من يک معلمم
من يک معلمم. معلمي که اسوه عشق نيست، فداکارترين و مهربانترين نيست و هزار تا ترين ديگر را هم با خودش يدک نميکشد. معلمي که گاه اشتباه ميکند، گاه خشمگين ميشود و زماني هم برخورد نادرست دارد يا حرف نامعقولي ميزند. اما در يک چيز شک ندارم؛ براي من کلاس درس، بخش مهمي از معني زندگي است. وقتي سر کلاس هستم با همه توانم درس ميدهم و با همه هستيام، حضور دارم. سر کلاس براي واژه واژهاي که ميگويم، چرتکه نمياندازم و همه آرزويم موفقيت دانشآموزانم است. باور کنيد هميشه از صميم قلب ميخواهم دانشآموزانم توانمندتر از من باشند و قلم من، علم من، کلام من راهي براي پيشرفت روزافزون آنها باشد. اصلاً بهترين خبر براي من خبر موفقيت دانشآموزانم در تک تک عرصههاي زندگيشان است.
خلاصه کلام اين که من سرکلاس حالم خوب است و تلاش ميکنم که حال دانشآموزانم هم خوب باشد و راه رفتن و رسيدن را برايشان هموار کنم.