۱۷ نکته در باب مطالعه
مطالعه، فعاليتي است که قواي ذهني، بيشترين کارايي را در آن دارد و انجام صحيح و پر ثمر آن، به آمادگي ذهني فرد بستگي تمام دارد. خواننده هنگام مطالعه بايد توانايي درک مطالب و ايجاد ارتباط ميان آنها با ساير معلومات را داشته باشد. براي افزايش مهارت خواندن نکات زير توصيه ميشوند:
1ـ تحقيقات نشان ميدهد که يکي از مؤثرترين راههاي افزايش بازدهي مطالعه، خواندن و به خود باز پس دادن يا براي خود بازگو کردن مطلب است. چنين روشي به دلايل زير بسيار مفيد است:
الف ـ وقتي شخصي مطلبي را با اطلاع از اينکه بزودي بايد آن را براي خود بازگو کند، مطالعه ميکند. اين احساس در وي انگيزش ايجاد ميکند که بعضي آن را « اراده براي يادگيري» ناميدهاند.
ب ـ وقتي مطلبي را که ميخوانيم، بخوبي براي خود بازگو کنيم، اين عمل خود يک پاداش است، و هرگاه قادر به انجام اين کار نباشيم، اثري دارد که با اثر تنبيه براي پاسخهاي نادرست، مشابه است.
ج ـ نکته ديگر آنکه بالاخره شخص بايد مطلبي را که خوانده است، تقريباً از بر کند؛ بنابراين، وقتي شخصي مطلبي را از بر ميکند، در واقع تکرار مجدد مطلب را که هدف اوست، تمرين ميکند.
2ـ در هنگام خواندن، جهش به عقب را ميتوان از بين برد. اکثر ما اغلب هنگامي که مايليم جملة جالبي را که خواندهايم، دوباره بخوانيم و يا در مواردي که تمرکز کافي و حضور ذهن نداشتهايم، دوباره به عقب برگشته و قسمتي از مطلب خوانده شده را مجدداً با دقت بيشتر بخوانيم، در واقع اقدام به واپس نگري ميکنيم؛ ولي اگر اين واپس نگريها را کنترل نکنيم، به صورت عادت بسيار بدي در خواهد آمد. تصور کنيد که اگر قرار باشد هر بار کلمه يا عبارت يا قسمتي از يک سطر را که خواندهايم، دوباره خوانده و باز به عقب برگشته و آن را دوباره و سه باره بخوانيم، رشته مطلب را گم کرده و بمراتب از سرعت مطالعه ما کاسته خواهد شد.
3ـ در هنگام خواندن، وسعت ديد را ميتوان تا حد ديدن بيش از پنج کلمه در هر توقف گسترش داد؛ يعني خوانندة سريع با توسعة ميدان ديد چشم خود، به شبه جملهها و عبارات توجه کرده و با اجتناب از تلفظ و خواندن تک تک کلمات، در هر نگاه چند يا چندين کلمه را ملاحظه و جذب ميکند. براي ديدن بيش از يک کلمه در هر بار، بايد از حرکت سر خود جلوگيري نماييد؛ بدين ترتيب، تعداد توقفهاي يک خواننده در پاراگراف دو خط و نيمي به حدود پنج الي شش توقف کاهش مييابد. براي بهتر روشن شدن مطلب، در زير سه نمونه از شيوه خواندن سه خوانندة کند، متوسط و سريع آمده است.
خواننده کند:
اگر / مقداري / خون / از / يک / انسان / بگيريم / و درون / ليواني / بريزيم / و آن را / در يخچال / نگهداري / کنيم / تا منعقد / نشود / پس از / مدتي / خواهيم / ديد / که خون / رسوب / ميکند / و به / دو بخش / مشخص / يعني / پلاسمها / و گلبولها / تقسيم / ميشود.
خوانندة معمولي و متوسط:
اگر مقداري خون / از يک انسان / بگيريم و درون / ليواني بريزيم / و آن را در يخچال / نگهداري کنيم / تا منعقد نشود / پس از مدتي / خواهيم ديد که / خون رسوب ميکند / و به دو بخش مشخص / يعني پلاسمها و گلبولها / تقسيم ميشود.
خوانندة سريع:
اگر مقداري خون از يک انسان بگيريم / و درون ليواني بريزيم / و آن را در يخچال نگهداري کنيم / تا منعقد نشود پس از مدتي خواهيم ديد / که خون رسوب ميکند / و به دو بخش مشخص يعني پلاسمها و گلبولها / تقسيم ميشود.
ملاحظه ميکنيد که خوانندة کند 31 بار توقف داشته و در هر توقف به هر کلمه نگاه کرده، احياناً آن را تلفظ کرده و سپس به کلمة بعدي پرداخته است. در خوانندة متوسط، تعداد توقفها به حدود 12 مرتبه کاهش مييابد، زيرا با هر بار نگاه کردن دو يا چند کلمه را در آن واحد ميبيند؛ ولي خوانندة سريع با توسعه ميدان ديد چشم خود، به شبه جملات و عبارات توجه کرده و با اجتناب از تلفظ و خواندن تک تک کلمات، در هر نگاه چند يا چندين کلمه را ملاحظه و جذب ميکند و لذا تعداد توقفهاي اين خواننده به حدود 6 تا 7 توقف کاهش مييابد (بايد توجه داشت که اين توقفها به کمتر از آن نيز قابل کاهش است).
4ـ يکي از علل کند خواني، تلفظ کلمات و خواندن تک تک آنها، حتي به صورت بيصداست که بايد از آن پرهيز شود. اين مشکل از عادات شکل گرفته در دوران تحصيلمان در دبستان به وجود آمده و از زمان يادگيري خواندن ناشي ميشود که بعدها نتوانستهايم بر آن فايق آييم، و براي از بين بردن آن تمرين لازم است. اگر به مدت دو سه هفته، روزي نيم ساعت را صرف تمرين کنيد، مسلماً به عادات غلط خود در نحوة خواندن فايق خواهيد آمد. يکي از راههاي پيشنهادي براي از بين بردن لب خواني (تلفظ کلمات و خواندن تک تک آنها، حتي به صورت بيصدا) اين است که بين لبهايتان، و نه بين دندانها، چيزي را که به قدر کافي سنگين باشد تا براي نگهداري آن ناچار به فشار دادن روي لبها باشيد، قرار دهيد و خواندن را ادامه دهيد.
5 ـ در موقع خواندن مطالب تازه، بايد به اصل موضوع توجه داشت؛ يعني بايد جملات گويا (يکي از جملات در هر پاراگراف را که خود به تنهايي گوياي منظور و هدفي است و نويسنده در پي تشريح آن در آن پاراگراف بوده است جملة گويا ميناميم) و کلمات اساسي را تشخيص داده و رؤوس مطالبي را که براي بيان اصل موضوع به کار رفته است، پيدا کرد. در موقع بازنويسي مطالب براي يادگيري نيز بايد به همين طريق عمل کرد.
6ـ مراحلي که بايد براي بهتر درس خواندن مراعات شود، عبارتند از:
الف ـ نظر اجمالي به مقاله: فصلي از کتاب، يا هر چيز ديگر را که در حال خواندنش هستيد يک بار به طور کامل بخوانيد تا لُب کلام و تصويري کلي از مطلب دستگيرتان شود. يک بار خواندن مطلب سبب ميشود که بدانيد اصل موضوع دربارة چيست؛ همانند نقاشان که قبل از شروع نقاشي، ابتدا خطوط اوليه را ميکشند.
ب ـ خواندن براي ثبت صحيح جزييات با ذهني هوشيار و با علاقه: اين بار مجدداً مطلب را يک بار ديگر بخوانيد و به جزييات آن مطلب دقت بيشتري کنيد. در اين مرحله سعي کنيد که آگاهانه سؤالهايي طرح کنيد و براي آنها پاسخهاي قانع کنندهاي ارايه دهيد.
ج ـ در پايان هر پاراگراف، سر خود را به عقب تکيه داده و مطمين شويد که مفاهيم ضروري را ميتوانيد با کلمات خودتان از حافظه خود فرا بخوانيد (فکر خوبي است اگر تصور کنيد که در حال توضيح دادن تمام مطالب براي دوستتان هستيد).
د ـ مرور: پس از تکرار نزد خود، يک بار ديگر کتاب را بخوانيد تا مطمين شويد که تمامي درس را کاملاً فهميدهايد؛ در ضمن بايد آنچه که خواندهايد «ملکة» ذهنتان شود و اين کار را به نحوي انجام دهيد که يادآوري يک قسمت از مطلب (يا هر کليد رمز، عبارت، اسم، نظريه و …) سبب شود که همة مطالب اساسي به ذهنتان بيايد.
هـ ـ بعد از خواندن مطلب، بررسي کردن فوري آن مطلب، ضروري است. روز بعد بررسي کنيد تا مطمين شويد که کليدهاي رمز بخوبي انجام وظيفه ميکنند و سريع و صحيح تمام مطالب را به يادتان ميآورند.
7 ـ هيچگاه با دوستتان در يک زمان و با هم مطالعه نکنيد؛ زيرا انجام اين کار سبب به هدر رفتن وقت شما خواهد شد؛ البته ميتوانيد مطلبي را براي مطالعه مشخص کنيد و پس از مطالعه، دربارة درس خوانده شده از يکديگر سؤال کنيد.
8 ـ ميتوانيد مطلب مطالعه شده را براي دوستتان يا هر کسي که مايل به يادگيري آن است، شرح دهيد؛ در اين صورت، تسلط شما بالا ميرود؛ زيرا هنگامي قادر خواهيد بود مطلبي را توضيح دهيد که آن را به طور کامل فهميده باشيد.
9 ـ اگر در جست و جوي پاسخي براي يک پرسش خاص هستيد، آن را به طور سطحي و بسرعت بخوانيد؛ اما مواد و مطلب فني و تخصصي را با دقت و تفکر بيشتر بخوانيد.
10 ـ يادگيري با فاصله، در مقايسه با يادگيري متراکم، داراي تاثير بيشتري است. در هنگام خواندن، زمانهاي مطالعه را به بخشهاي 30 يا 40 دقيقهاي تقسيم کنيد و بين آنها استراحت کوتاهي داشته باشيد. استراحت، ضمن اينکه باعث رفع خستگي اعضاي بدن ميشود، همچنين موجب ميشود اطلاعاتي که لحظاتي پيش مورد مطالعه قرار گرفتهاند با مطالب خوانده شده قبلي، پيوند لازم را برقرار نمايند. در هنگام استراحت بلند شويد، سپس حدود پنج دقيقه به انجام کارهاي ديگري غير از کارهاي فکري مشغول شويد، پنجره اتاق را باز کنيد و چند بار نفس عميق بکشيد.
11 ـ اگر چشم شما در هنگام خواندن، بخصوص در هنگام تند خواني، احساس خستگي ميکند، ميتوانيد از اين روش که عبارت است از تمرکز ميدان ديد روي يک شي در فاصلة دور استفاده کنيد. اين حالت نگاه را دو تا سه ثانيه انجام دهيد و سپس بدون حرکت دادن سر، به نزديکترين شي داخل اتاق نگاه کنيد و دو تا سه ثانيه هم روي آن شي تمرکز داشته باشيد. تمرين قبل را پنج بار انجام دهيد. در اين تمرين، ماهيچههاي اطراف چشم شما حرکت ميکنند و حالت خود را بخوبي حفظ کرده و خستگي آن از بين ميرود. اين تمرينات، خصوصاً براي کساني که کارهاي چشمي طولاني دارند يا زير نور برق کار ميکنند، مفيد است.
12ـ نوع ديگري از تکرار و تمرين، که به يادگيري و درک شما در هنگام خواندن کمک ميکند، يادداشت برداشتن يا خط کشيدن زير مطالب مهم و نکات کليدي يک درس است. در يک سلسله تحقيقات، به اين نتيجه رسيدهاند که ميزان يادآوري شاگرداني که از آنها خواسته شده بود در حين خواندن، زير جملات مهم يک متن را خط بکشند، به طور قابل ملاحظهاي از يادآوري شاگرداني که فقط متن را خوانده بودند، بيشتر است. اين نکته نيز بايد ذکر شود که کودکان کمتر از 12 سال، بخوبي قادر به تشخيص اطلاعات مهم در يک متن نيستند و بايد به آنها کمک شده و آموزش لازم در اين زمينه داده شود.
13 ـ يکي از عوامل عمدهاي که باعث جلوگيري از درک سريع يک متن در هنگام خواندن و مانع حفظ کردن آن مطلب ميشود «تداخل آموختههاي قبلي و بعدي» است که در اين حالت، مطالب جديد آموخته شده با مطالب قبلي در هم ميآميزند. براي جلوگيري از بروز اين حالت، بهترين راه «مطالعة تک موضوعي» است؛ يعني در مدتي که يک مطلب را ميخوانيد، از خواندن مطالب ديگر خودداري کنيد و تنها ذهن خود را روي همان يک مطلب متمرکز کنيد و پس از يک دوره استراحت کوتاه، موضوع مطالعه را تغيير دهيد. انجام اين کار، باعث عدم تداخل دانستهها و آموختههاي جديد ميشود.
14ـ براي اينکه کارِ خواندن و مطالعه براي شما کاري کسالتآور، طولاني و خسته کننده نباشد، موارد زير را در نظر داشته باشيد:
الف ـ مطالعه را با خوشحالي و رضايت شروع کنيد. اگر مطالعه را با بيميلي انجام دهيد، در تمام مدت مطالعه، با تمايلات منفي به خود آسيب ميرسانيد.
ب ـ هر چه زودتر مطالعه را شروع کنيد.
ج ـ مطالب را به چند بخش مجزا تقسيم کنيد تا يکباره با حجم فراوان آن روبرو نشويد.
د ـ به خود دلگرمي دهيد و آنچه را که تا به حال خواندهايد، در نظر آوريد و به خود بگوييد که تا به حال اين وضعيت، چندان هم سخت نبوده است.
15 ـ دانشآموز يا دانشجويي که کل مطالب را يکجا در نظر نميگيرد و از آن براي خود تصوير ذهني نميسازد، شبيه فرد سرگرداني است که به هر طرف رو ميکند. اين فرد، بر خلاف ميل باطني خود، نميتواند تمرکز داشته باشد؛ بلکه ابروها را درهم ميکشد، عزم را جزم ميکند، دوباره به صفحه کتاب خيره ميشود و تصميم ميگيرد به چيزهايي ديگر فکر نکند. او نميداند که در يک متن علمي، هرگز نميتوان چنين کاري را انجام داد. توصيه ما اين است که هرگز به اين شيوه درس نخوانيد و مطالعه يک فصل را از صفحه اول شروع نکنيد و صفحات را پشت سر هم بخوانيد. ضمناً ابتدا دقت کنيد که در آن فصل راجع به چه مطلبي صحبت شده است. براي اينکه بدانيد که در يک فصل، راجع به چه مطلبي صحبت شده است، ابتدا خلاصه آن فصل را ( البته اگر داشته باشد) بخوانيد. اگر آن فصل خلاصه نداشت، بهتر است که ابتدا فهرست مطالب آن را از نظر بگذرانيد و بعد عنوانهاي درشت آن را نگاه کنيد و بعضي از مطالب را از اينجا و آنجا بخوانيد و آنگاه خلاصهاي از آن فصل را براي خود تهيه کنيد. در تهيه خلاصه، هدف شما اين باشد که آنچه را که در آن فصل اساس کار است، کشف کنيد و معناي کلي آن را به دست آوريد. انجام اين کار، به احتمال زياد، از وقوع تداخل (پديدهاي که طي آن حافظه مربوط به يک فعاليت در اثر فعاليت ديگر، تضعيف ميشود) جلوگيري خواهد کرد. در اين روش، به جاي اينکه اجزاء را جزء به جزء ياد بگيريد و پشت سر هم بخوانيد و در دستاندازهاي تداخل دست و پا بزنيد، کل مطالب را يکجا در نظر بگيريد. آنچه در اينجا حفظ ميکنيد، کل مطلب است، نه اجزاء مختلف آن.
16 ـ چنانچه عادت کردهايد هنگام خواندن يک مطلب، در مورد آن سؤال مطرح کنيد، نسبت به خوانندهاي که اين خصوصيت را ندارد، خوانندة بهتري هستيد. طرح سؤال به تنهايي کافي نيست؛ بلکه بايد تلاش کنيد که به سؤالات پاسخ دهيد. گرچه ميتوان اين سؤال را در ذهن به شکل تيوري انجام داد؛ ولي اگر اين سؤالها و جوابها را يادداشت کنيد، مطالعه شما کارآمدتر خواهد بود و نشانه هوشياري شما در هنگام مطالعه است.
17 ـ براي غلبه بر حواس پرتي در هنگام مطالعه، بايد منشا حواس پرتي را شناخت. حواس پرتي اغلب خوانندگان را ميتوان به دو دسته تقسيم کرد: حواس پرتي دروني و حواس پرتي بيروني.
حواس پرتي دروني، عبارت از افکار و انديشههايي است که براي مقاصد مطالعه مزاحمت ايجاد ميکند. اين نوع مزاحمتها شامل مواردي چون نگراني در مورد مشکلات شخصي، تحصيلي، اجتماعي، اقتصادي يا شغلي هستند. اولين راه مقابله با عوامل حواس پرتي دروني، اين است که به هنگام مطالعه، يک تکه کاغذ را در دسترس قرار دهيد و هرگاه مشکل يا مطلبي ذهن شما را اشغال کرد، فوري آن مشکل را يادداشت کنيد و زماني را هم که تصميم داريد در آن زمان به آن مشکل رسيدگي کنيد، قيد نماييد. انجام اين کار، خيال شما را از بابت مشکلي که ذهنتان را اشغال ميکند، راحت خواهد کرد.
حواس پرتي بيروني را آسانتر از حواس پرتي دروني ميشود برطرف کرد. اين گونه حواس پرتي، عبارت است از: سر و صداهايي که در محيط مطالعه به گوش ميرسند، نور کم، سردي يا گرمي محل مطالعه و … که هر کدام راه حل مخصوص به خود را ميطلبد.
- هفته نامه پیک سنجش