از قاتل زمان خود فاصله بگيريد !
بسياري از ما معتاديم؛ معتاد به يک شيء مستطيلي که هر صبح وقتي از خواب بيدار ميشويم، اول سراغ آن ميرويم تا ببينيم که چه پيغامهاي جديدي داريم، و به همين راحتي از اولين لحظه بيداري گرفتارش ميشويم و شبها آخرين کاري که انجام ميدهيم، دل کندن از آن است. به قدري به آن وابستهايم که تصور زندگي بدون وجودش، به نظرمان غيرممکن ميرسد.
اين مشکل زماني بيشتر به چشم ميآيد که درگير کاري مهم و زمان بر مثل آمادگي براي آزمون سراسري باشيم.
سالهاي پيش از اپيدمي بيماري کرونا، از داوطلبان ميخواستيم که گوشيهاي همراه خود (همان شيء مستطيلي) را به طور کامل کنار بگذارند و حتي آن را به يکي از والدين يا مسؤولان مدرسه بسپارند تا امکان دسترسي به گوشي خود را نداشته باشند؛ اما بعد از شيوع بيماري کرونا و مجازي شدن کلاسها، بسياري از دانشآموزان براي حضور در کلاسهاي مجازي، به تلفنهاي همراه خود وابسته هستند و نميتوانند به طور کامل آن را کنار بگذارند؛ با اين وجود، لازم است که داوطلبان محدوديتهايي براي خود قايل شوند و استفاده از تلفن همراه را مساوي با حضور مدام در شبکههاي مجازي ندانند.
اما چگونه ميتوان استفاده از تلفن همراه را محدود کرد و مدام در حال بررسي کردن شبکههاي مجازي نبود؛ کاري که وقت و ذهن انسان را کاملاً درگير خود ميکند.
پيش از انجام هر کار، لازم است که براي يک يا دو روز، فقط به رابطهاي که با گوشيتان داريد، توجه کنيد، تا به وضوح درک کنيد که گوشي چه احساسي در شما ايجاد ميکند. قبل از استفاده از آن، چه احساسي داريد؟ بعد از استفاده چطور؟ چه کار ميکنيد؟ کجا هستيد؟ آيا بيشتر از اپليکيشنهاي خاصي استفاده ميکنيد؟
چند دقيقه يا چند ساعت، سرتان در گوشي است؟ و بالاخره از خودتان بپرسيد که: آيا واقعاً ميخواهيد هر بار اين طور از گوشيتان استفاده کنيد؟
وقتي ما به چيزي معتاد ميشويم، حتماً گرايشها و تمايلات قوي، زيربناي اين اعتياد هستند؛ بنابراين، براي خراب کردن اين زير بنا، لازم است که آنها را خوب بشناسيد؛ يعني بايد خودتان و تمايلاتتان را بشناسيد. از خودتان بپرسيد:
چرا الان ميخواهي به گوشيات دسترسي داشته باشي؟ ميخواهي چه هيجاني را تجربه کني؟ ميخواهي از چه تجربه عاطفي و هيجاني اجتناب کني؟
سپس ببينيد که آيا ميتوانيد به جاي آنکه گوشيتان را برداريد و غرق آن شويد، با احساسات و هيجانات خود روبرو گرديد يا کار جايگزيني را انتخاب کنيد؟ مثلاً وقتي ناراحت و غمگين هستيد، به جاي اينکه خود را با گوشي سرگرم کنيد، به پياده روي برويد يا ورزش کنيد.
باور کنيد که بيست سال پيش، هيچيک از اين آپها نبود و ما همچنان زندگي ميکرديم ! در زير، راهکارهايي براي مبارزه با وابستگي به تلفن همراه و رهايي از اين اعتياد زيان بار ارايه ميشود:
* تا زماني که اپليکيشنها را از گوشيمان حذف نکنيم، ناخودآگاه تمايل داريم که سراغ آن برويم. ميتوانيد پيامرساني ساده مثل واتس آپ را در گوشيتان نگه داريد و بقيه را حذف کنيد. به اين صورت، ميتوانيد ارتباطتان را با فضاهاي مجازي درسي نيز حفظ کنيد.
* اگر حذف کردن آپها برايتان سخت است، ميتوانيد صفحه نمايشتان را سياه و سفيد کنيد تا کليپها و عکسهاي رنگارنگ، شما را جذب نکند و مدت زيادي در آپها نمانيد و زود خسته بشويد و گوشي را کنار بگذاريد.
* ميتوانيد آپهايي که ميدانيد بيشتر وقت و تمرکزتان را ميگيرد، به جاهاي پرت تبعيد کنيد ! براي مثال، ميتوانيد آنها را در يک فولدر بگذاريد و به صفحۀ دوم يا سوم گوشيتان بفرستيد؛ حتي ميتوانيد براي آن فولدر، يک اسم هشدار دهنده بگذاريد که شما را به خود بياورد؛ براي مثال، ميتوانيد نام آن را «دشمن موفقيت» يا «مانع رسيدن به آرزوها» بگذاريد !
* با شنيدن کوچکترين صدا از تلفن همراهتان، ممکن است به سمت آن برويد و مدت زيادي را در همان حالت باقي بمانيد؛ اما اگر گوشيتان را در حالت کاملاً بيصدا قرار دهيد، ديگر از هشدارها و پيامها با خبر نميشويد و مدت زيادي را با گوشيتان نميگذرانيد؛ حتي گوشي خود را در حالت ويبره هم نگذاريد؛ چون باز هم صداي آن را ميشنويد.
* تلفنتان را، جز در مواقع لازم که کلاس داريد، دم دستتان نگذاريد. اگر براي برداشتن گوشي خود مجبور باشيد که از جاي خودتان بلند شويد، کمتر اسير وسوسۀ بررسي کردن دايم آن ميشويد.
* ميتوانيد براي کاهش وابستگي به موبايل، از اپليکيشنهاي مخصوص، مثل: (OffTime – Space- Moment- Apdetox) استفاده کنيد. اين اپليکيشنها، هنگاميکه بيش از حد از گوشيتان استفاده ميکنيد، به شما اخطار ميدهند و شما متوجه ميشويد که چند بار به سراغ موبايل خود رفتهايد.
* از گروهها و کانالهايي که استفاده از آنها ضرورت زيادي ندارند و به موفقيت شما در آزمون سراسري نيز کمکي نميکنند، خارج شويد و تنها کانالهاي درسي و مشاورهاي خود را حفظ کنيد. توجه داشته باشيد که گروههاي دوستان همکلاسي، يکي از بدترين دزدهاي وقت شما هستند؛ زيرا زمان زيادي را، بدون اينکه حواستان باشد، در آن گروهها صرف ميکنيد، و چون ساير همکلاسيهايتان هم با شما همراهي ميکنند، احساس عذاب وجدان نخواهيد کرد و تصوّر ميکنيد که از درس و کلاس عقب نيفتادهايد !
* اگر گوشيتان را بغل تختتان شارژ کنيد، احتمال اينکه قبل از خواب تا آخرين لحظه سراغش برويد و ديرتر بخوابيد، زياد است. صبح نيز همين که بيدار ميشويد، گوشيتان را بررسي ميکنيد. يکي از راحتترين ترفندها اين است که گوشيتان را در مکاني خارج از محل خوابتان شارژ کنيد. عدهاي بهانه ميآورند که صبحها با صداي هشدار گوشي تلفن همراهشان از خواب بيدار ميشوند. ميتوانيد با خريدن يک ساعت کوکي کوچک، با اين اعتياد مبارزه کنيد.
* براي خودتان زمان و مکاني را تعيين کنيد که در آن موقعيت، استفاده از گوشي براي شما ممنوع باشد؛ براي مثال، زماني که مطالعه ميکنيد يا غذا ميخوريد، گوشي خود را کنار بگذاريد و حتي اينترنت خودتان را هم خاموش کنيد.
* روي قفل گوشيتان از عکسهايي بهره ببريد تا به شما هشدار بدهند که بيهوده از گوشيتان استفاده نکنيد و آن را کنار بگذاريد.
* مقدار زماني را که در ۲۴ ساعت براي بررسي گوشيتان صرف ميکنيد، محاسبه کنيد و به اين موضوع فکر کنيد که به جاي اين حجم از گذران وقت در فضاي مجازي، چقدر ميتوانستهايد درس بخوانيد يا تست بزنيد.
* اگر قصد اين را داريد که يک عادت بد را ترک کنيد يا يک عادت خوب را در خودتان تثبيت کنيد، يکي از بهترين کارهايي که ميتوانيد انجام دهيد، استفاده از سيستم پاداش دهي به خودتان است؛ به عنوان مثال، اگر در کم کردن زمان گذران وقت با گوشيتان، موفق بودهايد، به خودتان هديه بدهيد و از خودتان تقدير کنيد. اين تقدير ميتواند يک چيز کوچک، مثل: خوردن يک ساندويچ ساده يا تماشاي يک فيلم هيجان انگيز باشد.