ميانگين مطالعۀ هفتگيام در سال دهم، يک يا يک ساعت و نيم کمتر از سال دوازدهم بود
گفت و گو با رتبۀ يک کشوري گروه علوم تجربي 98:
چگونه درس خواندند؟ چقدر درس خواندند؟ مطالعۀ عموميها را از کي شروع کردند؟ هيچ وقت خسته يا نااميد نميشدند؟ اصلاً چطور ميشود که رتبۀ تک رقمي آورد؟
اين سؤالها و دهها سؤال مشابه، که هر سال از ما سؤال ميشود، ما را بر آن ميدارد که با رتبههاي برتر آزمون سراسري گفت و گويي داشته باشيم؛ به ويژه رتبه يک آزمون سراسري که توانسته است در اين مسابقۀ علمي مهم و سراسري، گوي سبقت را از سايرين برُبايد و بر سکوي اول بايستد. ايزدمهر احمدينژاد، دارندة رتبۀ يک گروه آزمايشي علوم تجربي آزمون سراسري امسال بوده است؛ جواني که در رقابت با بيش از 700 هزار داوطلب، مقام اول را کسب کرده است. با سپاس از همراهي ايشان با هفتهنامۀ پيکسنجش، نظر شما را به اين گفت و گو جلب ميکنيم. * آقاي احمدينژاد! با تشکر از حضورتان در اين گفت و گو، به عنوان اولين و مهمترين سؤال، از شما ميخواهيم بپرسيم که هر درس را چگونه مطالعه ميکرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد : زبان و ادبيات فارسي: براي بخش لغات ادبيات، به واژهنامه کتابهاي فارسي اکتفا کردم و به نظرم همين مقدار کافي است؛ البته واژهنامهها را چند بار مرور کردم.
بيشتر بخوانيد :
مطالعه و آمادگی برای کنکور را با یک برنامهریزی خوب شروع کنید.
با تند خوانی، مطالعه عمیقتر و بیشتر داشته باشید
مطالعه منابع و آمادگي در آزمون سراسري را با يک برنامهريزي مطلوب آغاز کنيد
براي املا، ضبط شدۀ کلمات چند املايي را داشتم. کلمات را ميشنيدم و براي اينکه در خاطرم بماند، آنها را يادداشت ميکردم و در نهايت تست املا کار ميکردم. قرابت را زياد کار کردم، اما با اين وجود، اشتباهاتم بيشتر از قرابت بود؛ چون هر چقدر هم که کار کني، نميتواني مطمين باشي که در آزمون سراسري به همۀ سؤالهاي قرابت جواب ميدهي. دستورم قوي بود؛ چون اين بخش از ادبيات قاعدهمند است و اگر قاعده را بلد باشي، ميتواني به سؤالهاي اين مبحث پاسخ دهي. براي آرايه هم بايد تست زد؛ البته تستهاي آرايۀ امسال سخت نبود. من، در کل، هفتهاي 20 الي 25 ساعت براي ادبيات وقت ميگذاشتم؛ چون ادبياتم در سال دهم ضعيف بود و نياز بود که وقت بيشتري را براي اين درس بگذارم؛ در ضمن، درس ادبيات، به خاطر تنوع زيادش، پتانسيل زيادي براي مطالعه کردن دارد. زبان عربي: سال دهم، قواعد عربي را از کتابهاي نظام قديم، که قواعد بيشتري دارند، مطالعه ميکردم. سالهاي بعد عملاً فقط قواعد عربي را دوره ميکردم. براي تسلط بر ترجمه نيز تست زدم. شايد حدود 7 يا 8 کتاب تست را حل کردم تا به ترجمه مسلط شوم.
فرهنگ و معارف اسلامي: در بعضي از دروس معارف، خيلي مشکل داشتم؛ چون در آزمونهاي آزمايشي کمي شرکت ميکردم، ابتداي سال تحصيلي کمتر سراغ اين درس رفتم، اما از بهمن ماه به صورت جدي، خواندن معارف را شروع کردم. در اين درس هم به نظر من کتابهاي کمک آموزشي خيلي جزيينگر است؛ در حالي که آزمون سراسري به اين صورت نيست؛ اما لازم است که به کتاب درسي خيلي مسلط باشيم، و اين تسلط با زياد خواندن به دست نميآيد، بلکه با عميق خواندن امکان پذير است. من معتقد نيستم که بايد واو به واو کتاب معارف را حفظ کرد؛ چون هر چقدر هم که بخواني يادت ميرود.
خود من سال آخر چهار بار کتاب معارف را خواندم. ابتدا يک پاراگراف را ميخواندم و چندين بار مرور ميکردم تا بتوانم يک بار از حفظ براي خودم بگويم، و دفعات بعد چند پارگراف را با هم ميخواندم و گاه يک قسمت را براي خودم تکرار ميکردم. زبان خارجي: زبانم خوب بود و بيشتر تست ميزدم و مطالعۀ جدي کتاب درسي را نسبتاً دير شروع کردم.
در کل، براي لغت فقط تست ميزدم و براي گرامر ابتدا درسنامه را ميخواندم و بعد تست ميزدم. کتابهاي کمک آموزشي زبان گاه مطالب اضافه دارند و نکتههايي را مطرح ميکنند که در آزمون سراسري نميآيد. من براي تسلط به مباحث گرامري (به خصوص مباحثي که در آنها مشکل داشتم)، به جاي مراجعه به کتابهاي کمک آموزشي، همان نکته را در موتورهاي جست و جو، به انگليسي جست و جو ميکردم و ميخواندم؛ در واقع تلاش ميکردم تا از منبع اصلي، اطلاعات دقيق را به دست بياورم. رياضي: رياضي را دوست داشتم؛ تا جايي که هر وقت کلافه يا خسته ميشدم، سؤالهاي رشتة رياضي فيزيک را حل ميکردم. رياضي سال دوازدهم را هم تابستان منتهي به سال دوازدهم خوانده بودم و فقط يک قسمت کوچکي از آن براي طي سال دوازدهم باقي مانده بود. در کل، وقت زيادي را به اين درس اختصاص نميدادم.
* شما اولين مجموعه از دانشآموزان دوره نظام جديد بوديد و کتابهاي سال دوازدهم هم اواخر تابستان منتشر شد؛ چطور کتاب سال دوازدهم را در تابستان خوانديد؟! ايزدمهر احمدينژاد: بله، درست ميگوييد. براي همين نيز در تابستان، کتابهاي نظام قديم و کتابهاي کمک آموزشي را مطالعه کردم.
* بعضي از مباحث کتابهاي درسي نظام جديد با کتابهاي نظام قديم تفاوت پيدا کرده است؛ با اين مباحث چه کرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: همين طور است. به همين دليل، در دروس عربي، رياضي و فيزيک، مباحثي بيشتر از حد کتابهاي درسي نظام جديد خواندم. در کل، چون اولين دورۀ نظام جديد بوديم، هر سال از مباحث کتابهاي سال بعد اطلاع نداشتيم و من تابستانها مجبور بودم که کتابهاي نظام قديم را مطالعه کنم؛ براي مثال، تابستان سال دهم، بخشي از کتابهاي نظام قديم سال يازدهم را مطالعه کردم؛ حتي درسنامهها را ميخواندم و تستهاي مرتبط با آن را ميزدم.
* طي سال تحصيلي، از اينکه بعضي از مباحثي را که در تابستان خوانده بوديد، مرتبط با کتابهاي درسي نبود، احساس نااميدي نميکرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: وقتي به درس خواندن علاقه داشته باشيد، از خواندن مطالب درسي، نه تنها خسته نميشويد، بلکه حس خوبي هم پيدا ميکنيد؛ از طرف ديگر، جز سال آخر، من هيچ وقت به قصد شرکت در آزمون سراسري درس نميخواندم. من يک دانشآموز بودم و وظيفهام درس خواندن بود، و چون معتقدم که هر کاري ميکنم بايد با بهترين کيفيت انجام دهم، در درس خواندنم نيز با همين نگاه جلو ميرفتم. همين نگاه باعث شده بود که من سال يازدهم، بيشتر از دوازدهم درس بخوانم و ميانگين مطالعۀ هفتگيام در سال دهم، يک يا يک ساعت و نيم کمتر از سال دوازدهم بود.
* پس حداقل سه سال متوسطه دوم را «بکوب» درس ميخوانديد و خسته هم نميشديد؛ درست است؟
ايزدمهر احمدينژاد: به خسته بودن خيلي اهميت نميدادم؛ براي مثال، من با خوابم مشکل داشتم و شش ساعت خوابيدن در شبانه روز براي من کم بود؛ براي همين، گاه مجبور بودم راه بروم و درس بخوانم تا خوابم نبرد؛ اما در کل، ميتوانم بگويم که به درس خواندن عادت کرده بودم و بخشي از روال زندگي من شده بود.
* آقاي احمدينژاد! يک سؤال براي من مطرح شده است؛ اينکه شما براي درسي مثل ادبيات، به گفتۀ خودتان هفتهاي 20 تا 25 ساعت وقت ميگذاشتيد؛ حال آيا براي رياضي، که هم ضريب بيشتري دارد و هم درس سختي است، وقت مشخصي را اختصاص نميداديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: واقعيت اين است که رتبههاي برتر گروههاي آزمايشي علوم تجربي و علوم رياضي و فني، بيشتر در عموميها ضعف دارند. شما در درس رياضي بايد به يک عدد برسيد و انجام اين کار، با ياد گرفتن راه حل مساله امکان پذير است؛ براي همين، همۀ رتبههاي برتر، در درسهاي رياضي و فيزيک توانمند هستند، اما در درس ادبيات هيچ وقت نميتوانيد مطمين باشيد که به جواب قطعي رسيدهايد!
* با زيستشناسي چه ميکرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: طبيعتاً مطالعة زيستشناسي و تسلط بر آن، بيشترين مشکل من بود؛ تا جايي که چند بار به فکرم رسيد که رشتهام را عوض کنم؛ اما خوب باز منصرف ميشدم. کتاب درسي ما ـ به عنوان اولين مجموعه از کتابهاي دوره نظام جديد ـ اشتباهات زيادي داشت و من درگير اين اشتباهات بودم، اما بعد از آزمون سراسري متوجه شدم که ضرورتي براي اين همه حساسيت وجود نداشت؛ چون طراحان سؤال آزمون سراسري، از بخشهاي درست کتاب سؤال طرح کرده بودند. نحوة مطالعهام نيز، برخلاف عدهاي از داوطلبان يا مدرسان کنکور، ترکيبي نبود؛ چون در درس زيستشناسي، بينهايت حالت ترکيب وجود دارد و بيشتر باعث گيج شدن داوطلب ميشود. به نظر من بايد مباحث را به خوبي درک کرد و ترکيب مطالب را سر جلسۀ آزمون انجام داد. براي انجام اين کار، لازم است که متن کتاب را دقيق فهميد و به مباحث درسي عمق بخشيد؛ نه اينکه طوطي وار آنها را حفظ نمود.
* براي رسيدن به اين عمق مورد نظر، چقدر زيستشناسي ميخوانديد؟ايزدمهر احمدينژاد: زيستشناسي، بيشترين وقت را در بين درسها از من ميگرفت. شايد نزديک به 25 الي 30 ساعت در هفته زيستشناسي ميخواندم؛ با اين وجود، من هر سه کتاب زيستشناسي را فقط سه بار خواندم.
* برويم سراغ ساير درسهاي اختصاصي. ايزدمهر احمدينژاد: فيزيک شبيه رياضي است؛ البته به نظر من کتاب درسي در فيزيک، مهمتر از رياضي است؛ چون مباحث حفظي نيز دارد؛ اما در کل، سؤالها بيشتر محاسباتي هستند.
براي تسلط بر اين درس، ابتدا کتاب درسي را ميخواندم و سپس تست ميزدم. شيمي: در کتاب شيمي نظام قديم، تنوع و دشواري مسايل بيشتر بود، اما کتابهاي جديد بيشتر جنبۀ حفظي پيدا کردهاند؛ البته طراحان کنکور به سمت حفظي بودن سؤالات نرفتهاند و همچنان سؤالها بيشتر محاسباتي هستند. من مباحث محاسباتي را از روي کتابهاي نظام قديم در تابستان مطالعه کردم و در طول سال تحصيلي، بيشتر مباحث حفظي کتابهاي درسي خودمان را کار ميکردم. حفظيات را بايد با دقت بسيار خواند و بارها مرور نمود. به نظر من، حفظيات نظام جديد، بيشتر و سختتر از نظام قديم است. من براي درس شيمي حدوداً هفتهاي 10 الي 15 ساعت وقت ميگذاشتم.
* بعضي از دانشآموزان، براي دقت نظر بيشتر خودشان، نکتههاي مهم کتاب را اصطلاحاً «هاي لايت» ميکنند، شما نيز از اين روش استفاده ميکرديد؟ايزدمهر احمدينژاد: نه، چون به نظر من همۀ قسمتهاي کتاب مهم است.
اکثراً بچهها قسمتهايي را «هاي لايت» ميکنند که قبلاً از آن بخشها سؤال طرح شده است؛ اما ممکن است که طراح، سراغ قسمتهاي جديدي برود که تا کنون به آنها توجهي نشده است. * سال دوازدهم، مدرسه خود را عوض کرديد. فکر نميکنيد که عوض کردن مدرسه در سال آخر تحصيلي، کار اشتباهي است؟!
ايزدمهر احمدينژاد: مدرسهاي که ميرفتم جوّ رقابتي سنگيني داشت و من اهل فضاي رقابتي نبودم. اينکه ببيني همکلاسيات چند ساعت درس خوانده و آيا تو به اندازۀ او درس خواندهاي يا نه، با روحيۀ من جور در نميآمد؛ حتي دوست نداشتم که به عنوان دانشآموز زرنگ معرفي شوم؛ براي همين، در چند آزمون آزمايشي يکي از مؤسسات که شرکت کردم، از آنها خواستم که نام مرا در ليست رتبههاي برتر ذکر نکنند و به همين خاطر، با اينکه نفر اول شده بودم، نامي از من برده نشده بود؛ حتي جز افراد خانوادهام، هيچ يک از اقوامم از وضعيت درسي من با خبر نبود، و بعد از اينکه سازمان سنجش رتبههاي برتر را اعلام کردند، آنها از وضعيت من با خبر شدند! * چقدر به آزمونهاي آزمايشي اعتقاد داريد؟
ايزدمهر احمدينژاد: به نظر من سؤالهاي آزمون سراسري، سادهتر و منطقيتر از سؤالهاي آزمونهاي آزمايشي است که مؤسسات مختلف برگزار ميکنند!
اين مؤسسات، بدون دليل، سؤالها را سختتر و طولانيتر ميکنند و همين مساله عاملي ميشود تا دانشآموزان براي بعضي از درسها، از جمله زيستشناسي، تلاش بيش از حد نياز کرده يا حتي مسير اشتباه را طي کنند.
* به نيايش چقدر اعتقاد داريد؟
ايزدمهر احمدينژاد: براي من، هر قدر به آزمون سراسري نزديکتر ميشدم، شدتش بيشتر ميشد؛ چون در آرامش من خيلي نقش داشت؛ البته به اين اعتقاد ندارم که فرد هيچ کاري نکند و فقط به پروردگار توکل کند؛ ولي فردي که تلاشش را ميکند، نيايش برايش بسيار آرامش بخش است.
* فضاي خانوادگيتان به خصوص در سال آخر چگونه بود؟ ايزدمهر احمدينژاد: خانوادهام به اينکه من چه بخوانم و چقدر بخوانم، نظارت نداشتند و به نظرم کار درستي هم ميکردند؛ يعني والدين بايد بيشتر نقش حمايتگر را داشته باشند تا اينکه صرفاً بر نحوۀ درس خواندن فرزندانشان نظارت داشته باشند.
* در سالهاي اخير، يکي از عواملي که مانع از درس خواندن داوطلبان ميشود، تلفن همراه است. بسياري از جوانان، در خارج از کلاس درس، وقت زيادي را صرف تلفن همراه خود ميکنند. شما چقدر درگير تلفن همراه خود بوديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: موبايل داشتم، اما براي درس خواندن از آن استفاده ميکردم؛ چون خيلي از درسهايي که ميخواندم، از روي موبايل بود. کتابها را دانلود کرده بودم و از امکان جست و جوي مطالب استفاده ميکردم؛ براي مثال، يک بار فقط قيد «بعضي» را در کتاب زيستشناسي جست و جو ميکردم و آنها را مرور ميکردم.
* شب و روز قبل از آزمون سراسري چه ميکرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: مدتي واژه نامههاي ادبيات را خواندم و ديگر تا شب کار خاصي نکردم. ساعت نه و نيم شب براي خواب رفتم و ساعت يازده هم خوابم برد.
* سؤالهاي گروه آزمايشي علوم رياضي و فني يا عمومي گروههاي آزمايشي علوم انساني و هنر را نگاه نکرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: نه؛ چون اگر سؤالها سخت بود، روحيهام را از دست ميدادم، و اگر آسان بود، با تصور اينکه سؤالها آسان خواهد بود، امکان داشت که دقت نظرم سر جلسۀ آزمون سراسري کم شود. * روز آزمون سراسري چه کرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: روز برگزاري آزمون سراسري، استرسم نسبت به شب قبل کمتر بود، و چون شب قبل از آن، کمي نگران دير بيدار شدن و خواب ماندن بودم، چند دقيقه اول شروع آزمون سراسري هم کمي سخت گذشت، اما در کل، مشکلي پيش نيامد.
* سر جلسه آزمون سراسري وقت کم نياورديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: در دروس عمومي، در مقايسه با آزمونهاي آزمايشي که دادم، وقت کم آوردم و نتوانستم سؤالها را دوره کنم، اما در دروس اختصاصي، وقت اضافه هم آوردم و محاسباتم را يک بار ديگر مرور کردم که اتفاقاً يک خطا پيدا کردم و آن را تصحيح کردم.
* فکر ميکرديد که رتبۀ يک آزمون سراسري شويد؟!
ايزدمهر احمدينژاد: قبل از برگزاري آزمون سراسري، خيلي در اين باره فکر نميکردم، اما چون آزمونهاي آزمايشي را خوب ميدادم، دور از انتظارم نبود که رتبهام خوب شود؛ ولي بعد آزمون سراسري، چون تعداد غلطهايم، در مقايسه با آزمونهاي آزمايشي که داده بودم، بيشتر بود و به اين خاطر که سطح سؤالها به نسبت سالهاي گذشته سادهتر بود، فکر ميکردم که شايد رتبهام زير 10 نشود.
* چه صحبتي با داوطلبان آزمون سراسري سال آينده (1399) داريد؟
ايزدمهر احمدينژاد: هيچ وقت نبايد نااميد شد. در آزمونهاي آزمايشي يا آزمونهاي تستي، که مدارس برگزار ميکنند، کمتر به فکر رتبه و تراز باشند و بيشتر روي اشتباهاتشان تمرکز کنند. ضمناً بهانه گيري نکنند و به حرفهاي پر حاشيۀ ديگران نيز توجهي نداشته باشند.
* به عنوان آخرين سؤال، براي ما و خوانندگان هفتهنامهمان بگوييد که چه درصدهايي را در آزمون سراسري کسب کرديد؟
ايزدمهر احمدينژاد: زبان و ادبيات فارسي 7/78 درصد، زبان عربي 100 درصد، فرهنگ و معارف اسلامي 7/94 درصد، زبان خارجي 84 درصد، زمينشناسي 4/89 درصد، رياضي 100 درصد، زيستشناسي 7/94 درصد، فيزيک 100 درصد و شيمي 100 درصد. به نظر من سؤالهاي آزمون سراسري، سادهتر و منطقيتر از سؤالهاي آزمونهاي آزمايشي است که مؤسسات مختلف برگزار ميکنند!
اين مؤسسات، بدون دليل، سؤالها را سختتر و طولانيتر ميکنند و همين مساله عاملي ميشود تا دانشآموزان براي بعضي از درسها، از جمله زيستشناسي، تلاش بيش از حد نياز کرده يا حتي مسير اشتباه را طي کنند.نحوه مطالعهام در زيستشناسي، ترکيبي نبود؛ چون در درس زيستشناسي، بينهايت حالت ترکيب وجود دارد و بيشتر باعث گيج شدن داوطلب ميشود. به نظر من بايد مباحث را به خوبي درک کرد و ترکيب مطالب را سر جلسۀ آزمون انجام داد
بيشتر بخوانيد :
با کدام نگرش به دانشگاه ميرويم؟