هنر در زمان «حال» زندگي کردن
ترم دوم تحصيلي آغاز شده و کمتر از پنج ماه تا آزمون سراسري باقي مانده است؛ چند ماه مهم و سرنوشت ساز که در اين مدت تعداد قابل توجهي از داوطلبان، علاوه بر آمادگي براي آزمون سراسري، بايد براي امتحانات نهايي نيز آماده شوند؛ اما متاسفانه در همين ماههاي مهم، که بايد تلاش داوطلبان دو چندان گردد و با يک مديريت زمان دقيق، بهترين بهره را از زمان خود ببرند، عدهاي به اين بهانه که زمان اصلي را از دست دادهاند و فرصت زيادي براي درس خواندن نمانده و در اين مدت کوتاه نميتوان نتيجهاي گرفت، وقت خود را به بطالت ميگذرانند و به قول معروف «فرصت سوزي» ميکنند.
اين در حالي است که اگر داوطلبان از همين زمان موجود بهره ببرند و به جاي آنکه براي گذشتۀ از دست رفته خود تاسف بخورند يا در رؤياي آينده نيامدهشان خيالبافي بکنند، به حال توجه نمايند، ميتوانند شاهد موفقيتي خيره کننده باشند؛ در واقع، وقتي ما ارزش زمان حال را بدانيم و با تمام حواس خود، هشيار و آگاه به زمان حال باشيم (به گذشته فکر نکنيم يا در آن ساکن نشويم و نيز مضطرب و نگران آينده نباشيم)، روي کاري که در دست داريم تمرکز کرده و تمام توجه خود را صرف آن ميکنيم و تا رسيدن به نتيجه مطلوب خود پيش ميرويم.
وقتي که در لحظه زندگي ميکنيم، به جاي جست و جوي کميت زمان، از هر دقيقه لذت ميبريم و آن را مزه مزه ميکنيم.
البته اين به معني آن نيست که ما برنامهاي نداريم يا خود را براي آينده آماده نميکنيم. ما تمام اين امور را ميتوانيم انجام دهيم و در عين حال از هر لحظه هم لذت ببريم؛ درست به همان شکلي که بر ما آشکار ميشود؛ به طور مثال، اگر هدفمان اين باشد که هر روز براي آمادگي در آزمون سراسري تست بزنيم، ميتوانيم اين کار را در حالي انجام دهيم که از فرآيند تستزني لذت ببريم؛ نه اينکه دايم به اين فکر کنيم که: «آيا اين تست يا مشابه آن در کنکور خواهد آمد و اگر تستي مشابه اين تست در کنکور بيايد، من ميتوانم به آن پاسخ بدهم؟» يا مدام کتاب تست را ورق بزنيم و از حجم باقي مانده غصه آن بخوريم.
زماني که ما خودمان را براي زندگي در لحظه آموزش ميدهيم، خود را در آن لحظه فرو ميبريم و زيبايي آن را کشف ميکنيم. ما ياد ميگيريم که روي انرژي خود، تمرکز کرده و آن را مديريت کنيم. حتي زماني که استراحت ميکنيم، بايد آن لحظه را مزه مزه کنيم. انجام اين کار به ما فرصتي براي دوباره شارژ شدن، دوباره تازه شدن و پيدا کردن شفافيت ميدهد.
اگر ياد بگيريم که از فرايند درس خواندن لذت ببريم، از اين همه نگراني، ياس و اندوه رهايي خواهيم يافت و آگاهانه، مسؤول و هدفمند زندگي خواهيم کرد و بهرهوري از مواهب الهي و لذت بخشي زندگي را بيشتر احساس ميکنيم.
وقتي ما در گذشته زندگي ميکنيم و مدام براي اشتباهاتمان آه ميکشيم يا از برخوردي که با ما شده است، گله داريم، اجازه نميدهيم که تجارب دردناک و اشتباهات پيش آمده يا روزگار سخت، بگذرند؛ در واقع، ما خود را به درک حال و آيندهاي مشابه محکوم ميکنيم. ما بايد بپذيريم که نميتوانيم گذشته را تغيير بدهيم. زندگي در لحظه، به معني آن است که اجازه بدهيم گذشته عبور کند و به آينده اعتماد کنيم. اگر ما مثبت بين بوده و به زمان حاضر خوش بين باشيم، آينده ما نيز مثبت و اميد بخش خواهد بود.
راهکارهايي براي زندگي کردن در زمان حال
* لبخند بزنيد؛ چون هر روز پر از امکانات جديد و نامتناهي است! هر روزتان را با لبخند شروع کنيد. هر روز صبح کنترل نگرش شما به زندگي، در دستانتان است؛ پس خوشبين و منتظر بروز اتفاقات خوب باشيد.
* روي گذشتهتان متوقف نشويد.
اگر هنوز در مورد آنچه که ديروز انجام دادهايد صحبت ميکنيد، حواستان باشد که امروزتان را از دست دادهايد
* برنامهريزي کنيد و روي کاري که الان ميتوانيد براي رسيدن به خواستهتان انجام دهيد تمرکز کنيد. برنامهريزي به انسان انرژي ميدهد. در کل، اين عبارت را شعار زندگي خود قرار دهيد: «من برنامهريزي ميکنم کارهايم را، و کار ميکنم برنامههايم را»
* روي يک کار تمرکز کنيد. وقتي با يک دست چند هندوانه بر ميداريد، ناخودآگاه تمرکز ذهني شما از بين ميرود و در حين انجام يک کار، به کار ديگري فکر ميکنيد.
توجه داشته باشيد که هر لحظه را فقط براي انجام يک کار ساختهاند.
* به محيط اطرافتان توجه کنيد. نورها، اصوات، بوها و جزييات محيط را دريابيد. با تمرکز به مکالمات ديگران، موسيقي و حتي سکوت را گوش دهيد.
بیشتر بخوانید :
موقع مکالمه به چشمهاي آدمها نگاه کنيد. غذا و نوشيدني را مزه مزه کنيد و طعم هر لقمه غذا را بچشيد.
* تنفس کامل و عميق داشته باشيد. فايده تنفس عميق در يوگا و مراقبه ثابت شده است و تنفس شکمي بهترين نوع آن است. هرگاه خواستيد به درونتان توجه کنيد و به لحظه حال بياييد، سه تا پنج نفس عميق بکشيد. چشمانتان را ببنديد و به چيز ديگري فکر نکنيد
.
* به کف پاهايتان فکر کنيد! اين پيشنهاد، پيشنهاد عجيب و غريبي به نظر ميرسد؛ اما اگراحساس ميکنيد که ذهنتان بدون اختيار شما، دايماً به چيزي که ديروز اتفاق افتاده است يا آن چه فردا قرار است اتفاق بيفتد، فکر ميکند، فقط براي يک لحظه مکث کنيد و روي کف پاهاي خود تمرکز کنيد.
چشمانتان را ببنديد و فقط به کف پاهايتان فکر کنيد.
سعي کنيد که پوست نرم کف پاهايتان را حس کنيد؛ بدون اينکه با دستهايتان لمسش کنيد. به سادگي از قدرت تمرکزتان استفاده کنيد.
کف پاهاي خود را روي کفشهاي خود احساس کنيد يا اينکه آنها را وقتي روي فرش گذاشتهايد، حس کنيد.
هنگامي که پرزهاي قالي پاهايتان را قلقلک ميدهد، به انگشتان پا، قوس کف پايتان و فشاري که به قوزک پايتان ميآيد توجه کنيد.
شايد به نظر عجيب و غريب برسد، اما شما در حال حاضر کاملاً در زمان حال هستيد و افکار مربوط به ديروز و فرداي شما هم ناپديد شدهاند!
* کودکان را الگوي خود قرار دهيد.
کودکان، استاد زندگي کردن در لحظۀ حال هستند و وقتي يک کودک گرسنه باشد، به شما ميگويد که گرسنه است و منتظر نميشود تا شرايط لازم براي غذا خوردن فراهم گردد؛ يا وقتي که خسته است، ميخوابد.
برخلاف کودکان، اکثر ما بزرگسالان با مسؤوليتها و دغدغههايي زندگي ميکنيم که موجب ميشوند ذهنمان از يک فکر به فکر ديگري بپرد.
هنگامي که اين اتفاق ميافتد، فرصت تجربه و استفاده از پتانسيل لحظۀ حال را از دست ميدهيم، اما اگر روحيۀ کودکان را داشته باشيم، ميتوانيم در زمان حال و بدون دغدغۀ آينده يا غم گذشته، زندگي کنيم.
اگر ياد بگيريم که از فرايند درس خواندن لذت ببريم، از اين همه نگراني، ياس و اندوه رهايي خواهيم يافت و آگاهانه، مسؤول و هدفمند زندگي خواهيم کرد و بهرهوري از مواهب الهي و لذت بخشي زندگي را بيشتر احساس ميکنيم
اگر هدفمان اين باشد که هر روز براي آمادگي در آزمون سراسري تست بزنيم، ميتوانيم اين کار را در حالي انجام دهيم که ازفرآيند تستزني لذت ببريم؛ نه اينکه دايم به اين فکر کنيم که: «آيا اين تست يا مشابه آن در کنکور خواهد آمد و اگر تستي مشابه اين تست در کنکور بيايد، من ميتوانم به آن پاسخ بدهم؟» يا مدام کتاب تست را ورق بزنيم و از حجم باقي مانده آن غصه بخوريم