با این سه راه عاشق مطالعه میشوید!
چطور عاشق مطالعه بشویم؟
سه راه پیشنهاد میکنیم: اول: مطلبی که انتخاب میکنید مناسب شما باشد، دوم: روالی را دنبال کنید که برایتان لذت بخش باشد، سوم: کاری کنید کودکان به مطالعه علاقمند بشوند.
در این دوره و زمانه، دیگر کسی به هدف لذت بردن مطالعه نمیکند. دلایل بسیاری برای این مسئله وجود دارد. بعضیها ممکن است با خودشان فکر کنند که مطالعه کردن خیلی وقت میخواهد و زحمت دارد. بعضی دیگر ممکن است به عمرشان چه در مدرسه و چه بعد از آن از مطالعه لذت نبرده باشند و حتی نتوانند تصورش را بکنند که کسی برای لذت چیزی بخواند. بعضی هم ممکن است هیچ وقت در جوی قرار نگرفته باشند که عشق به مطالعه را در آنها تقویت کند و این فکر را به سرشان بیندازد. بهرحال بر کسی پوشیده نیست که مطالعه آگاهی ما را از تجربههای دیگران بالا میبرد، و راههایی هم هست که بتوان مطالعه را، خواه مداوم باشد یا برای قبولی در امتحان مدرسه و یا انجام وظایف شغلی، لذتبخش و مفرح کرد. همانطور که نویسندهای مشهور گفته است ” کسی که مطالعه میکند قبل از اینکه چشم فروببندد هزار بار زندگی میکند… کسی که مطالعه نمیکند فقط یکبار زندگی میکند.”
مراحلی که در پیش دارید:
اولین روش از سه روش پیشنهادی:
مطلبی که انتخاب میکنید مناسب شما باشد
1. به انگیزهتان برای مطالعه کردن فکر کنید.
هرکس ممکن است دلیل متفاوتی برای خودش داشته باشد. قبل از اینکه کتابی بردارید، به این فکر کنید که میخواهید چه چیزی از مطالعه کردن به دست بیاورید. بعضیها دوست دارند کتابهایی بخوانند که مهارتهای جدیدی به آنها بیاموزد، از زبانهای برنامه نویسی رایانهای گرفته تا مهارتهای شکار در طبیعت و چادر زدن. کسانی هم هستند که از داستانها لذت میبرند، میخواهد خیالی باشد یا زندگینامه واقعی. دوست دارند با داستانها به زمانهایی که نزیستهاند بروند و به مکانهایی که ندیدهاند سفر کنند و با افرادی که نمیشناسند ملاقات کنند. اول از همه به پاسخ همین سوال فکر کنید که هدفتان از مطالعه چیست و میخواهید چه چیزی بدست بیاورید؟
اگر چیزی بخوانید که هدفی پشتش باشد احتمال اینکه به مطالعه علاقمند بشوید خیلی بیشتر میشود. اگر خواندن برای رفع تکلیف باشد و احساس کنید که “باید” مطالعه کنید، احتمال دارد که اثر کمتری بر جذب علاقهی شما داشته باشد.
امتحان کنید.
2. چیزی که دنبالش هستید را پیدا کنید.
وقتی که بدانید چه هدفی دارید و آیا میخواهید یاد بگیرید، سرگرم بشوید، یا در کل هدف دیگری دارید، لیست کتابهایی که در نظر میگیرید محدودتر میشود و در نتیجه انتخاب راحتتر و موفقتر خواهد بود. به عنوان مثال، این که بدانید دنبال داستانی سرگرم کننده هستید به شما نمیگوید شعر، داستان تخیلی، سرگذشت، و یا به دنبال نوع دیگری از داستان باید باشید. چرا که همهی اینها میتوانند به نوعی ماهیت داستانی داشته باشند..
به اینترنت بروید و در حوزهی مورد نظرتان دنبال کتابهای محبوب و پرخواننده بگردید. با همین جستجوی ساده لیستی پیدا میکنید پر از نامهایی که هر کدام میتواند نقطهی شروع شما باشد..
از کتابدار کتابخانهی محلهتان راهنمایی بگیرید. معمولا کتابدارها خوشحال میشوند کتابهای جالب را به دیگران توصیه کنند. وقتی فهمیدید در مطالعه “دنبال چه هستید”، از کتابدار بپرسید چه کتابی ممکن است به درد شما بخورد.
از کتابفروشیهایی محلهتان مشورت بگیرید.
خیلی
از افرادی که در کتابفروشی کار میکنند عاشق کتاب و کتابخواندن هستند و
میتوانند پیشنهادات بسیار خوب و مفیدی به شما بدهند. گپ زد با کسانی که
عاشق مطالعه هستند و با شور و شوق از کتابها حرف میزنند شیرین است و ممکن
است جرقهای هم در شما بیفکند.
3. ژانری که بیشتر از آن لذت میبرید را در نظر بگیرید.
وقتی
ژانر مشخصی را در نظر بگیرید بازهم لیستی که ممکن است از آن لذت ببرید
محدودتر میشود و راحتتر میتوانید کتابی که دوست دارید را پیدا کنید.
همانطور که میدانید ژانرهای مختلفی وجود دارد. مثلا اگر دوست دارید داستان
بخوانید میتوانید ترسناک، علمی تخیلی، فانتزی، عاشقانه، رمزآلود، و یا
کتابهای واقع بینانهتری که شخصیتها در آن چندان هم خیالی و دور از ذهن
نیستند را انتخاب کنید.
یا مثلا اگر بیشتر دوست دارید کتابهای تاریخی
غیرداستانی بخوانید بهتر است دورهی تاریخی و موضوعی که بیشتر مورد پسندتان
است را در ذهن داشته باشید. ممکن است از پیشرفت ادب و فرهنگ در دورهی
صفویان لذت ببرید یا بخواهید چیزهای بیشتری از دورهی هخامنشیان یا
دورههای اسلامی بدانید.
4. از بین نویسندههایی که در ژانرهای مورد علاقهتان مینویسند، آنهایی را انتخاب کنید که با شما حرف میزنند.
ممکن
است ژانر یا ژانرهایی که دوست دارید را شناسایی کنید اما بازهم از آثار
همهی نویسندگانی که در این ژانر مینویسند لذت نبرید. به دنبال نویسندهای
باشید که به دل شما سخن میگوید و با شیوهی نوشتنش شما را مجذوب میکند.
شیوهی نوشتن تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد مثل زمانی که کتاب نوشته
شده، لحن نویسنده، زاویهی دید و دلایل دیگر که از حوصلهی این مقالهی
دوستانه خارج است. اگر کتابی از ژانر مورد علاقهتان مطالعه کردید و آن را
نپسندید سعی کنید به دلیل آن بیندیشید تا رفته رفته بتوانید بهتر انتخاب
کنید.
5. مطالعه کردن و علایق دیگر را به هم پیوند بزنید.
شاید مسائل اقتصادی شما را سر ذوق بیاورند یا موضوعات هنری و یا هر چیز دیگری. به دنبال کتابهایی باشید که با شما از شور و شوقهایتان حرف بزنند. شما را به دنیای چیزهایی ببرند که ازآنها لذت میبرید و دید بازتری به شما بدهند.
یادتان باشد که میشود فراتر از کتاب رفت. سراغ مجلههای اینترنتی یا کاغذی بروید، سری به وبلاگها بزنید و خلاصه بگردید تا مطالب جالبی برای مطالعه پیدا کنید.
6. اگر کتابی را دوست نداشتی، نخوان!
بعضی
افراد فکر میکنند باید حتما کتابی که شروع میکنند را تا آخر بخوانند حتی
اگر آن را دوست نداشته باشند. با این کار به جای علاقه دچار نفرت از
مطالعه میشوید. چرا باید رمانی 300 صفحهای را بخوانید که اصلا از آن لذت
نمیبرید؟ بسیاری از کتابهای داستانی بلند ریتم کندی دارند و شخصیتها،
مکان و جزییات را به آهستگی معرفی میکنند اما اگر 50-75 صفحه خواندید و
جذب کتاب نشدید ربطی به آهستگی ریتم ندارد: کتاب را ببندید. هیچ اشکالی
ندارید بروید و کتاب جدیدی را شروع کنید.
7. یادتان باشد مطالعه کردن کاری است بسیار شخصی.
کتاب
خواندن رقابت نیست. بلکه فعالیتی است عمیقا شخصی. اگر کتابی که جایزهها
برده است و همه از آن حرف میزنند را دوست ندارید هیچ جای احساس گناه نیست.
و همینطور هم اگر واقعا از خواندن مطلب یا کتابی که سایرین عامه پسند
میشمارند لذت میبرید اصلا احساس شرمندگی نکنید. هر مطلبی که دوست دارید
بخوانید و خودتان را با هیچکس مقایسه نکنید. مطالعه رقابت نیست.
امتحان کنید.
دومین روش از سه روش پیشنهادی: روالی را دنبال کنید که برایتان لذت بخش باشد
1. مکانی دنج برای مطالعه پیدا یا ایجاد کنید.
مکانی که ساکت ، راحت و دارای نور کافی باشد. حتی میتوانید گوشهای کوچک از یک اتاق را برای مطالعه آماده کنید. اینکه مدام حواستان پرت بشود و نتوانید بر روی مطلبی که میخوانید تمرکز کنید، موجب میشود جملهای را چندین بار بخوانید و کلافه بشوید. برای بعضی افراد یپدا کردن محیط مناسب برای کتاب خواندن به اندازهی پیدا کردن کتاب مناسب اهمیت دارد.
گاهی اوقات، افراد ممکن است از حساسیت به نور رنج ببرند که باعث سردرد در هنگام مطالعه میشود. اگر شما هم از اسن دسته هستید کتابهایی که رنگهای متضاد و کاغذ گلاسه را انتخاب نکنید و از نورهای فلوئورسنت بپرهیزید.
حتی مجبور نیستید حتما در خانه مطالعه کنید. به کافیشاپ، پارک مطالعه، یا فضای سبز بروید و از مطالعه لذت ببرید.
2. زمانی مخصوص مطالعه کردن در نظر بگیرید.
سعی
کنید در برنامهی روزانهتان وقتی را برای مطالعه در نظر بگیرید. حتی اگر
با ده دقیقه مطالعه در وقت ناهارتان شروع میکنید، و بیست دقیقه هم در
اتوبوس، و بعد هم پانزده دقیقه در هنگام خواب مطالعه میکنید، میبینید که
روی هم رفته میشود چهل و پنج دقیقه در روز که به مطالعه اختصاص یافته است.
خیلی هم خوب است! مرحبا!!
حتی میتوانید با خودتان مسابقهی مطالعه
بگذارید. هر روز برای مطالعه هدف بگذارید و مدت خاصی را مشخص کنید و البته
هر مسابقهای برندهای هم دارد، جایزه به خودتان فراموش نشود. هرچه بیشتر
بگذرد به این نتیجه میرسید که خود مطالعه جایزه و پاداش است.
3. همیشه کتاب همراه خودتان داشته باشید.
هیچوقت
نمیدانید کی ممکن است چند دقیقه وقت اضافه داشته باشید و بتوانید کتاب
بخوانید. نشستن در اتاق انتظار، رفت و آمد با وسایل نقلیهی عمومی، انتظار
برای رسیدن دوستتان به غذاخوری، همه و همه فرصتهایی است که معمولا به بازی
با تلفن همراه و ارسال پیام طی میشود. حال اگر کتابی در کیفتان باشد، از
این فرصت برای عشق به مطالعه استفاده میکنید.
میتوانید کتابهایی که
دوست دارید را روی تلفن همراهتان بریزید. میتوانید تمام کتابخانه را روی
تلفن همراهتان بریزید. گزینههای بیشماری وجود دارد.
4. لیست مطالعه داشته باشید.
چه در یادداشت تلفن همراه، چه در دفترچه یادداشت جیبیتان باید لیستی داشته باشید از کتابهایی که نامشان را شنیدهاید و دوست دارید آنها را بخوانید. به یاد سپردن عنوان کتابها و نام نویسندگان کار راحتی نیست و از همه بدتر وقتی است که در کتابفروشی یا کتابخانه هستید و همهی نامها از ذهنتان میپرد. لیستی داشته باشید که به راحتی کتابهای جذاب را به یاد شما بیاورد.
اگر در کتابخانه یا کتابفروشی هستید و کتابی میبینید که برایتان جالب است، از جلد آن عکس بیندازید. با این کار، بعدا میتوانید آن را به یاد بیاورید.
5. نویسندگان و کتابهایی که دوست دارید را دنبال کنید.
وقتی نویسندهای را پیدا میکنید که از شیوهی نوشتنش لذت میبرید، بروید و کتابهای دیگر او را پیدا کنید. اگر طرح یا موضوع کتابهای دیگر این نویسنده شما را جذب نمیکند، علاقه به سبک خاصی از نوشته شما را به مطالعه کتابهایی میکشاند که هیچ وقت فکر نمیکردید برایتان جالب باشند. حتما به کتابهای دیگر یک نویسنده هم سری بزنید.
بیشتر بخوانید :
مهمترین عوامل موفقیت در کنکور در ماههای پایانی
هنوز هم فرصت باقی ست ( کسب رتبه زیر ۱۰۰ در بهمن و اسفند ماه )
6. با کسانی که اهل مطالعه هستند، معاشرت کنید.
یه
گروههای کتابخوانی و جمعهایی بروید که کتابهای مورد علاقهی شما را
میخوانند. مطالعه میتواند فعالیتی تک نفره باشد اما لزوما هم اینطور
نیست. صحبت دربارهی کتاب هم میتواند به اندازهی فیلم و آهنگ جالب باشد..
پیدا
کردن چنین جمعهایی در نزدیکی محل زندگی چندان هم کار راحتی نیست پس به
جای ناامید شدن سری به اینترنت بزنید و در گروههای کتابخوانی اینترنتی ثبت
نام کنید.
7. به کتابهای صوتی گوش کنید.
وای
از کار، درس، و مشغلههای دیگر!که ممکن است وقت زیادی برای ما نگذارند و
نتوانیم زیاد مطالعه کنیم، اما دوست داریم بخوانیم پس چاره چیست؟ در چنین
شرایطی که دور از تصور هم نیست، بروید سراغ کتابهای صوتی و به کتابها گوش
کنید. گوش کردن به کسی که دارد کتاب را بلند و شمرده برای شما میخواند
تماس شما با کتاب را زنده نگهمیدارد و میتوانید از فرصتهایی که
نمیتوانید کتاب دست بگیرید برای مطالعه استفاده کنید.
8. به کتابخانهی محله بروید.
مالیاتی که میپردازید خرج همین کتابخانهها میشود، و میتوانید هر تعداد کتاب که میخواهید را بدون اینکه پولی برای آنها بپردازید بخوانید (البته به یاد داشته باشید که باید آنها را به موقع به کتابخانه برگردانید)).
بعضی از کتابخانهها حتی کتابهای الکترونیکی را در اختیار اعضای خود قرار میدهند تا بتوانند آنها را از منزل مطالعه کنند.
9. سری به کتابفروشی بزنید.
کتابفروشی،
چه بزرگ و مجلل باشد و چه دست دوم فروشی کتابهای قدیمی، مکان خوبی است
برای اینکه بدانید آیا کتابهایی که دارید را دوست دارید یا نه. بعضی اوقات
کافی است در محصارهی قفسههای پر از کتاب و در فضایی پر از بوی کاغذ قرار
بگیرید تا ذوق مطالعه در شما بیدار شود و چند کتاب تازه بخرید.
روش پیشنهادی سوم: کاری کنید کودکان به مطالعه علاقمند بشوند.
1. حق انتخاب بدهید.
یکی
از دلایلی که بسیاری از دانش آموزان و نوجوانان حس خوبی به مطالعه ندارند
این است که فکر میکنند “مجبورند” و حق انتخاب هم ندارند. اگر بتوانید به
آنها حق انتخاب بدهید و بگذاری چیزی انتخاب کنند که به آن علاقه دارند،
احتما اینکه به خواندن علاقمند بشوند بیشتر است.
حق انتخاب چگونه خواندن
هم موثر است. بطور مثال، فرجههای مطالعهی درون کلاسی برای بعضی از دانش
آموزان فرصت بسیار خوبی است که به مطالعه علاقمند بشوند، در حالیکه همه
اینطور نیستند و ممکن است بخواهند در محیط دنجی مثل گوشهی خودشان در خانه
مطالعه کنند.
حق انتخاب مطلب مورد مطالعه کاری میکند که نوجوانان احساس
کنند خواندن همیشه هم کسل کننده و خسته کننده نیست و اتفاقا میتواند
سرگرم کننده باشد. علاوه بر کتابهای قدیمی، فرصتهایی برای خواندن مجله و
کتابهای طنز در نظر بگیرید.
2. جوی بسازید که شوق مطالعه ایجاد کند.
اگر
در خانه کتابهای زیادی ندارید، کودکان هم به این راحتی به مطالعه به دید
فعالیتی لذت بخشی نگاه نخواهد کرد. چه برسد که وقت فراغتش را به کتاب
خواندن اختصاص بدهد. در خانه کتابهای جالب و سرگرم کننده داشته باشید.
خودتان
مطالعه کنید و برای کودکان الگو باشید. وقتی کودکی که در خانه دارید
میبیند از خواندن کتابی لذت میبرید، احتمال اینکه کتابی بردارد و سعی کند
از آن لذت ببرد خیلی بیشتر میشود.
اگر بتوانید خانوادگی مطالعه کنید
بسیار خوب است. ایجاد رابطهای مثبت بین خانواده و مطالعه در جوی شاد استرس
نوجوانان را میکاهد و به آنها انگیزهی مطالعهی بیشتر میدهد.
در
خانه یا مدرسه “حریم مطالعه” داشته باشید. در این حریم هیچ چیزی که حواس
کودک را از مطالعه پرت کند وجود ندارد، و زمان کوتاهی است که او از مطالعه
لذت میبرد.
کتاب جایزه بدهید. دست کودکان را بگیرید و او را به
کتابفروشی ببرید و چند کتاب برایش بخرید و برای تلاش او در درس خواندن به
او هدیه بدهید. با این کار او احساس میکند که مطالعه فعالیتی نشاطآور و
ارزشمند است.
3. مشوق خلاقیت کودکانه باشید.
دلیلی ندارد که کلاغ قصهها با تمام شدن صفحات کتاب داستان به خانهاش برسد، او را ببرید و در آسمان خیال بگردانید. کودک را تشویق کنید خیالپردازی کند و داستان خلاقانهای در ادامه برایتان تعریف کند.
بطور مثال، میتوانید دانشآموزان یا فرزندان خودتان را تشویق کنید داستان کتابی که میخوانند را برایتان تعریف کنند.
هنگام مطالعهی کتاب داستان شخصیتها را با صداهای کودکانه و یا خندهدار بخوانید و به مطالعه جان ببخشد.
از کودک بپرسید از خواندن این داستان چه حسی دارد.
از او بخواهید بگوید ادامهی داستان چه میشود، یا از دانشآموزان بخواهید دنبالهی داستان را برای انشا بنویسند. تشویق قدرت خلاقیت چندان هم سخت نیست.
4. پشتیبان و مشوق باشید.
یکی از دلایلی که کودکان ممکن است احساس کنند مطالعه کار سختی است این است که میترسند چیزی که میخوانند را نفهمند، یا به پاسخ صحیح نرسند. با پشتیبانی و تشویق از نوجوانان علاقه در مطالعه را در آنها تقویت کنید.
هیچوقت به کودکی که تازه مطالعه را شروع کرده نگویید تعبیر و فهم او از متنی که خوانده غلط است. در عوض، از او بپرسید چگونه به این نتیجه رسیده. از او بخواهید استدلال خودش را بیان کند و با دقت به او گوش کنید و علاقه نشان بدهید. این کار مهارتهای مطالعه را در او تقویت میکند.
اگر کودک میگوید که مطلب را درست متوجه نمیشود صبور باشید. کاری نکنید که احساس کند کمهوش یا نادان است و مطالب را “نمیگیرد”. به جای این کار غلط، سوالهایی بپرسید که متوجه نکتهی ابهام او بشوید، و به کودک کمک کنید مهارتهای مطالعه =اش را قدرت ببخشد.
به همهی نظرها گوش کنید، فرقی نمیکند این جواب قدر درست یا غلط باشد اهمیت این جوابها در مشارکت گویندهی آن است. به خاطر داشته باشید که برای کودک یا نوجوانی که تازه دارد به مطالعه کردن عادت میکند حتی بیان نظر و عقیده دربارهی کتابی که خوانده هم کار سختی است. اگر نظری که میدهد غلط است یا نیاز به تصحیح دارد، سوالات بیشتری بپرسید و به هیج وجه نظر او را ناگهان و یکباره رد نکنید.
سه دقیقه به مطلبی که خواندید فکر کنید!