چیزی در حدود 10 روز از برگزاری آزمون سراسری سال 1395میگذرد و حتماً خیلی از شما داوطلبان عزیز هم تا الان، کلید سؤالات را گرفته و تا حدودی می دانید که کنکور را چگونه برگزار کردهاید و مطمیناً بعد از آزمون متوجه شدهاید که کنکور نیز، یک آزمون مانند همه آزمونهایی است که تاکنون در آن شرکت کرده بودید و ترس و اضطراب شما هم موردی نداشت. به هر حال باید به همه شما یک «خسته نباشید» درست و حسابی گفت.
ممکن است بعضی از شما که از آزمون خود چندان راضی نباشند، بگویید «خسته نباشید؛ چی؟ من که نتونستم خوب امتحان بدم!» و یا بعضی بگویند «با اینکه خیلی تلاش کردم، نمی دونم چرا نتونستم اون طورکه خونده بودم به سؤالات جواب بدم» حتماً در این میان، گروه خیلی زیادی هم هستند که بعد از پایان آزمون تا الان با این استرس و اضطراب به سر می برند که اصلاً قبول می شوند یا نه، و هر روز به مرور درصدها و جمع و تفریق جواب های غلط و درست خود مشغولند. با اینکه این گروه از داوطلبان، تعداد زیادی هستند و حتی میتوان گفت که این موضوع تا حدودی در میان شرکت کنندگان طبیعی است، اما توصیه میکنیم که همه شما کنکور را از ذهن خود خارج کرده و زندگی عادی خود را سپری کنید. اینکه میگوییم به زندگی عادی خود ادامه دهید به این معنی نیست که اگر در میان شما کسانی باشند که به هیچ وجه از آزمون خود راضی نیستند و قطعاً میدانند که نتیجه مورد نظر خود را به دست نخواهند آورد، دست روی دست گذاشته و کاری نکنند؛ بلکه آنها میتوانند از همین امروز و برای کسب یک نتیجه عالی و دلخواه، برنامه خوبی را ترسیم نمایند و با استفاده از تجربه شان در آزمون 1395، خود را برای آزمون 1396 آماده کنند و مطمین باشند که با تلاش و کوشش می توانند به هر آنچه در نظر دارند، برسند.
منظور ما از این موضوع، آن است که به خود بقبولانید کنکور تمام شد و دیگر زمان افسوس خوردن و سرزنش کردن خود یا دیگران و حتی فکر کردن به نتیجه نیز نیست؛ زیرا وقت و انرژی شما بیش از این ارزش دارد که خود را برای آنچه که دیگر نمی توانید کاری برای تغییرش انجام دهید، شماتت یا سرزنش کنید؛ در عوض به خود بگویید که شما آنچه در توان داشتید برای کسب نتیجه خوب انجام داده اید و مهم نیز همین است که شما خود را در این ورطه قرار دادهاید. وقتی این گونه به موضوع نگاه کرده و در موردش قضاوت کنید، می بینید که چقدر احساس آرامش میکنید. میخواهیم در مورد «اریک مبانی» با شما صحبت کنیم. به نظر ما، او و شما شرایطی شبیه به یکدیگر داشته اید.
اریک موسی مبانی، شناگری از گینه بود که در المپیک سال ۲۰۰۰ شرکت کرد، ولی برنده نشد. او تا زمان شرکت در مسابقه، هیچ گاه یک استخر بزرگ ندیده بود و در کشورش در استخر یک هتل که فقط ۲۰ متر طول داشت، تمرین می کرد.
علاوه بر این، اریک هیچ گاه در یک مسیر ۱۰۰ متری، مسابقه شنا نداده بود. درحالی که دو شرکت کننده (از نیجریه و تاجیکستان) هر دو به علت شیرجه غلط در شروع مسابقه از دور حذف شدند، اریک به کار خود ادامه داد. او، سرش را از آب بالا گرفته و به سختی پا می زد و به شنا کردن ادامه می داد. اریک، اولین طول استخر را با تقلا و تلاش فراوان طی کرد و هنگام پیمودن طول دوم استخر، نزدیک بود که غرق شود؛ ولی او، آنچه در توان داشت، انجام داد و تسلیم نشد. ۳۰ متر مانده به خط پایان، هفده هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه به تشویق او پرداختند و با هر پایی که میزد، صدای تشویق تماشاگران بلندتر میشد.
۱۰متر مانده به پایان کار، او مانند چوب پنبه ای، روی آب بالا و پایین می رفت،اما جمعیت دیوانه وار او را تشویق میکردند، و سرانجام هنگامی که موسی مبانی به پایان مسیر مسابقه رسید، سقف استادیوم از شدت تشویق تماشاگران در حال کنده شدن بود!
اریک مسیر مسابقه را در یک دقیقه و ۵۲ ثانیه طی کرده بود؛ یعنی یک دقیقه دیرتر از رکورد سایرین، اما کسی به این موضوع توجه نکرد؛ چون اریک آنچه در توان داشت، انجام داده بود. حتماً میپرسید چه شباهتی میان شما و او وجود دارد.
اول اینکه وقتی دیگران بدانند که شما آنچه در توان داشته اید، انجام دادهاید، بدون توجه به نتیجه، آن را از شما خواهند پذیرفت و حمایتتان خواهند کرد.
دوم به این جمله توجه کنید «… اریک هیچ گاه در یک مسیر ۱۰۰ متری، مسابقه شنا نداده بود…» شاید شما نیز جزو داوطلبانی بودید که تا قبل از روز کنکور، در یک امتحان (تستی و از همه دروس) در بازه زمانی ۴ ساعت شرکت نکرده بودهاید.
به اریک موسی مبانی توجه کنید که تا آخرین لحظه، دست از تلاش برنداشت و مطمیناً از خود راضی بود. او گرچه نتیجه دلخواهش را کسب نکرد، اما می دانست که به خودش بدهکار نیست. شما هم چون اریک تا آخرین لحظه تلاش کردهاید و به همین دلیل، باید خود را تحسین کنید و بدون فکر کردن به نتیجه، از روزهای خود، بهترین استفاده را بکنید. فراموش نکنید که کنکور تمام شد و نگرانی، استرس و اضطراب شما، فقط به نامناسب شدن اوضاعتان منجر می شود. به خدا توکل کنید و نتیجه کار خود را به او واگذار نمایید و مطمین باشید که خدای بزرگ که تمام هستی و کاینات مولود خواست و اراده اوست، برای شما بهترینها را مقدر کرده است. با ایمان به این تفکر و دانستن این موضوع که کاینات و قانون جذب، تفکر شما را به حقیقت تبدیل می کنند، مثبت اندیش باشید و آینده خود را زیبا ببینید و برای زیبا ساختن آن تلاش کنید و نتیجه تلاشتان را به خدا واگذار کنید.
ما انسان ها گرایش داریم که از ابتدا با نتیجه کارهایی که انجام می دهیم، زندگی کنیم. ما معمولاً اثر و نتیجه تمام تجربیاتی را که در زندگی به دست میآوریم با خود به دوش میکشیم و به همین دلیل، زمانی که انرژی خود را صرف نتیجه می کنیم، قانون جذب هم برای ما همان چیزی را به ارمغان می آورد که در ذهنمان میگذشته است؛ درست مانند یک چرخه علت و معلولی حقیقی.
از سوی دیگر میتوان گفت که یک فرد موفق نیز شرایط مشابهی را دارد. او با دید مثبت به جامعه نگاه میکند، از نعمتهایی که در زندگی دارد، بهرهمند می شود، با شور و اشتیاق زیاد به زندگی ادامه میدهد و هر روز چنین تجربههایی را در زندگی خود تکرار کرده و شادی و رضایت بیشتری را به زندگی خود دعوت میکند.
قانون جذب به ما میگوید که در زندگی به همان چیزهایی میرسیم که روی آنها تمرکز میکنیم و به آنها انرژی میدهیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، به هر چیزی که فکر کنیم در زندگی برایمان متجلی خواهد شد؛ به عبارت دیگر، روی هر چیزی که تمرکز کنیم، آن را به زندگیمان فرا خواندهایم. ممکن است آن چیزی که ما به زندگی خود فرا خواندهایم، با تصویری که در ذهن خود داشتیم، تفاوت کند، اما ماهیت هر دو در نهایت یکی است.
پس فراموش نکنید وقتی که کاری را انجام دادید، نتیجه و تصویر خوبی را از آن برای خود تجسم نمایید تا بهترین چیز ممکن برای شما اتفاق افتد. ذهن خود را با افکار منفی به هم نریزید و لحظه های زیبای زندگی را با فکر کردن به آنچه که تغییرش دیگر امکانپذیر نیست، خراب نکنید؛ اما با خودتان روراست باشید و اگر واقعاً فکر میکنید که با اعلام نتایج کنکور، نتیجه دلخواه را نخواهید گرفت، از همین امروز با یک کوله بار پر از تجربههای مفید، مجدداً قدم در راه بگذارید و برای ساختن آنچه مورد نظر شماست، از نو شروع کنید.
* هفته نامه پیک سنجش