در آخرين آزمون آزمايشي، رتبهام ۸۰۰ شد !
آيناز مارالي، رتبه 4 کشوري علوم تجربي سراسري 1400:
اين روزها وقتي صحبت از آزمون سراسري (آن هم در گروه آزمايشي علوم تجربي) ميشود، بسياري از داوطلبان تصور ميکنند که با ديوي بزرگ روبرو هستند که به هيچ وجه نميشود آن را شکست داد ! اما واقعيت اين است که براي موفقيت در اين مسابقۀ علمي، بيش از هر چيز نياز به مطالعهاي مستمر و پيگير است.
بيشک، دانشآموزاني که حداقل از سال دهم به صورت جدي و مستمر درس خوانده و تلاش کردهاند که به طور کامل هر درسي را بفهمند و به ريزهکاريهاي هر مبحث پيببرند، در سال دوازدهم با حجم گستردهاي از مباحث درسي که تلنبار شده است، روبرو نميشوند؛ از سوي ديگر، داوطلبي که هميشه اهل مطالعه و درس خواندن بوده است، سال دوازدهم نيز ميتواند درس بخواند و وقت گذاشتن روي درسها و تستها برايش کار شاقي نيست. نمونهاش خانم «آيناز مارالي» رتبۀ 4 کشور در گروه آزمايشي علوم تجربي آزمون سراسري 1400 از شهر جلفا است؛ دانشآموزي که با پشتکار و تلاش بسيار، توانسته است از دانشآموزاني که در شهرهاي بزرگ در مدارسي با هزينههاي نجومي تحصيل ميکنند، پيشي بگيرد و به آرزوي خويش که پذيرش در رشتۀ پزشکي دانشگاه تهران است، برسد. با تشکر از همکاري صميمانۀ خانم «آيناز مارالي»، توجه شما را به گفت و گو با وي جلب ميکنيم.
* به عنوان اولين سؤال، لطفاً نحوۀ مطالعهتان را در دروس مختلف براي ما بگوييد.
آيناز مارالي:
درس ادبيات: اگر بخواهم به ترتيب دفترچۀ سؤالات جلو بروم، اولين درس ادبيات است. براي تسلط بر ادبيات، بعد از تدريس دبير، خودم کتاب درسي را ميخواندم و از کتاب تست، سؤال حل ميکردم. در کل، براي تسلط بر مبحث قرابت معنايي، حدود سه ماه بعد از فراگرفتن مفهوم بيتهاي کتاب درسي، تقريباً روزي 10 تا 20 تست ميزدم و بعد از آن، دو يا سه روز در ميان، اين تعداد تست را پاسخ ميدادم. براي احاطه بر مبحث آرايههاي ادبي هم، اول مفهوم آرايهها را فراگرفتم و بعد تا يک ماه تستهاي (روزي 15 تست) آزمونهاي سراسري را ميزدم و بعد از آن تعداد تستها را کمتر کردم.
براي يادگيري لغت هم فقط لغتهاي آخر کتابهاي فارسي را ميخواندم و يکي دو هفته يک بار، آنها را مرور ميکردم. براي املا هم متن کتاب را يکي دوبار مرور کردم، اما بيشتر به لغات آخر کتاب توجه داشتم. دستور را هم مثل آرايههاي ادبي، اول مفهومي فراگرفتم و حدود دو ماه روزي 10 تست دستور ميزدم تا آن را کامل ياد بگيرم و بعدها اين مقدار کمتر شد.
درس عربي: کلاً لغتهاي کتاب را حفظ ميکردم و بعد قسمت اول هر درس را، که يک متن است، خودم حل ميکردم و بعد از آن، با کمک کتاب کمک آموزشي، بررسي ميکردم که آيا آن متن را درست معني کردهام يا نه. براي تسلط بر قواعد نيز ابتدا مباحث صرف و نحو را از روي کتاب درسي خواندم و بعد از اينکه يکي دو بار کل تمرينهاي کتاب درسي را حل کردم، از يکي دو تا کتاب تست هم براي تمرين آنها استفاده کردم.
درس معارف اسلامي: براي درس معارف، کل کتابها را مو به مو حفظ کردم و بعد از آن، تست زيادي حل کردم. شايد هفت يا هشت کتاب تست براي درس معارف زدم؛ در نتيجه، براي مواجه شدن با هر نوع سؤالي در درس معارف، آمادگي کامل داشتم.
درس زبان خارجي: به دليل اينکه چند سال کلاسهاي آموزش زبان خارج از مدرسه ميرفتم، زبانم خوب است، اما با اين وجود، براي کسب مهارت لازم در «ريدينگ» و «کلوز تست» و اينکه بتوانم در زمان کوتاه به سؤالهاي اين دو مبحث پاسخ بدهم، هر شب دو تا «ردينگ» و دو تا «کلوز تست» کار ميکردم و لغات کتابهاي زبان را هم حفظ کرده بودم.
درس زمينشناسي: چهار يا پنج درس زمينشناسي را خوب خواندم و در آزمون سراسري هم به سؤالهايي که از همان چهار يا پنج درس آمده بود، جواب دادم و توانستم 53 درصد زمينشناسي بزنم. در سال دوازدهم هم، هر دو هفته يک بار، براي شرکت در آزمون آزمايشي، يک ساعت زمينشناسي ميخواندم.
درس رياضي: قبل از تدريس دبير، خودم پيشخواني ميکردم و بعد از تدريس هم يک بار ديگر دقيقتر درس را مطالعه ميکردم و سپس تمرينهاي کتاب را حل ميکردم و در نهايت سراغ تست ميرفتم. در مجموع، حدود سه يا چهار کتاب تست براي تسلط بر آن در درس رياضي حل کردم.
در کل، معتقدم که با تستزني زياد ميشود مهارت لازم را در اين زمينه به دست آورد؛ چون کنکور بيشتر مهارت است و بايد بتواني در زمان کوتاه، پاسخگوي تستها باشي؛ وگرنه، اگر زمان مطرح نباشد، شايد براي هر درس حداقل 100 نفر بتوانند به 100 درصد سؤالها پاسخ صحيح بدهند.
درس زيست شناسي: براي چگونه خواندن درس زيستشناسي، که درس مهم و اصلي رشتۀ ماست، از چند معلم زيستشناسي سؤال کرده و در نهايت روش خوبي براي مطالعۀ خودم پيدا کرده بودم. اول متن کتاب را روزنامهوار ميخواندم و حدود نيم ساعت بعد، هر آنچه را که در خاطرم مانده بود، براي خودم تعريف ميکردم. بعد از آن هم، ريز به ريز متن کتاب را ميخواندم و حفظ ميکردم و شب همان روز يا فرداي آن، 50 تست آموزشي ميزدم و جواب آنها را از پاسخنامه ميخواندم و در کتاب هم همان مطالب را پيدا ميکردم؛ البته چونهاي «لايت» کردن متن کتاب براي مطالعۀ دور دوم و سوم خوب نيست، اين کار را انجام نميدادم و در نهايت، حدود يک يا دو روز بعد، تست سرعتي کار ميکردم و پاسخنامه را نگاه ميکردم که از درست بودن يا غلط بودن پاسخهايم مطلع شوم. من براي يادگيري زيستشناسي، پنج يا شش کتاب تست زدم و خودم را براي روبرو شدن با هر نوع تست، از جمله تستهاي ترکيبي يا تستهايي که عين کتاب است، آماده کردم؛ اما معتقدم که اگر يک کتاب تست درس زيستشناسي را که حدود 4000 تست دارد، به صورت کامل حل کني و نکته يا نکتههاي هر تست را دريافت کني، براي تستزني در اين درس، کافي است.
درس فيزيک: چون در درس فيزيک حفظيات هم اهميت دارد، کل متن کتاب را خواندم و براي اين بخش زياد تست نزدم. براي بخش مساله هم آنقدر تمرين حل کردم و تست زدم که فرمولهاي کتاب را حفظ شدم! چون معتقدم که با حل تست و تمرين زياد، فرمولها در ذهن جا ميافتد و نبايد فرمولها را حفظ کرد. بعضيها تصور ميکنند که در فيزيک براي حل هر نوع مساله بايد يک فرمول جديد حفظ کنند.
انجام اين کار شايد در آزمونهاي مبحثي جواب بدهد، اما در کنکور، که قرار است مباحث سه سال را پاسخگو باشي، کارآيي ندارد و در جلسۀ آزمون سراسري، داوطلب از يادآوري آن همه فرمولي که به خاطر سپرده است، گيج ميشود.
درس فيزيک، نياز به يک معلم خوب و تمرين زياد دارد. من کسب درصد خوبم را در فيزيک، مديون معلمم هستم که سال آخر خيلي خوب با من کار کرد.
درس شيمي: شيمي را سال يازدهم براي المپياد خواندم و در مرحلۀ اول المپياد هم قبول شدم. در کل، شيمي را دوست داشتم و برايم درس سختي نبود و براي کنکور هم به خاطر تسلط بر مباحث آن، کار خاصي نکردم؛ فقط هفته اي يک ساعت حفظيات اين درس را مرور ميکردم.
* کي ميرسيدي که اين همه درس بخوانيد؟!
آيناز مارالي: قبل از عيد نوروز، روزهايي که کلاس نداشتم، 9 الي 10ساعت مطالعه ميکردم، و اين ساعات، بعد از عيد به 12 ساعت در روز رسيد. در کل، در يک روز دروس عربي و زبان را ميخواندم و ادبيات و معارف و زيستشناسي را نيز هر روز مطالعه ميکردم. رياضي و فيزيک را هم يک روز در ميان ميخواندم.
* استراحت هم داشتيد؟
آيناز مارالي: يک هفته در ميان، روزهاي جمعه در آزمون آزمايشي شرکت ميکردم و بعد از آزمون هم فقط تحليل آزمون را انجام ميدادم و بعد از آن استراحت ميکردم.
* پيش نميآمد که يک روز کاملاً قيد درس و کلاس را بزنيد؟!
آيناز مارالي: من سال آخر، فقط يک روز از صبح تا شب استراحت کردم و اصلاً درس نخواندم!
* کمي هم دربارۀ تحليل آزمونهاي آزمايشيتان بگوييد.
آيناز مارالي: تحليل آزمون، بسيار مهم است؛ چون ما آزمون ميدهيم که متوجه اشتباهات و اشکالهايمان بشويم. من هر سؤالي را که در آزمون آزمايشي پاسخ نداده يا غلط به آن پاسخ داده بودم، علامت ميزدم و در يک برگۀ کاغذ، علت غلط زدن يا پاسخ ندادنم را مينوشتم و روش درست حل کردنش را هم کنارش مينوشتم. تقريباً تحليل سؤالهاي هر آزمون آزمايشي، چهار يا پنج ساعت طول ميکشيد.
* هيچ وقت پيش ميآمد که آزمونهاي آزمايشيتان را خراب کنيد؟
آيناز مارالي: راستش يکي در ميان، آزمونهاي آزمايشيام بد ميشد؛ براي مثال، من انتظار رتبۀ زير 20 را داشتم، اما رتبهام بالاي 50 ميشد؛ اما وقتي رتبهام بد ميشد، نا اميد نميشدم؛ فقط بيشتر تلاش ميکردم. واقعيت امر اين است که وقتي هم آزمونم را خوب ميدادم، تلاشم کمتر ميشد و شايد به همين خاطر، آزمون بعدياش را بدتر ميدادم؛ حتي هفتۀ قبل از آزمون سراسري، من بدترين آزمونم را در طي سه سال دبيرستان دادم و بعد به کمک مشاورم، برنامۀ سنگينتري را براي هفتۀ آخر ريختم و روزي 14 تا 15 ساعت درس ميخواندم. شايد اگر آخرين آزمونم را بد نميدادم، هفتۀ آخر را کمتر مطالعه ميکردم و رتبهام تک رقمي نميشد. در واقع، از رتبۀ بد براي پيشرفت خودم بهره بردم و زانوي غم بغل نگرفتم و مايوس نشدم.
* صادقانه بگوييد که آيا از اين همه فشار مطالعاتي خسته نشديد؟
آيناز مارالي: هر وقت که خستگي ميخواست براي من غلبه کند، هدفم را به خاطر ميآوردم؛ چون خيلي دوست داشتم که حتماً در رشته پزشکي دانشگاه تهران قبول شوم؛ البته هفتۀ دوم تعطيلات نوروزي، يک مقدار خسته شده بودم، اما همان طور که گفتم، هدفم نميگذاشت که خستگي رويم تاثير بگذارد.
* سال گذشته به دليل شيوع پاندمي کرونا، کل سال تحصيلي به طور مجازي برگزار شد. آيا اين مساله روي درس خواندنتان هم تاثيري داشت؟
آيناز مارالي: درست است که بيماري کرونا مشکلات بسياري را براي مردم ايجاد کرد، اما در حيطۀ آموزش، يک مقدار عدالت آموزشي بيشتر رعايت شد؛ چون داوطلباني مثل من، که در شهرهاي کوچک زندگي ميکنيم و دسترسي چنداني به کلاسهاي کنکور و معلمهاي متخصص در امر کنکور نداريم، توانستيم از کلاسهاي آموزشي مجازي موجود در ساير شهرها هم بهره ببريم. خود من فکر ميکنم که اگر امکان استفاده از اين کلاسها را نداشتم، هرگز رتبۀ زير 100 نميآوردم.
* خانوادهتان چه نقشي در موفقيتتان داشتند؟
آيناز مارالي: خيلي مؤثر بودند؛ چون فضاي مناسبي براي درس خواندن و مطالعۀ من در خانه فراهم کرده بودند. سال آخر، نه مهماني به خانۀ ما ميآمد و نه ما به مهماني ميرفتيم و در کل هيچ سرو صدايي در خانهمان نبود و تمام برنامههاي خانواده، حتي شام و ناهار هم، با برنامۀ من تنظيم شده بود؛ در ضمن، ارتباطشان هم با من خيلي صميمانه بود و من هر وقت ناراحت يا کلافه ميشدم، با پدر و مادرم صحبت ميکردم. معتقدم که والدين هر فردي، تنها کساني هستند که از دل و جان برايش وقت ميگذارند.
* مواقع ناراحتي سراغ دوستانتان نميرفتيد؟
آيناز مارالي: سال آخر با هيچ يک از دوستانم ارتباط نداشتم؛ چون گپ و گفت با دوستان، زمان بر است و وقتي به خودت بيايي، ميبيني که ساعات زيادي را صرف گفت و گو با دوستانت کردهاي.
* رابطهتان با پروردگار چگونه بود؟
آيناز مارالي: بعضي حرفها را گاه به پدر و مادر هم نميشود گفت؛ يعني حست را نميتواني به آنها منتقل کني.
در اين مواقع، تنها کسي که حرف دلت را ميفهمد، پروردگار است. من هر شب قبل از خواب، خواستهام را با خداوند در ميان ميگذاشتم.
* اگر بخواهيم به هوش، تلاش، خانواده و معلم، سهميدر موفقيت شما بدهيم، به هر يک چند درصد ميدهيد؟
آيناز مارالي: تلاش 40 درصد، خانواده 25 درصد، معلم 30 درصد، هوش 5 درصد.
* هوش فقط 5 درصد تاثير دارد؟!
آيناز مارالي: بله؛ چون در کنکور؛ بحث هوش مطرح نيست، بحث مهارت و تمرين زياد است.
خوب برويم سراغ جلسۀ آزمون. سر آزمون اضطراب نداشتيد؟
آيناز مارالي: من يک ساعت و نيم زودتر سر جلسۀ آزمون رفتم و براي همين توانستم آرامشم را در اين جلسۀ به دست بياورم و استرس نداشته باشم.
* آيا شيوۀ خاصي براي پاسخ دادن به سؤالها يا پر کردن پاسخنامه داشتيد؟
آيناز مارالي: در آزمونهاي آزمايشي، شيوههاي مختلف پاسخ دادن به سؤالها و پر کردن پاسخنامه را امتحان کرده بودم و به شيوهاي که برايم مناسب بود، رسيده بودم؛ کاري که به نظرم هر داوطلبي بايد انجام بدهد؛ در ضمن، بعد از پر کردن پاسخنامه، يک بار ديگر گزينههايي را که پرکرده بودم، بررسي کردم و حتي متوجه شدم که يک تعداد از پاسخها را اشتباه وارد کردهام. شايد اگر آنها را تصحيح نميکردم، رتبۀ من 4 نميشد.
* معدل کتبي شما در آزمون نهايي چند بود؟
آيناز مارالي: 87/19.
* درصدهايتان در آزمون سراسري را ميفرماييد؟
آيناز مارالي: ادبيات فارسي 76 درصد، زبان عربي 7/94 درصد، فرهنگ و معارف اسلامي 4/89 درصد، زبان خارجي: 4/89 درصد، زمينشناسي 4/53 درصد، رياضيات 3/59 درصد، زيستشناسي 90 درصد، فيزيک 3/82 درصد و شيمي 6/88 درصد.
* حرف آخرتان با داوطلبان آزمون سراسري سال آينده چيست؟
آيناز مارالي: پشتکار کافي داشته باشند و اگر با مشکلي برخورد کردند، هدفشان را تغيير ندهند؛ چون وقتي هدفت را تغيير بدهي، به اين معني است که شکست را قبول کردهاي. من در آخرين آزمون آزمايشي سازمان سنجش، رتبهام 800 شد! يعني آنقدر آزمونم را بد دادم؛ اما نا اميد نشدم، بلکه تلاشم را بيشتر کردم.
تحليل آزمون، بسيار مهم است؛ چون ما آزمون ميدهيم که متوجه اشتباهات و اشکالهايمان بشويم. من هر سؤالي را که در آزمون آزمايشي به آن پاسخ نداده يا غلط پاسخ داده بودم، علامت ميزدم و در يک برگۀ کاغذ، علت غلط زدن يا پاسخ ندادنم را مينوشتم و روش درست حل کردنش را هم کنارش مينوشتم. تقريباً تحليل سؤالهاي هر آزمون آزمايشي، چهار يا پنج ساعت طول ميکشيد.