زبان و ادبیات فارسی اختصاصی را چطور بخوانیم؟
ادبیات اختصاصی، یکی از درسهای مهم گروه آزمایشی علوم انسانی است که در زیرگروههای مختلف این رشته بین 2 تا 4 ضریب اختصاصی دارد؛ یعنی ضریب آن، حداقل 6 و حداکثر 12 در هر گروه آزمایشی است (دروس تخصصی در آزمون سراسری ضریب 3 دارند). تنوع مباحث و حجم زیاد برخی از کتابهای این درس، باعث شده است که برخی از داوطلبان، تعدادی از سؤالهای درس یاد شده را رها کنند و تنها به حداقلی از سؤالهای این درس پاسخ دهند؛ در حالی که با تلاش و مطالعۀ پیگیر میتوان به 100 درصد سؤالهای این درس نیز پاسخ صحیح داد.
تلاش کردهایم که از زبان داوطلبانهای مختلف، که در این درس درصد خوبی کسب کردهاند، نحوۀ مطالعۀ زبان و ادبیات فارسی اختصاصی و آمادگی برای آزمون آن را بیان کنیم؛ البته شاید شما از شیوۀ دیگری بهره ببرید و موفق نیز بشوید؛ یا شما اصلاً با درس مورد نظر مشکلی نداشته باشید که در این صورت مشخص است نباید نحوۀ مطالعۀ خود را تغییر دهید؛ یا شاید شیوۀ مطالعۀ دارندة یک رتبۀ برتر، با توجه به مهارت و سطح آمادگی شما، نتواند پاسخگوی نیازتان باشد.
علی ولایی:
رتبه 1 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 2/91 درصد:
به نظر من، هر کس روش خاص خودش را دارد و نمیشود که یک حکم کلی برای مطالعه به همه داد؛ اما در کل فکر میکنم که چون بیشتر دروس علوم انسانی جنبه حفظی دارد، مرور مداوم میتواند در به خاطر سپردن مطالب بسیار مؤثر باشد؛ برای مثال، کتاب تاریخ ادبیات را که صرفاً جنبه حفظی دارد، به طور مداوم مطالعه میکردم؛ تا جایی که تا دوران عید، من یک تا دو بار کتاب تاریخ ادبیات 1 و 2 را مطالعه کرده بودم و بعد از عید نیز تقریباً سه بار این دو کتاب را مرور کردم. شیوه مطالعهام نیز این گونه بود که بار اول از روی متن میخواندم و زیر نکات مهم را خط میکشیدم؛ چرا که تا حالا این کتابها را نخوانده بودم و آشنایی با آن نداشتم. بار دوم به فاصله یک روز، دوباره همان مبحث را ولی به صورت عمیق میخواندم و دو روز بعد هم تستهای مرتبط با همان مبحث را میزدم. برای مطالعه تاریخ ادبیات جهان مشکل بیشتری داشتم و سختتر میتوانستم با مطالب آن ارتباط برقرار کنم؛ در نتیجه، مطالب این بخش از کتاب تاریخ ادبیات را خلاصه نویسی کردم و آثار و مطالب مرتبط با هر سبک را در یک نمودار گنجاندم و انجام این کار باعث شد که راحتتر مطالب را مرور کنم و آنها را حفظ شوم.
در مبحث آرایهها و قرابت معنایی، از همان سال سوم مشکل داشتم؛ برای همین از تابستان سال پیشدانشگاهی کتاب تست گرفتم و به طور منظم هفتهای حدوداً 20 تا تست میزدم. در ابتدا برایم پاسخگویی به تستها مشکل بود، اما با تمرین بسیار، تعداد غلطهایم کمتر شد.
در عروض هم با مبحث اختیارات شاعری مشکل داشتم و برایم سخت بود که در زمانی کوتاه به پاسخ صحیح برسم، اما با زدن تست زیاد در نهایت توانستم بدون تقطیع و با گوشم به طور سماعی اختیارات را پیدا کنم. بحرهای شعرها را هم از تابستان، قبل از شروع سال تحصیلی، به پیشنهاد دبیرمان، بدون آنکه بدانم چیست و چه مفهومی دارد، حفظ کردم؛ یعنی بحرها را روی فلش کارت نوشتم و مدت دو ماه هر روز مرور کردم و در نهایت آنها را حفظ شدم، و در طی سال هم با تست مداوم آن بحرها را مرور میکردم؛ چون به خاطر سپردن این بحرها نیاز به مرور مداوم دارد.
الهام حبیب زاده:
رتبه 4 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 2/91 درصد:
در دروس مربوط به زبان و ادبیات فارسی اختصاصی، برنامهام تاکید بر تست زدن بود؛ چون عروض را سال سوم به صورت سماعی یاد گرفته بودم و سال چهارم برای این درس فقط تست میزدم. تاریخ زبان و ادبیات فارسی اختصاصی را هم به طور مستمر مرور میکردم؛ یعنی دو کتاب تاریخ زبان و ادبیات فارسی را تقسیم بندی کرده بودم و مشخص بود که هر هفته باید چند درس بخوانم؛ برای مثال، اگر قرار بود که در یک هفته، چهار درس تاریخ زبان و ادبیات فارسی بخوانم، روز اول درس اول را و روز دوم درس دوم را میخواندم و درس اول را هم مرور میکردم، و روز سوم، علاوه بر مطالعه درس سوم، دو درس قبلی را نیز مرور میکردم. به همین منوال تاریخ زبان و ادبیات فارسی را بارها مرور کردم و شاید بیش از 15 بار آن را خواندم. یک ماه مانده به آزمون سراسری گروه آزمایشی علوم انسانی نیز ، مطالب این درس را به زبان خودم خلاصه کردم و برای خودم جمع بندیهای خاص میکردم تا ببینم که آیا خوب مطالب در خاطرم مانده است یا خیر؛ برای مثال، میگفتم که کدام شاعران خوش خط بودند و نام آنها را یادداشت میکردم ! ماه آخر، خلاصهها و یاد داشت برداریهای خودم را خواندم؛ در ضمن در این درس سعی میکردم که برای خودم رمز بسازم و بین اسم کتاب و موضوع آن ارتباط برقرار کنم. همچنین در کل هر روز، برای زبان و ادبیات فارسی اختصاصی، یک ساعت مطالعه میکردم، و در این یک ساعت، علاوه بر مطالعه دروس مورد نیاز، تا حدی که امکان داشت، تست میزدم.
سیدکیا هاشمی:
رتبۀ 90 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 95، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 100 درصد:
در دروس قافیه و عروض، پس از مطالعه دقیق و مکرر متن کتاب درسی، از طریق تست یا مطالعۀ اشعار مختلف، آموختههای خود را تثبیت میکردم.در مورد کتاب تاریخ ادبیات نیز مطالعۀ مکرر کتابهای درسی و حاشیهنویسی، روشهایی بود که در یادگیری این درس کاربرد داشت.
زینب امیر بکایی:
رتبۀ 2 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 92، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 2/91 درصد:
برای درس تاریخ زبان و ادبیات فارسی نیز، برعکس اعتقاد بعضیها که میگویند خوب است آن را دیرتر شروع کرد چون از خاطر میرود، من از تابستان شروع کردم و پنج یا شش بار این درس را دوره کردم؛ در ضمن، تاریخ زبان و ادبیات فارسی اختصاصی را خلاصه نویسی کردم و خلاصههای خودم را خیلی مرور کردم. برای مسلط شدن به عروض هم، سر کلاس به درس خوب گوش میدادم و سعی میکردم که وزن ابیات و حتی اختیارات زبانی و وزنی را به صورت گوشی (سماعی) پیدا کنم.
امیر حسین قدیانی:
رتبۀ 9 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93 ، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 100 درصد :
همانطور که که میدانید، سؤالات درس زبان و ادبیات فارسی اختصاصی از کتابهای تاریخ زبان و ادبیات فارسی ایران و جهان 1 و 2، آرایههای ادبی سال سوم و زبان و ادبیات فارسی پیشدانشگاهی (قافیه، عروض، سبکشناسی و نقد ادبی) طرح میشود و چون ماهیت این چهار درس تقریباً متفاوت از هم است، من هم روشهای متفاوتی را برای مطالعه این چهار منبع اتخاذ کردم.
1 – تاریخ زبان و ادبیات فارسی ایران و جهان (1 و 2):
درس تاریخ زبان و ادبیات فارسی، مانند بیشتر دروس رشته انسانی، دارای جنبه حفظی و متنی است و رکن اصلی یادگیری و از آن مهمتر تسلط بر این دروس، بویژه تاریخ زبان و ادبیات فارسی، مرور چندین بارۀ آن است. اگر دقت کنید، همۀ درسهای تاریخ زبان و ادبیات فارسی سال دوم و سوم، طبق یک چارچوب مشخص نوشته شده است. در این دروس، در ابتدا زندگینامهای از شاعر یا نویسنده ارایه شده و سپس ویژگیهای سبکی و فکری وی و بعد از آن به معرفی و تحلیل آثار پرداخته شده است. سعی من در خواندن این درس، آن بود که همین چارچوب فکری را در ذهن خود داشته باشم؛ یعنی به نحوی مطالب را مطالعه میکردم که به محض دیدن یا شنیدن نام هر شاعری، این سه ویژگی، یعنی زندگینامه، ویژگیهای فکری و آثار وی، در ذهنم مجسم میشد؛ افزون بر آن، از هر درس خلاصه و یادداشتبرداری میکردم که این یادداشتها در مواقعی که دچار کمبود وقت برای مطالعه بودم، بویژه در دوران جمعبندی، کمک شایانی به من کرد.
کار ویژهای که من در این درس انجام دادم، مقایسه تطبیقی شاعران و نویسندگان دو کتاب با یکدیگر بود. من سعی میکردم که میان ادیبان مختلف، مثلاً در زندگینامه یا سبک و سیاق نویسندگی آنها، مشابهتهایی پیدا کنم.
2 – آرایه های ادبی:
مبحث آرایههای ادبی، از آنجا که در هر دو درس زبان و ادبیات فارسی عمومی و اختصاصی مورد پرسش است، حایز اهمیت فراوانی است و سؤالات آن از جمله سؤالات مهارتی تلقی میگردد. خود من در پاسخگویی به سؤالات این مبحث، در طی یک پروسه چندین ماهه به تسلط نسبی رسیدم و ناگفته نماند که موضوعی خواندن زبان و ادبیات فارسی عمومی، که مبحث آرایهها نیز مشمول آن میشد، در پاسخگویی به پرسشهای آرایههای ادبی در زبان و ادبیات فارسی اختصاصی نیز کمک زیادی به من کرد؛ بدین صورت که هر هفته در دو جلسه مطالعاتی و در هر جلسه در حدود 15 تست آرایه ترکیبی تمرین میکردم که به مرور زمان باعث پیشرفت چشمگیر من در پاسخگویی به سؤالات این مبحث شد.
3 – زبان و ادبیات فارسی پیش دانشگاهی:
قافیه و مخصوصاً عروض، از جمله مباحث چالشی دانشآموزان رشته انسانی است که پاسخگویی به سؤالات آن برای دانشآموزان سخت و دشوار به نظر میرسد. به همین دلیل، خیلی از داوطلبان سؤالات این مبحث را کنار میگذارند. بنده نمونههای زیادی از آن را در بین دوستان خودم شاهد بودم. تسلط بر این مبحث، نیاز به یک دوره زمانی نسبتاً دراز دارد. خود من تقریباً بعد از عید در عروض و قافیه به تسلط نسبی رسیدم. روش من در آموختن این مبحث بدین گونه بود که سعی میکردم مطالب و نکات را در کلاس و هنگام تدریس معلم فرا بگیرم؛ ولی به دلیل دشواری و تازگی مطالب، نیاز به کار و تمرین بیشتر در منزل داشتم؛ بدین صورت که ابتدا درسنامههای آموزشی و نکات مربوط به آن را مرور میکردم و سپس به تستزنی میپرداختم. در امر تستزنی از تستهای سادهتر شروع میکردم و سپس به حل تستهای دشوار اقدام میکردم. نکتهای که در این مورد قابل ذکر است این بود که من همۀ ابیاتی را که در کتابهای درسی و درخارج از آن با آنها برخورد میکردم.، از دید وزنی مورد توجه قرار میدادم و سعی میکردم که به روش سماعی به وزن آنها دست پیدا کنم؛ البته انجام این کار، بعد از چند ماه تمرین برای من میسر شد.
دروس سبکشناسی زبان و ادبیات فارسی تخصصی تقریباً مانند دروس زبان و ادبیات فارسی عمومی است و من این بخش را مانند زبان و ادبیات فارسی عمومی، به طور موضوعی کار کردم؛ یعنی مقدمه و درآمد را جدا، مفهوم ابیات را جدا و آرایهها و لغات و املا را نیز جداگانه مورد مطالعه قرار میدادم. در بخش درآمدی بر سبکها پیشنهاد میکنم که این قسمت را به صورت تطبیقی و مقایسهای کار کنید؛ به عنوان مثال، اگر در حال مطالعه ویژگیهای فکری سبک خراسانی هستید، آن را با ویژگیهای فکری سبک عراقی مقایسه نمایید؛ چرا که انجام این کار، باعث یادگیری بهتر و ماندگاری بیشتر مطالب در ذهن شما میشود.
نقد ادبی نیز از جمله مباحثی است که نیازمند مرور چند باره برای تسلط کافی و پاسخ به سؤالات آن است. در این مبحث هم باز پیشنهاد من بر تطبیقی خواندن انواع نقدها و مقایسه کردن آنها با یکدیگر است. همچنین در سؤالات مربط به نقد ادبی، اسامی و نقل قولها دارای اهمیت فراوان هستند و بارها در آزمونهای سراسری مورد پرسش قرار گرفتهاند. سعی کنید که هر یک از انواع نقدها و پیروان آنها و همچنین نقل قول اشخاص را بخوبی به خاطر بسپارید. ضمناً تمرین تستهای فراوان به تثبیت مطالب در ذهن شما نیز در این زمینه کمک زیادی خواهد کرد.
مصطفی عبدالهی نیسیانی:
رتبه 11 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 4/83 درصد:
سعی میکردم که هر روز حدود 15 سؤال قرابت معنایی کارکنم؛ چون هم در زبان و ادبیات فارسی عمومی و هم زبان و ادبیات فارسی اختصاصی، از مبحث قرابت معنایی سؤال میآید.
فاطمه رحیمی قهرودی:
رتبۀ 7 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 4/73 درصد:
درس زبان و ادبیات فارسی اختصاصی را تقریباً هر روز در برنامۀ درسی خود داشتم؛ به این صورت که مباحثی از بخش عروض یا آرایههای ادبی را که تفکیکیتر بودند، تمرین کرده و سؤالهایی را که در آزمونهای آزمایشی اشتباه زده و در کتاب خودآموز نوشته بودم، مرور میکردم.
مجتبی جعفریمسلم :
رتبه 138 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93 ، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 7/86 درصد :
برای حفظ کردن نام اوزان عروضی، از جعبه لایتنر استفاده میکردم و برای تشخیص اوزان به روش سماعی در کتابخانه مدرسه با دوستان مشاعره میکردیم؛ به این صورت که همراه با خواندن شعر، وزن آن را هم باید میگفتیم که این روش بسیار به من کمک کرد. برای مهارت در آرایههای ادبی، در اشعار گلستان و بوستان و دیوان حافظ، آرایههای ادبی را پیدا میکردم. مباحث حفظی تاریخ زبان و ادبیات فارسی مانند نام اشخاص و آثارشان، بخصوص بخش تاریخ زبان و ادبیات فارسی جهان را نیز از طریق استفاده از جعبه لایتنر کار میکردم. همچنین در مباحث تاریخ زبان و ادبیات فارسی برای خودم سؤال طرح میکردم.
محمدرضا اکبرزادهنصرآبادی:
رتبۀ 274 گروه آزمایشی علوم انسانی آزمون سراسری 93، زبان و ادبیات فارسی اختصاصی 8/77 درصد:
برای فراگیری درس تاریخ زبان و ادبیات فارسی، در ابتدا مطالب کتاب را روزنامه وار میخواندم و زیر مطالب مهم خط میکشیدم، و پس از آن، سراغ تستهای آزمون سراسری گروه آزمایشی علوم انسانی میرفتم و پاسخنامه سؤالات را به دقت میخواندم، و بعد از آن، دوباره به سراغ کتاب درسی میرفتم و با رنگی دیگر، مطالب مهم را مشخص میکردم و قبل از آزمون نیز مطالبی را که زیر آنها را خط کشیده بودم، مرور میکردم.
* هغته نامه پیک سنجش