رتبة يک، مبتکر سيستم نويني براي درس خواندن نيست !
حبت از رتبههاي تک رقمي، به خصوص رتبة يک کشوري، که ميشود، در ذهنمان فردي را تصور ميکنيم که عاشق درس خواندن است؛ فردي که دوازده سال تحصيلش، به خصوص سال آخر، را با دل و جان و اشتياق بسيار به کتاب و درس پشت سر گذاشته است؛ اما «امير مهدي زلفي» رتبة يک کشوري گروه آزمايشي علوم انساني از ابهر، سال دوازدهم را سالي سخت ميداند؛ سالي که خيلي از اوقات از شب بيداريها و درس خواندنهاي مستمر و طولاني گله کرده و جالبتر اينکه هيچ وقت با وجود گله و شکايتي که داشته، درس خواندن را رها نکرده و گاه روزي 13 ساعت درس ميخوانده است !
ميخواهيم بگوييم که رتبههاي برتر هم مثل شما هستند؛ گاهي بيحوصله ميشوند و گاهي هم خسته ميشوند؛ اما آنچه اين وسط مهم است، اين است که هيچ وقت به هدفشان پشت نميکنند.
با تشکر از همکاري صميمانة اين داوطلب عزيز، نظر شما را به گفت و گويي که چندي پيش با آقاي امير مهدي زلفي داشتيم، جلب ميکنم.
* آقاي زلفي ! ضمن تبريک و به اميد موفقيت روزافزون شما، به عنوان اولين و مهمترين سؤال، لطفاً نحوة مطالعةتان را در هر يک از درسهاي آزمون سراسري به طور مبسوط توضيح دهيد.
امير مهدي زلفي:
درس ادبيات: ادبيات را هم به صورت درس به درس و هم به طور موضوعي کار ميکردم، اما تمرکزم بيشتر به صورت موضوعي بود. در کل، ادبيات داراي بخشهاي مختلف است و براي هر بخش بايد وقت ويژه گذاشت و کار کرد.
مهمترين بخش، قرابت معنايي است که در آزمون سراسري معمولاً 9 سؤال از آن ميآيد. براي قرابت معنايي اول بايد خوانش را درست کرد و راه درست خواندن نيز خواندن ابيات متعدد و حل تستهاي مختلف است تا به مرور در اين زمينه پيشرفت کرد؛ در واقع، لازم است که بارها اشتباه کرد و واژگان را با تلفظهاي مختلف خواند تا سرانجام تلفظ صحيح آنها را پيدا کرد.
براي معني هم بايد دايرة لغات قوي باشد و معني واژگاني را که نميدانيم از اينترنت يا فرهنگ لغات پيدا کرد و در دفترچهاي يادداشت نمود.
در کل، لازم است که براي ادبيات زياد وقت گذاشت و در جوّ آن قرار گرفت تا موفق شد. من در ابتدا شبي 10 تا تست قرابت ميزدم، اما بعد که راه افتادم، شبي 5 تست ميزدم؛ با اين حال، نميشود تست شبانه را رها کرد؛ چون مهارتت را در تست ادبيات از دست خواهي داد.
بخش دستور را هم به طور موضوعي کار ميکردم و براي هر موضوع به صورت جداگانه تست ميزدم تا بر آن تسلط پيدا ميکردم و بعد ميرفتم سراغ موضوع بعدي، و البته موضوعات قبل را هم در برنامهام ميگنجاندم که فراموشم نشود. کنکور براي فراگيري لغت هم منبع اصلي من، واژه نامة خود کتاب بود؛ البته چون فرّار است، آنها را بارها مرور کردم. شايد واژههاي هر کتاب درسي را 30 بار مرور کردم و تا روز قبل از کنکور هم اين مرور ادامه داشت؛ در واقع، روز قبل از کنکور، آخرين چيزي که مرور کردم، واژههاي کتابهاي فارسي بود.
سؤالهاي تاريخ ادبيات را با عنايت و لطف خدا زدم؛ و گرنه، اصلاً براي چنين سال سخت و عجيبي آماده نبودم. در بخش املا، هم فراگرفتن لغات، هم آواي آنها خيلي مهم است و بايد تست زياد زد و بارها کلمات هم آوا را در تستها اشتباه زد و به نکتههاي تستهاي املا دقت کرد تا به مرور پيشرفت نمود. به نظرم، براي توانمند شدن در املا بايد صبر داشت و در خوانش متون و اشعار، قوي بود و معني شعرها و عبارات را فهميد تا بشود در تست زدن مهارت پيدا کرد.
بخش آرايه راستش اشک مرا درآورد !
تا قبل از عيد، وضعم در اين بخش خوب نبود، اما بعد از عيد، به کمک يک کتاب کمک آموزشي و زمان ويژهاي که به اين مبحث اختصاص دادم، توانستم به آرايهها هم به طور نسبي مسلط شوم. براي فراگيري آرايهها لازم است که اول به تستهاي تک آرايهها مسلط شد؛ مثلاً تست استعاره، ايهام يا تشبيه را به تنهايي حل کرد و بعد سراغ تستهاي ترکيبي آرايهها رفت. به نظر من، هر چقدر که در زمينه آرايهها خوب باشي، باز امکان دارد تستي در کنکور بيايد که نتواني به آن پاسخ دهي يا حتي آن را غلط بزني؛ اما با تست زياد زدن، ميشود ضعفها را کمتر نموده و در اين زمينه پيشرفت کرد.
من براي تسلط بر ادبيات، خيلي زياد تست زدم و علاوه بر حل تستهاي مختلف و متعدد، تستهاي يک کتاب را گاه تا چهار يا پنج بار ميزدم؛ چون پيش خودم ميگفتم که من بايد کل تستهاي يک کتاب را درست بزنم تا سراغ کتاب ديگر بروم، و به نوعي وسواس فکري در اين زمينه داشتم که البته خصلت بدي هم هست و انجام چنين کاري را به کسي توصيه نميکنم.
درس عربي: من در درس عربي از پايه قوي بودم و به نظرم اين درس مثل زبان خارجي است و اگر در اين درس از پايه قوي باشي، خوب جلو ميروي. به همين خاطر، معتقدم که اگر دانشآموزان در قواعد عربي مشکل پايهاي دارند، اول آن را رفع کنند؛ براي مثال، دانشآموزي که در مبحث موصوف و صفت، که مبحث سال نهم است، ضعف دارد، نميتواند اعراب آن را در سال دهم و يازدهم تشخيص دهد؛ در ضمن، براي تسلط بر قواعد، لازم است که نکات درس نامه کتاب درسي را خوب ياد گرفت و با تست زدن زياد نيز بر ريزه کاريهاي قواعد مسلط شد؛ مثلاً متوجه ميشوي که از مبحثي مثل مفعول مطلق، چند مدل تست ميشود طراحي کرد. مبحث ترجمه نيز نکاتي دارد که اگر عربي دهم و يازدهم را خوب خوانده باشي، ميتواني سؤالهاي ترجمه را خوب بزني.
در کل، در تستهاي ترجمه اين طور نيست که گزينهها در ترجمه يک واژه اختلاف داشته باشند. بيشتر اوقات، اختلاف آنها در جمع يا مفرد بودن يا نکره و معرفه بودن يک کلمه است همچنين زمان فعلها هم خيلي مهم است؛ يعني يک گزينه ماضي و گزينة ديگر مضارع ترجمه شده است.
خوب دانشآموزي که به اين نکتهها توجه داشته باشد، ميتواند تستهاي ترجمه را هم به خوبي پاسخ بدهد.
درس معارف اسلامي: براي معارف لازم است که تک تک کلمات کتاب را حفظ کرد. همچنين لازم است که آيات را به عربي و ترجمۀ آنها را به فارسي حفظ نمود، و بايد بداني که هر آيه در کدام قسمت از کتاب آمده است. من هر کتاب معارف را بالاي هفت بار خواندم و معتقدم که بيشتر خواندن کتاب، در يادگيري مطالب آن مؤثر است؛ البته تست هم لازم است، اما خواندن متن کتاب ارجحيت دارد.
درس زبان خارجي: زبان انگليسي هم نياز به پاية قوي دارد و مثل ادبيات درسي دير بازده است و نميشود با يک يا دوهفته خواندن آنها، نتيجه گرفت؛ بلکه بايد يک ماه بخواني تا پنج درصد پيشرفت کني. براي يادگيري مبحث reading يا close test بايد متنهاي انگليسي هم زياد خواند؛ در ضمن، نبايد از مواجه شدن با تستهاي زبان ترسيد. متاسفانه نيمي از داوطلباني که تستهاي زبان خارجي يا رياضي را بد ميزنند، به خاطر ترس از اين دو درس است که اصلاً به سراغ اين دو درس نميروند؛ و گرنه، با تست زدن ميشود در پاسخ دادن به سؤالهاي اين دروس، تبحر پيدا کرد.
درس رياضي: تعداد قابل توجهي از دانشآموزان علوم انساني از رياضي گريزان هستند و ميگويند اگر رياضيمان خوب بود که رشتة انساني نميآمديم؛ اما به نظر من رياضي درس سختي نيست و با تست زدن زياد و مرور مکرر نکتههاي تستهايي که اشتباه ميزني و يادداشت کردن نکتههاي جديد يا مهم تستها در يک دفترچة يادداشت و مرور چند بارة آنها، ميشود در اين درس موفق شد.
درس اقتصاد: سؤالهاي اقتصاد، دو بخش حفظي و مساله دارد. براي بخش حفظي بايد متن کتاب، حتي پاورقيها، مو به مو خوانده شود؛ ولي براي بخش مساله، کتاب درسي کافي نيست. در کل، در کتاب، شايد دو يا سه مساله آمده باشد؛ در واقع، کتاب کمک آموزشي براي زدن تستهاي مساله لازم است. سؤالهاي مسالة اقتصاد در کنکور طولاني است؛ مثلاً دو تا سؤال، يک صفحة دفترچه را پر ميکند.
ضمناً سؤالها چند قسمتي است و براي پاسخگويي به سؤالها هم لازم است از قسمتي که بلد هستي، وارد سؤال شوي و و گاه با دانستن يک قسمت هم ميشود به پاسخ صحيح رسيد. ميخواهم بگويم که اگر تست اقتصاد زياد بزني، ميبيني که به جواب رسيدن در سؤالات اين درس هم کار سختي نيست.
درس ادبيات اختصاصي: براي تسلط بر بخش تاريخ ادبيات، بايد کلمه به کلمة متن کتاب را خواند و حفظ کرد؛ چون امکان دارد که از مو به موي آن سؤال طرح کنند. بخش سبکشناسي کمي سختتر است و بايد حال و هواي کلي هر سبک را درک کرد و انجام اين کار، نياز به تست زدن زياد دارد. دانشآموزان بايد توجه داشته باشند که از طريق قلمرو زباني و فکري، بهتر ميشود که يک سبک را تشخيص داد.
مبحث عروض را من به صورت شنيداري کار ميکردم. هر چند که انجام اين کار شايد در ابتدا کمي سخت به نظر برسد، اما از يک جا به بعد، هرچه به صورت شنيداري بيشتر کار کني، دستگاه عروضي ذهنت قويتر ميشود.
در ابتدا کافي است که براي هر وزن، يک بيت در ذهن داشته باشي و ابيات جديد را با اشعاري که در ذهن داري، مطابقت بدهي. من چون به عروض علاقه داشتم، از حل تستهاي زياد براي تسلط بر اين مبحث، اصلاً خسته نميشدم.
در کل، معتقدم که عروض را بايد به صورت «دلي» کار کرد.
براي فراگيري مبحث قافيه، کتاب درسي کمک زيادي به داوطلب نميکند؛ چون تبصرهها را توضيح نداده است و نياز است که به کتابهاي کمک آموزشي مراجعه کرد تا تبصرههاي قافيه را به خوبي متوجه شد.
درس عربي اختصاصي: براي يادگيري درس عربي اختصاصي، کار خاصي نکردم؛ در واقع، درس عربي را به صورت کلي، هم براي عمومي و هم اختصاصي، مطالعه ميکردم.
درس تاريخ و جغرافيا: تاريخ مثل داستان است و نياز نيست که کلمه به کلمة آن را حفظ باشي، اما نياز به مرور دارد، خود من شايد در کل، هر کتاب را پنج يا شش بار خواندم؛ اما دو سال است که تستهاي جغرافيا مشکل شده است؛ مثلاً عکسي از نقشهاي در کتاب جغرافياي دهم ميدهند، اما سؤال از کتاب دوازدهم است!
* چطور وقت کرديد که پنج يا شش بار کتابهاي حجيم تاريخ را بخوانيد؟!
بیشتر بخوانید :
امير مهدي زلفي: دو بار در سال دهم کتاب تاريخ دهم را خوانده بودم. يک بار هم تابستان منتهي به سال يازدهم خواندم و دو بار هم در سال دوازدهم خواندم. ببينيد آزمون سراسري گروه آزمايشي علوم انساني، يعني زحمت. بدون زحمت کشيدن و تحمل سختي، نميشود در اين گروه موفق شد.
درس علوم اجتماعي: متن کتاب جامعهشناسي را مثل اقتصاد بايد مو به مو خواند؛ حتي پاورقيها يا «بيشتر بدانيم»ها مهم هستند و نبايد چيزي را از قلم انداخت؛ در ضمن، جامعهشناسي، به خصوص در سال دوازدهم، خيلي حفظي نيست و بايد آن را فهميد و آمادگي ارايه سؤالهاي مفهومي را هم داشت؛ مثلاً بايد ديدگاههاي جامعهشناسي را بتوان از هم تفکيک کرد و تجزيه و تحليل نمود. صرف حفظ کردن جواب نميدهد.
درس فلسفه و منطق: درس منطق، نياز به مرور و تست زدن زياد دارد؛ در ضمن، بايد تستهاي ترکيبي هم بزني؛ يعني امکان دارد که تستهاي درسهاي يک و دو و سه را هم به طور مجزا خوب بزني، اما وقتي تستهاي اين سه درس به هم مرتبط بشود، با مشکل روبرو بشوي؛ براي همين منظور، بايد مرتب درسها را مرور کني و تستهاي ترکيبي را بزني.
فلسفه را بايد فهميد و نميشود با کليد واژه جلو رفت. بايد نظريههاي فلاسفه را بفهمي و بين درسهاي مختلف فلسفه ارتباط برقرار کني. در کل، براي کسي که علاقهمند به فلسفه نيست، اين درس، درس سختي است.
درس روانشناسي: روانشناسي، درس خوب و رواني است و بيشتر سؤالهاي آن حفظي است، اما سؤال مفهومي هم ميدهند و براي همين، لازم است که علاوه بر حفظ کردن به مفهومي خواندن هم توجه داشت؛ براي مثال بايد دقت کرد که در بخش فعاليتها، هر يک از مثالهاي کتاب به چه موردي اشاره ميکند.
* روزي چند ساعت مطالعه ميکرديد؟
امير مهدي زلفي: تابستان روزي شش ساعت درس ميخواندم .
طي سال تحصيلي هم، در روزهايي که کلاس نداشتم، هشت تا نه ساعت، و روزهايي که کلاس داشتم، ساعت مطالعهام کمتر بود. بعد از عيد نوروز هم 12 تا 13 ساعت در روز درس ميخواندم.
* بعد از عيد، از اين همه ساعت مطالعه در روز خسته نميشديد؟!
امير مهدي زلفي: چرا. گاهي اوقات خسته ميشدم و حتي شکايت هم ميکردم و به قول معروف غر ميزدم؛ حتي سر کلاس به دبيرانمان ميگفتم که چرا آنقدر بايد درس خواند؛ اما اين شکايتها فقط در حد حرف بود و کارم را انجام ميدادم و به خودم ميگفتم که خوب يا بد، اين دوران هم ميگذرد و اگر الان کنار بکشم و کوتاهي کنم، شايد بعدها حسرت بخورم که اي کاش بيشتر ميخواندم. شايد 20 سال ديگر، از اينکه در اين دوران کوتاهي کردم، پشيمان شوم، اما الان مطمينم که هيچ وقت به خودم نخواهم گفت که چرا کوتاهي کردم. به نظر من، يک کنکوري بايد يک مقدار يک دنده باشد تا کم نياورد؛ چون اگر آدم ناز نازي باشي، زود جا ميزني !
* فکر ميکنيد که مطالعه براي کنکور بايد به شيوة خاصي باشد؟
امير مهدي زلفي: اين سؤال را خيلي از دانشآموزان از من ميپرسند؛ اينکه با چه روشي درس خواندي که موفق شدي؟
اما مگر درس خواندن براي کنکور، روش خاص دارد؟ خوب کتاب را باز ميکني و ميخواني. ديگر فقط بايد حواست باشد که آن را به صورت سرسري نخواني. ميخواهم بگويم که اگر کسي رتبه يک ميآورد، مبتکر سيستم نويني براي درس خواندن نيست ! فقط با دقت و عمق بيشتري درس خوانده و تست زده و تستهاي بيشتري هم حل کرده است.
* آيا در اين مدت، براي شما پيش آمد که در درسي يا آزموني طي سال دوازدهم، نتايجت مطابق ميلت نباشد؟
امير مهدي زلفي: بله. در چند آزمون آزمايشي آرايههاي ادبي را خوب جواب ندادم؛ به همين خاطر، در برنامه مطالعاتيام، زمان بيشتري را براي تسلط بر اين مبحث گذاشتم و نتيجه گرفتم.
* کرونا و تعطيل بودن کلاسهاي حضوري، چه تاثيري بر نحوة کار شما گذاشت؟
امير مهدي زلفي: بدون شک، فضاي تحصيلي ناشي از کرونا، مسؤوليت بيشتري را بر عهدهام گذاشت و بايد متعهدتر ميبودم؛ اما از سوي ديگر، با اينکه ابهر شهر کوچکي است، ولي باز رفت و آمد به مدرسه، زمان بر است. به همين خاطر، کلاسهاي مجازي باعث شد که زمان بيشتري در اختيار خود داشته باشم.
* شب قبل از کنکور چه کرديد؟
امير مهدي زلفي: لغات فارسي سه سال را دوره کردم و شام خوردم و وسايل مورد نظرم را در کناري گذاشتم و خوابيدم؛ البته کمي طول کشيد تا به خواب بروم، اما وقتي به خواب رفتم، تا صبح راحت خوابيدم.
* سرجلسة آزمون مشکلي نداشتيد؟
امير مهدي زلفي: من عينکي هستم و بند ماسک و دستة عينک، گوشم را آزار ميداد.
* انتظار کسب رتبة يک کشوري را داشتيد؟
امير مهدي زلفي گل: نه. من معلم خصوصي نداشتم. کلاسهاي فوق برنامه نميرفتم و فقط از کتابهاي تست و کمک آموزشي استفاده کردم. براي همين هم فکر ميکردم که حتماً از اين همه مدارس خوب در تهران، يکي ديگر پيدا ميشود که وضعيتي بهتر از من داشته باشد و رتبة يک آزمون سراسري شود !
* در موفقيتتان، خانوادهتان چه نقشي داشتند؟
اميرمهدي زلفي: مهمترين نقش خانوادهام در اين بود که در درس خواندن من دخالتي نداشتند و اين موضوع باعث شد که من کلافه يا ناراحت نشوم؛ چون به نظر من، اينکه والدين دم به دم نظارت بکنند و به کار فرزندشان سرک بکشند، ناراحت کننده است. والدين بايد بپذيرند که حتي اگر فرزندشان اهل درس خواندن نباشد، با پي گيري مداوم، باز هم درسخوان نخواهد شد.
* در سال دوازدهم ورزش هم ميکرديد؟
امير مهدي زلفي: روزي يک ساعت در بوستان نزديک خانهمان ميدويدم. صبح کنکور هم همان جا نيم ساعت نرمش کردم و بعد به جلسة آزمون رفتم.
* تغذيهتان در سال آخر چطور بود؟
امير مهدي زلفي (با خنده): همان آب گوشت و قرمه سبزي هميشگي بود!
* به عنوان سخن نهايي، چه حرفي با داوطلبان آزمون سراسري سال آينده (1401) داريد؟
امير مهدي زلفي: تکليفتان را با خودتان روشن کنيد. اگر اهل درس خواندن هستيد، جانانه درس بخوانيد و هرچه در توانتان است، وسط بگذاريد تا بعد از يک يا دو سال يا حتي 10 سال، حسرت کوتاهي کردن، در دلتان نماند، و اگر اهل درس خواندن نيستيد، اين طور نباشد که چند سال پشت کنکور باشيد و در اين چند سال به اندازة يک سال هم درس نخوانيد. ميشود اصلاً کنکور نداد و آينده را از راههاي ديگر هم رقم زد.
* معدل کتبي نهايي؟
امير مهدي زلفي : 88/19.
* درصدهايتان را در آزمون سراسري نيز بفرماييد:
امير مهدي زلفي :
زبان و ادبيات فارسي 4/81درصد، زبان عربي: 92 درصد، فرهنگ و معارف اسلامي: 96 درصد، زبان خارجي: 7/90 درصد، رياضيات: 62 درصد، اقتصاد: 100درصد، ادبيات فارسي تخصصي: 3/92 درصد، زبان عربي تخصصي: 100درصد، تاريخ و جغرافيا: 8/57 درصد، فلسفه و منطق: 4/85 درصد، و روانشناسي: 4/93 درصد.
به نظر من، يک کنکوري بايد يک مقدار يک دنده باشد تا کم نياورد؛ چون اگر آدم ناز نازي باشي، زود جا ميزني !
اگر اهل درس خواندن هستيد، جانانه درس بخوانيد و هرچه در توانتان است، وسط بگذاريد تا بعد از يک يا دو سال يا حتي 10 سال، حسرت کوتاهي کردن، در دلتان نماند