ما، کنکور و کتابهاي شبه آموزشي
از چهارشنبه 12 ارديبهشتماه، سي و يکمين نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران رسماً آغاز به کار خواهد کرد و تا پايان روز شنبه 22 ارديبهشتماه، پذيراي دوستداران کتاب و دانش و دانايي است. در اينکه اين نمايشگاه پس از سالها که از بدو تاسيس آن ميگذرد، به يک جشنواره فرهنگي سالانه براي جامعه فرهنگ دوست ما تبديل شده است، جاي هيچگونه شک و ترديدي نيست، اما با همه مزايا و محاسني که در تشکيل و برگزاري سالانه اين فستيوال پرشکوه فرهنگي ميتوان سراغ گرفت، با کمال تاسف بايد اذعان کرد که يک نکته به طور کامل از ديد صاحبنظران اين عرصه، مغفول مانده است، و آن نکته، آسيبشناسي آثار کم مايه و بعضاً بيمايه از لحاظ علمي است که در اين نمايشگاه با توسل به نازلترين شيوههاي تبليغاتي و به ياري دستاويزهاي آنچناني به مشتريان کم سن و سال که اکثريت قريب به اتفاق آنها دانشآموزان پايههاي مختلف دبيرستانها، يعني همان داوطلبان بالقوه و بالفعل آزمونهاي سراسري، يا دانشجويان مقطع کارشناسي دانشگاهها، هستند، فروخته ميشود، و برخي از افراد که در کسوت شريف «نشر» وارد شدهاند، از برکت اين تبليغات شبهآموزشي و شبهفرهنگي، به کسب و کار پر رونق در اين حيطه مشغول شده و نام و عنوان اکثريت همکاران نجيب و فرهنگمدار خود را تحتالشعاع تجارت اين چنيني که پيشه کردهاند قرار ميدهند.
سخن ما در اين ستون، بيشتر از آنکه راجع به جايگاه ناشران کتابهاي آموزشي و کمک آموزشي در «نمايشگاه کتاب» باشد، در مورد اغراق روزافزوني است که در تبليغات برخي از اين ناشران درباره «کنکور» و راههاي پيروزي بر آن به چشم ميخورد؛ تبليغاتي که با سخيفترين شيوهها به نبرد با ذهن صاف و ضمير پاک جوانان جوياي تحصيلات عالي اين سرزمين برخاسته است، بدون آنکه برپاکنندگان اين «هياهو»ها، غايت و نهايتي جز کسب درآمد براي پيشبرد اهداف خود قايل باشند. براستي اين به کارگيري تمام شيوههاي سود انگارانه و توجيه کردن هرگونه وسيله براي رسيدن به هدف (حتي اگر آن هدف، والا و با ارزش باشد که نيست) تا کجا ادامه خواهد يافت؟
اين پرسش و دهها پرسش ديگر از اين دست، همه دغدغههاي ما در باب تبليغات کتابهاي شبه آموزشي و کمک آموزشي، بويژه کتابهاي مربوط به «کنکور» است، که متاسفانه بيشتر از آنکه هدايتگر جوانان و داوطلبان ما به سوي موفقيت در اين مسير باشد، گمراه کننده است؛ گمراه کننده از آن جهت که شمارِ قابل توجهي از اين آثار، با شيوههاي غيرعلمي و از سوي برخي از افراد ناآگاه به مساله مهم راهيابي به مراکز آموزش عالي، تدوين و نگارش يافتهاند و هيچ سودي براي داوطلبان پرشمار آزمونهاي سراسري در مقاطع مختلف تحصيلي نميتوانند داشته باشند.
بگذاريد در پايان اين بحث، که بيشتر در حکم گشودن يک باب تازه در موضوع آسيبشناسي تبليغات کنکور است، و براي دوري از ايجاد هرگونه سوءتفاهم در ذهن ناشران اين مرز و بوم، که جزو شريفترين قشرهاي جامعه هستند، به اين نکته مهم اشاره کنيم که سخن ما در اينجا اين نيست که اجازه فعاليت به ناشران در عرصه تهيه، توليد و انتشار کتابهاي درسي، کمک درسي، آموزشي و کمکآموزشي داده نشود، يا از فعاليت سالم، منضبط و روشمند تعداد قابل توجهي از ناشران، که با مباني صحيح توليد چنين کتابهايي آشنايي کامل دارند، ممانعت به عمل آيد؛ خير، سخن ما در يک عبارت اين است که بايد نظارت بر تهيه، تدوين و توليد آثار اين دسته از ناشران، به لحاظ تطبيق آنها با استانداردهاي جهاني و کشوري اينگونه آثار، به صورتي باشد که خودِ اثر به صورت منطقي مبلّغ خويش باشد و کتابهاي شبهآموزشي نتوانند با استفاده از تبليغات سخيف و مبتذل به فروش بالايي دست يافته و آثار وزين و گرانمايه در اين بخش (کتابهاي آموزشي، کمک آموزشي و درسي و کمک درسي استاندارد) در محاق رفته و فروشِ آنها تحتالشعاع فروش آثار بيمايه و کممايهاي از اين دست قرار گيرد.
پايان سخن آنکه بياييم با مطالعه روي آثار پرمايه و روشمند مرتبط با «کنکور» و کتابهاي کمکآموزشي، و تشويق ناشران و مؤلفان آنها، راه را براي «تجارت پيشگان فرهنگي» که با چراغ «کنکور» و چاپ و نشر کتابهاي «شبه آموزشي»، به تلف کردن سرمايه و وقت و ذهن جوانان اين مرز و بوم ميپردازند و کالاي «گزيده» آنان را به تاراج ميبرند ببنديم و با آنها به نبردي فرهنگي برخيزيم.
باقي بقايتان باد
- هفته نامه پیک سنجش