حتي هنگام دعوا با ديگران، انصاف را رعايت کنيد !
شما، کنکوريهاي سال 1401، تا چند هفتة ديگر دانشجو خواهيد شد و تعداد قابل توجهي از شما عزيزان براي ثبتنام به يک دانشگاه در شهري ديگر خواهيد رفت. بسياري از شما در طي هفته يا حتي در طي يک ماه، امکان رفت و آمد به خانهتان را نداريد و بايد در خوابگاه اقامت کنيد و در اتاقي چهار، شش يا هشت نفره که در آن با دانشجوياني از شهرهايي ديگر، که گاه رشتهاي متفاوت با شما را ميخوانند و به احتمال قوي فرهنگ و هنجار متفاوتي نيز دارند، هم اتاق ميشويد.
اين امر، در عين اينکه ميتواند نکات مثبتي داشته باشد و شما را براي حضور در جامعه و پذيرش آرا و رفتارهاي متفاوت آماده سازد و تجربهاي مفيد براي مسؤوليت پذيري از سوي يک جوان 18 يا 19 ساله باشد، دشواريهاي خاص خود را نيز دارد.
در خوابگاه، شما با جوانان هم سن خود هم اتاق هستيد و زندگي ميکنيد. آنها والدينتان نيستند که به خاطر عشق فراواني که به شما دارند و تجربه بيشترشان، به راحتي از تقصيراتتان چشم پوشي کنند و در هر شرايطي روي خوشي به شما نشان دهند.
در اين مواقع چه بايد کرد؟ چگونه ميتوان در تنشهايي که گاه خود عامل آن هستيم و گاه طرف مقابلمان مقصر است، کمترين آسيب را ببينيم يا به ديگري آسيب کمتري وارد سازيم.
اينکه بگوييم تنش نخواهيم داشت و دعوا نخواهيم کرد، امکان پذير نيست؛ زيرا در اکثر ارتباطات انساني، دعوا به طور اجتنابناپذيري رخ ميدهد و براي بسياري از ما ناراحتيهاي جدي ايجاد ميکند؛ ولي اگر با تنش و دعوا به شکل مناسبي برخورد کنيم، نه تنها با مشکلي روبرو نخواهيم شد، بلکه روابط ما مستحکم ميشود و درکمان از يکديگر بهبود مييابد.
چه عواملي باعث تنش و دعوا ميشود؟
زماني تنش اتفاق ميافتد که افراد، اعم از دوستان، آشنايان، اعضاي خانواده و …، درباره تصورات، تمايلات و افکار يا ارزشهايشان با يکديگر اختلاف نظر داشته باشند. اين اختلافات ميتواند شامل موارد پيش پا افتاده (مانند اينکه چه کسي اتاق را بايد تميز کند يا چرا نيمههاي شب سر و صداست) يا اختلافات مهمي باشد که به قلب باورها و علايق ما ضربه وارد ميکند.
در کل، هر اختلافي ميتواند در انسان به احساس خشم بينجامد. عدهاي از افراد در چنين هنگامي، به سادگي عصباني ميشوند و آن را ابراز ميکنند. به چنين افرادي اصطلاحاً “جوشي” ميگويند. در انتهاي ديگر اين طيف، افراد “خودخور” قرار دارند که ناراحتيها را در خود انبار ميکنند و آنها را مستقيم ابراز نميدارند. افراد خودخور از لحاظ روحي در تب و تاب خودشان ميسوزند و خشم خود را به روشهاي منفي نشان ميدهند.
هر دوي اين روشها نادرست است و راه به جايي نخواهد برد؛ در حالي که اگر ما در هنگام بروز اختلاف و تنش با ديگران، نزاعي منصفانه داشته باشيم، به سوي دوستيها و همفکريهاي بيشتري قدم برخواهيم داشت.
راهکارهايي براي يک نزاع منصفانه
آرامش خود را حفظ کنيد؛ در اختلافاتاز جبههگيري و حالتهاي مخرّب بپرهيزيد. ممکن است وقتي احساس ميکنيد که ديدگاه طرف مقابل، احمقانه، نامعقول و به شکل واضحي غيرعادلانه است، حفظ آرامش براي شما دشوار باشد؛ ولي به ياد بسپاريد که او هم چه بسا همين عقيده را درباره شما داشته باشد! در ضمن با حفظ آرامش، احتمال بيشتري وجود دارد که طرف مقابل، ديدگاه شما را نيز در نظر بگيرد.
احساسات خود را در قالب کلمات، و نه در عمل، بيان کنيد؛ بيان صريح و صادقانۀ آنچه احساس ميکنيد، حاکي از نيرومندي مهارتهاي ارتباطي شماست. اگر احساس ميکنيد آن قدر خشمگين يا آزرده هستيد که ممکن است کنترل خود را از دست بدهيد، بگذاريد زمان سپري شود و کاري انجام دهيد تا احساستان حالت ثابتتري بگيرد؛ مثلاً ميتوانيد قدم بزنيد، چند نفس عميق بکشيد، يک ليوان آب بنوشيد و بالاخره هر کاري را که ميتوانيد، انجام دهيد.
هر بار فقط به حل و فصل يک موضوع بپردازيد؛ تعيين کنيد که چه چيز باعث آزار شما شده است و فقط به بررسي يک موضوع بپردازيد و موضوعهاي ديگر را، تا زماني که هر يک از آنها کاملاً مورد بحث و بررسي قرار نگرفتهاند، مطرح نکنيد. انجام اين کار باعث ميشود که مسايل حل بشوند.
غيرعادلانه ضربه نزنيد؛ حمله به حوزههاي حساسيت فردي، باعث بدگماني، خشم و آسيبپذيري ميشود. از تهمت زدن بپرهيزيد؛ چون اتهامات باعث ميشوند که ديگران از خود دفاع کنند. به جاي آن، درباره تاثير رفتار اشخاص روي احساستان صحبت کنيد.
تعميم ندهيد؛ از به کار بردن کلماتي مانند: “هرگز”يا”هميشه” خودداري کنيد .
اين چنين تعميمهايي معمولاً نادرست هستند و باعث افزايش تنش ميشوند.
ناراحتيها را در خود جمع نکنيد؛ انبار کردن گلههاي زياد و صدمه زدن به احساسات خود در طي زمان، آثار زيان باري بر فرد برجاي خواهد گذاشت. اغلب اوقات غيرممکن است که مشکلات پيشين را حل و فصل کنيم؛ چون تفسيرهاي ما ممکن است با گذشت زمان فرق کند.
بکوشيد مشکلات را همان زماني که پيش ميآيند حل و فصل کنيد. از سکوت بپرهيزيد؛ زيرا وقتي کسي ساکت ميشود و از جواب دادن بازميايستد، باعث عصبانيت و خشم بيشتر طرف مقابل ميشود. نتايج مثبت، زماني حاصل ميشوند که گفت و گوي دوجانبه وجود داشته باشد.
براي يک نزاع عادلانه، گام به گام مراحل زير را جلو برويد:
گام اول:قبل از شروع به دعوا، از خودتان بپرسيد: چه چيزي مرا آزار ميدهد؟ ميخواهم طرف مقابل چه کاري را انجام دهد يا ندهد؟ آيا احساسات من با موضوع تناسبي دارد؟
گام دوم: فقط به پيروزي نينديشيد، و به جاي آن، در انديشۀ کسب رضايت دوجانبه و حل مسالمت آميز مساله باشيد.
گام سوم: زماني را براي گفت و گو با طرف مقابل خود تعيين کنيد. اين جلسه بايد در اسرع وقت و با توافق دو طرف برگزارشود. هرگاه طرف مقابل، آمادگي شرکت در جلسه را نداشت، عصباني نشويد؛ چون با اين رفتار شما ممکن است او احساس کند که مجبور است در مقابل حملۀ شما از خود دفاع کند. اگر طرف مقابل براي تعيين وقت گفت و گو مقاومت کرد، بکوشيد او را قانع کنيد که اين مساله براي شما مهم است.
گام چهارم: مساله را شفاف بيان کنيد. نخست سعي کنيد که به حقايق وفادار بمانيد و سپس فقط يک بار حقايق و احساستان را بيان کنيد. از ضمير “من” براي بيان احساس خشم، صدمه و نااميدي استفاده کنيد و از ضمير “شما” براي عبارتهايي مانند: «شما مرا عصباني ميکنيد» استفاده نکنيد.
گام پنجم: از طرف دعوايتان بخواهيد که نظراتش را بگويد. سعي کنيد که شنونده خوبي باشيد. ضمناً سخن او را قطع نکنيد و صادقانه بکوشيد که به نگرانيها و احساساتش گوش دهيد. به نظر ميرسد اگر آنچه را که شنيدهايد، بازگو کنيد تا او بداند که شما موضوع را کاملاً درک کردهايد، سودمند است. از او بخواهيد که به همين طريق با شما رفتارکند.
گام ششم: سعي کنيد که ديدگاه طرف مقابلتان را در نظر بگيريد و بکوشيد که مساله را از زاويۀ او بنگريد. نگريستن به موضوع از ديدگاه «مخالف»، به شما درکي ديگر ميدهد؛ حتي اگر با آن موافق نباشيد.
گام هفتم: راه حلهاي تازه و ويژهاي را پيشنهاد کنيد و ديگري را هم دعوت کنيد تا راه حلهايي را ارايه دهد.
گام هشتم: دربارۀ مزايا و کاستيهاي هر پيشنهادي گفت و گو کنيد.
گام نهم: براي هر گونه آشتي آماده باشيد و به هنگام توافق روي هر پيشنهادي براي تغيير، جشن بگيريد.
گام دهم : يک دورۀ آزمايشي براي رفتار جديد خود معين کنيد. در پايان دورۀ آزمايشي، ميتوانيد براي تعديل يا تداوم آن تغيير، بحث کنيد. اگر به هيچ راه حلي دست نيافتيد، وقت ديگري را براي بحث مجدد تعيين کنيد.
وقتي هيچ راه حلي کارساز نيست
بعضي از اوقات، با وجود تلاش براي مبارزهاي عادلانه، به نظر ميرسد که اختلاف، تنش يا دعوا برطرف نميشود. وقتي اين موضوع رخ ميدهد، گفت و گو با يک متخصص مجرب ميتواند به شما کمک کند.
درمانگر دوره ديده ميتواند به شما کمک کند که به طور مؤثري گفت و گو کنيد و سرانجام به کمک او راه حلي براي برطرف ساختن مشکل خود بيابيد.