکز حواس و دقت آنها هنگام مطالعه است.
3ـ انگيزه: انگيزه، عبارت است از عامل با عواملي که رفتار شخص را به سوي نوعي هدف هدايت ميکنند. در واقع موتور حرکت هر شخص، انگيزه اوست. به نظر محققان، يکي از دلايل شکست تحصيلي، نداشتن انگيزه است. انگيزه موجب ميشود که شخص با پشتکار و کوشش بيشتري به مطالعه دروس خود بپردازد و از قدرت يادگيري بيشتري برخوردار باشد. براي ايجاد انگيزه در دانشآموزان، ميتوان از روشهاي زير استفاده کرد:
الف ـ بايد تلاش کرد تا در فرد احساس نياز به وجود آيد.
ب ـ وقتي که دانشآموزي به دليل شکست در درسي، ديدگاهش نسبت به آن درس منفي ميشود، بايد به او کمک کرد تا با موفقيت در درس مذکور، نسبت به آن درس ديدي مثبت پيدا کرده و به آن علاقهمند شود.
ج ـ هدف از آموزش براي دانشآموزان مشخص شود تا دانشآموز به شکل هدفدار، در پي يادگيري درس باشد. همچنين لازم است که هدفها نيز روشن، معين و متناسب با توان دانشآموزان باشد.
د ـ دانشآموز در شرايط مقتضي مورد تشويق قرار گيرد و شرايطي به وجود آيد که دانشآموز احساس موفقيت کند و به خود ببالد تا بتواند با اميد و مثبتنگري، به آينده نگاه کند.
هـ ـ با دانشآموز درباره مشکلات درسي او مذاکره و تبادل نظر شود و از او خواسته شود تا دلايل عدم موفقيت خود را بيان نمايد؛ آنگاه در مورد راه حلها از او سؤال شود و اين امر در محيطي کاملاً دوستانه صورت گيرد. پدر و مادرها ميتوانند در اين زمينه نقش بسيار مثبتي را ايفا کنند.
و ـ ايجاد رقابت نيز ميتواند در موفقيت تحصيلي دانشآموزان نقش مثبتي داشته باشد؛ ولي نبايد به صورت حسادت يا حالت چشم و همچشمي بيمار گونه درآيد.
4 ـ هيجانات و آشفتگيها عاطفي:
مشکلات عاطفي دانشآموزان در دوران مختلف رشد ميتواند باعث افت تحصيلي شود؛ همچنان که فشارهاي رواني هر مرحله از رشد ميتواند باعث اشتغال خاطر، آسيب وارد آمدن به قواي هوشي، تحليل انرژي ذهني، عدم تمرکز و در نهايت افت تحصيلي دانشآموزان شود.
5 ـ نارساييهاي جسمي:
الف ـ دانشآموزاني که از نظر جسمي داراي بنيه ضعيفي هستند و از سلامت عمومي کاملي برخوردار نيستند، نميتوانند به اندازه کافي کوشش و فعاليت داشته باشند. اين دسته از دانشآموزان، به خاطر اينکه دايماً در معرض ابتلا به بيماريها هستند از پيشرفت درسي باز ميمانند.
ب ـ ضعف در بينايي و شنوايي نيز سبب عقب ماندگي درسي و افت تحصيلي ميشود؛ همچنان که ناراحتيهاي عصبي و حرکتي و نقض عضو هم ممکن است موجب بروز شکست تحصيلي شود.
ج ـ مشکلات ارتباطي و ايجاد رابطه: توانايي ايجاد و برقراري ارتباط با معلمان و همکلاسيها باعث استفاده هر چه بيشتر از مطالب و موضوعات، کمک گرفتن براي حل مشکلات درسي احتمالي و ايجاد صميميت خواهد شد؛ همچنان که گاه فقدان مهارت اجتماعي، باعث گوشهگيري و انزواي دانشآموز و در نتيجه افت تحصيلي خواهد شد.
ب ـ علل خانوادگي
1 ـ روابط خانوادگي: شايد بتوان گفت که مهمترين عامل مؤثر در شکلگيري و طرز نگرش دانشآموزان نسبت به تحصيل، خانواده است. طرز برخورد با دانشآموز و درس و تحصيل او، در چگونگي نگرش دانشآموز نسبت به تحصيل، بسيار مؤثر است، چنانچه نگرش و ديدگاه خانواده نسبت به تحصيل، مدرسه و معلمان منفي باشد، طبيعي است که فرزند آنها نيز کم کم نسبت به درس و تحصيل، نگرشي منفي پيدا خواهد کرد، و در موارد بسياري، علت افت تحصيلي يا شکست تحصيلي، به وجود اين گونه نگرشهاي منفي، تضادها، مساعد نبودن شرايط خانواده از نظر عاطفي و رواني و … برميگردد.
مهمترين نقشي که والدين در زمينه پيشرفت تحصيلي فرزندان ميتوانند داشته باشند، ايجاد محيطي آرام و مساعد براي مطالعه و انجام تکاليف است. در بعضي از مواقع، والدين به طور ناخواسته و ناآگاهانه، نه تنها محيط مساعدي را براي مطالعه براي فرزندان ايجاد نميکنند، بلکه اصرار ميورزند که دانشآموزان در محلي آکنده از سر و صدا و محرکهاي مختلف مزاحم، به انجام تکليف بپردازند. آنها تصور ميکنند که مطالعه و انجام تکاليف نيز مانند کارهاي ديگر در هر شرايطي قابل انجام است؛ ولي بايد توجه داشت که يادگيري در شرايطي بهتر صورت ميگيرد که در آن شرايط، محيط آرام باشد و محرکهاي مزاحم، از جمله تلويزيون، بازي ساير کودکان و سر و صداهاي ديگر، کمتر باشد. والدين با اجتناب از ترتيب دادن جشنها و مراسم مختلف يا شرکت کردن خودشان و فرزندانشان در آنها در ايام امتحانات، ميتوانند بر پيشرفت تحصيلي فرزندان خود تاثير مثبتي داشته باشند.
والدين ميتوانند به جاي خريد اشياي غير ضرور، کتابهاي کمک درسي و وسايل کمک آموزشي تهيه کنند، تا از اين طريق هم دانشآموزان اوقات فراغت خود را بخوبي بگذرانند و هم به يادگيري آنها کمک شود.
متاسفانه در کشور ما، مطالعه کتابهاي غير درسي و کمک درسي کمتر متداول است؛ در حالي که با تهية اين گونه کتابها ميتوان کمک مؤثري به فرزندان کرد.
2 ـ فقر مالي خانواده، يکي از عوامل مهم افت تحصيلي است که به طور غير مستقيم بر پيشرفت درسي تاثير منفي ميگذارد. محروم ماندن از غذاي سالم و کافي و نداشتن استراحت لازم به علت پرداختن به فعاليتها و کارهاي غيردرسي براي جبران فقر مالي، موجب عقب ماندگي درسي ميشود.
3 ـ فقر فرهنگي و بيسوادي يا کم سوادي والدين.
4 ـ فقدان والد يا والدين.
5 ـ وجود مشاجره و ناسازگاري ميان والدين.
6 ـ علت ديگري که ناشي از بروز مشکلات خانوادگي است و بر ميزان پيشرفت درسي دانشآموز تاثير دارد، نحوه ارتباط دانشآموز با برادران و خواهران خود است. اگر در خانواده، بيشتر افراد همواره مشغول مطالعه باشند، اين موضوع، بر رويکرد دانشآموز به مطالعه تاثير خواهد گذاشت، و برعکس، اگر آنها فعاليتهاي بيفايده داشته باشند، بتدريج ممکن است که کودک از آنها الگو گرفته و به عقب ماندگي درسي گرفتار شود.
ج ـ علل آموزشي مدرسهاي:
در برخي از مواقع، علت افت تحصيلي يا شکست درسي دانشآموز را بايد در مدرسه جست و جو کرد. مهمترين عللي که ميتوان از اين نظر بررسي کرد، به شرح زير است:
1ـ شيوه تدريس معلم: ميتوان گفت که هر دانشآموز به شيوة خاصي مطالب درسي را درک کرده و فرا ميگيرد. وظيفه معلم است که با شناخت دانشآموزان و آگاهي از چگونگي فراگيري آنها، شيوههاي مختلف تدريس را تجربه کند. گاهي علت افت تحصيلي دانشآموز اين است که شيوه تدريس معلم مطابق روش يادگيري دانشآموز نيست.
2ـ برنامه درسي مدرسه: در برخي از مواقع، علت افت تحصيلي دانشآموزان اين است که برنامه درسي طراحي شده از طرف مدرسه، مناسب نيست؛ مثلاً دروس نسبتاً سخت را پشت سر هم و يا در ساعاتي گذاشتهاند که عموماً دانشآموزان خسته هستند.
3ـ پيشداوري معلم: گاهي علت افت تحصيلي دانشآموزان، انتظار عدم موفقيت و پيشداوري غلطي است که معلم از دانشآموز دارد. معلم در اولين برخورد با شاگردان خود سعي ميکند که با پيشداوري خود، آينده تحصيلي آنها را مجسم کند. مطالعات نشان داده است که اين پيشداوري، بر ميزان پيشرفت يا شکست دانشآموز در درس تاثير دارد؛ به اين صورت که اگر ما دانشآموزي را که نمرات متوسطي دارد، به يک معلم معرفي کنيم و به او بگوييم که اين فرد، تيزهوش است و نمرات درخشاني خواهد آورد، اين نگرش بر ارتباط معلم با اين دانشآموز تاثير خواهد گذاشت و باعث پيشرفت درسي وي خواهد شد. نتيجه اينکه معلمان بايد از پيشداوري، بويژه پيشداوري منفي و انتظار بروز شکست در يک فرد، جداً بپرهيزند؛ زيرا خود اين پيشداوري، منجر به شکست او خواهد شد.
4ـ شرايط فيزيکي کلاس: گرما و سرماي بيش از حد کلاس، نامناسب بودن نظافت و نور کلاس، سر و صداهاي غير معمول و تعداد بيش از حد دانشآموزان در کلاس، از جمله عواملي است که ممکن است افت تحصيلي دانشآموزان را در پي داشته باشد.
5 ـ تعويض مکرّر معلمان در طول سال تحصيلي و ناتواني بعضي از دانشآموزان از سازگاري با روش تدريس و خصوصيات معلم، بويژه در مقاطع آموزشي پايينتر، ممکن است که به افت تحصيلي آنها منجر شود.
6 ـ ارزيابيهاي نادرست معلمان از عملکرد دانشآموزان، کنترل نامناسب کلاس از سوي معلم، فقدان وسايل کمک آموزشي، کمبود کتب درسي، عدم همکاري و ارتباط بين اولياء دانشآموزان و مدرسه، فقدان نظم و انظباط در کلاس و مدرسه، کمبود فضاهاي آموزشي و …، از جمله ديگر عوامل مؤثر در افت تحصيلي دانشآموزان است.
*هفته نامه پیک سنجش