مهم، داشتن روحيۀ خوب است (بخش آخر)
گفت و گو با سه رتبۀ تک رقمي کشوري گروه رياضي 98:
آيا ميدانيد که رتبۀ 3 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي و فني، از مهر ماه درس خواندن براي کنکور را آغاز کرده و بخشي از عقب ماندگيهاي درسي خود را در تعطيلات نوروز برطرف نمود؟ آيا ميدانيد که رتبههاي 8 و 10 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي و فني نيز در سر جلسۀ کنکور استرس داشتند؟
ميخواهيم بگوييم که حتي بهترين رتبههاي آزمون سراسري نيز، در سالي که کنکوري بودند و سرجلسۀ آزمون، با مشکلاتي دست به گريبان بودند و اينگونه نبوده است که همه چيز براي آنها مثبت و ايدهآل باشد.
فقط آنها در شرايط مختلف و گاه نامناسب، هدف خويش را گم نکرده و همچنان با عزمي راسخ به پيش رفتهاند بخش آخر از گفت و گو با آقاي دانا افاضلي، رتبۀ 3، خانم فاطمۀ جعفري، رتبۀ 8، آقاي محمد مهدي ابوترابي، رتبۀ 10 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي و فني آزمون سراسري سال 98 ميتواند اطلاعات خوبي در اين زمينه در اختيار شما قرار دهد. با سپاس از اين عزيزان، که در اين گفت و گو شرکت کردند، بخش آخر اين گفت و گو را تقديمتان ميکنيم.
* هر داوطلبي ميخواهد بهترين کارايي را در سالي که کنکور ميدهد، داشته باشد؛ از همين رو، زمان و بهره برداري بهينه از آن، يکي از مسايل مهم براي داوطلبان آزمون سراسري است. عدهاي براي رسيدن به بهترين بهرهوري از اين سال سرنوشت ساز، استفاده از يک مشاور را پيشنهاد ميدهند؛ نظر شما در اين زمينه چيست؟
محمد مهدي ابوترابي: من با برنامۀ مشاور مدرسه پيش ميرفتم و اين برنامه برايم مفيد بود؛ براي مثال، قبل از کنکور کمي استرس داشتم که با مشاورمان آن را در ميان گذاشتم و او با صحبتهاي انگيزشي و روحيه دادن، حالم را خوب کرد و کمکم کرد که به احتمالات منفي فکر نکنم.
دانا افاضلي:
براي من، مشاور، يکي از مهمترين عوامل موفقيت بود و هم از لحاظ روحي و هم از لحاظ درسي به من کمک کرد؛ چون تجربۀ لازم را داشت و ميتوانست به خوبي راهنمايي کند که براي کسب رتبۀ عالي در رشتهاي که ميخواهي در آن قبول شوي، بايد چگونه تلاش کني تا به نتيجه برسي.
خود من در وجودم کسب رتبه تک رقمي نميديدم، اما مشاورمان در من چنين چيزي را ديد و کمکم کرد تا به آن برسم.
خانم ذاکري (مادر دانا افاضلي):
تکليف والدين مدرسهاي که مشاور دارد، مشخصتر است؛ چون والدين لازم نيست که با تک تک معلمها در ارتباط باشند و مشاور پل ارتباطي خوبي بين والدين و کادر مدرسه است. مشاور مدرسه دانا، اطلاعات شسته و رُفته و خوبي را در اختيار من قرار ميداد و ديگر لازم نبود که من با هر معلمي جدا جدا صحبت کنم تا از وضعيت فرزندم با خبر شوم. فاطمه جعفري:
در برههاي از زمان، وضعيت روحيام خيلي بد بود و مشاور مدرسه خيلي به من کمک کرد و در کل، از لحاظ روحي خيلي ما را جمع و جور ميکرد و نميگذاشت که نااميد شويم يا گرفتار حاشيهها شويم؛ به خصوص که در سال تحصيلي ما، يک وضعيت استثنايي پيش آمد؛ چون معلم گسستۀ ما، به خاطر بيماري سرطان، اواخر آذر ماه از دنيا رفتند و ما شاهد مبارزۀ ايشان با بيماري بوديم، و اين چالش بزرگي براي ما بود و روحيه بيشتر بچهها به همين خاطر خراب شده بود؛ اما مشاورمان کمک کرد تا دوباره به وضعيت عادي باز گرديم.
از لحاظ برنامهريزي درسي هم مشاوران خيلي خوب بودند و اصلاً برنامهريزي را ايشان به من ياد دادند.
* از قديم گفتهاند که عقل سالم در بدن سالم است؛ به عبارت ديگر، تغذيه و ورزش ميتواند در کسب آمادگي علمي داوطلب بسيار مؤثر باشد؛ در اين زمينه چه برنامهاي داشتيد؟
خانم شريفي (مادر فاطمۀ جعفري):
تلاش ميکردم که براي ايشان تغذيهاي سالم فراهم کنم؛ براي مثال، استرس باعث ميشود که تمايل به شيريني بالا برود و من، براي اينکه تمايل به شيريني را در فرزندم کاهش بدهم، بيشتر ميوه در اختيارش قرار ميدادم يا سالاد که هميشه در برنامۀ غذايي ما بود. در زمينۀ ورزش نيز مُصر بوديم که فرزندمان هفتهاي يک بار سالن برود و بدمينتون بازي کند؛ چون قبل از سال دوازدهم، بدمينتون را به صورت حرفهاي دنبال ميکرد و ما ميدانستيم که ورزش، حتي در حد محدودش، در حفظ روحيه فرد، بسيار مؤثر است؛ به همين خاطر، ورزش کردن ايشان هفتهاي يک بار تا آخر ادامه داشت و اصلاً حذف نگرديد.
خانم ذاکري (مادر دانا افاضلي):
فرزند من، اصطلاحاً «بخور» نيست و من خوردن خيلي چيزها را براي او اجبار ميکردم. يکي از موادي که هميشه در خانه تهيه ميکردم يا دانا به عنوان تنقلات به مدرسه ميبرد، آجيل بود؛ چون ساعات درسي مدرسه خيلي زياد بود و مصرف تنقلات انرژي لازم را برايش فراهم ميکرد.
دانا افاضلي: تا پيش از سال دوازدهم، تنيس روي ميز را به طور حرفهاي بازي ميکردم، اما براي کنکور آن را کنار گذاشتم؛ البته پنجشنبهها يا جمعهها ورزش سبک داشتم، اما يک برنامه منظم و جدي نداشتم.
محمد مهدي ابوترابي: تغذيۀ خاصي نداشتم و در زنگهاي تفريح هم با ساير همکلاسيها واليبال بازي ميکرديم. * زنگ تفريحها درس ساعت بعد را نميخوانديد؟
محمد مهدي ابوترابي: نه، زنگ تفريح براي ما صرفاً زمان بازي بود.
* نظرتان دربارۀ نيايش چيست؟
محمد مهدي ابوترابي: يک رابطه احساسي با پروردگارم داشتم و اين ارتباط به من خيلي کمک ميکرد؛ به خصوص روزهايي که حالم خوب نبود. دانا افاضلي: فکر کردن دربارۀ مسايل اعتقادي را خيلي دوست دارم و براي من زنگهاي معارف سال دوازدهم، فرصت خوبي براي تفکر و تامل در اين زمينه بود.
فاطمه جعفري: نيايش، هميشه بخشي از زندگي من بوده است و سال دوازدهم هم، مثل ساير سالها، همين فضا بر من حاکم بود. * نقش والدين را در موفقيتتان چگونه ارزيابي ميکنيد؟
فاطمه جعفري: براي من، که سال دوازدهم بيشتر در خانه بودم، والدينم نقش مهمي در موفقيتم داشتند؛ چون همواره فضاي خانه را برايم آرام نگه ميداشتند و طوري رفتار ميکردند که من به جايي رسيدم که نتيجه آزمونهاي آزمايشي برايم مهم نبود، و حتي اگر آنها را خراب ميکردم، ميگفتند که نبايد ذهنت را به خاطر اين مسايل آشفته کني. محمد مهدي ابوترابي:
والدينم همۀ شرايط را براي موفقيت من مهيا کردند؛ براي مثال، سالي که کنکوري بودم، مسافرت نرفتند، مهماني خيلي کم ميرفتند و چون من در خانه درس ميخواندم، رعايت حال مرا ميکردند و فضاي خانهمان خيلي آرام بود. ضمناً در تهيۀ کتابهاي کمک آموزشي براي من نيز کوتاهي نکردند و هر چه ميخواستم، برايم تهيه ميکردند. دربارۀ نتايج آزمونهاي آزمايشي هم حساس نبودند و مرا بازخواست نميکردند.
دانا افاضلي: فکر ميکنم درست نيست که نقش والدين را به سال دوازدهم محدود کنيم. براي من، همۀ سالهايي که درس خواندم، خانواده خيلي نقش داشت؛ حتي مکان خانه را عوض کردند تا من براي رفتن به مدرسه و کلاسهاي المپياد، بُعد مسافت نداشته باشم.
بيشتر بخوانيد :
زيستشناسي؛ درسي مهم و اثرگذار
چند نکته درباره تاثير سوابق تحصيلي و انتخاب نظام آموزشي در آزمون سراسري ۱۳۹۹
چند نکته درباره منابع سؤالات آزمون سراسري
* آقاي افاضلي! به المپياد اشاره کرديد و قبل از اين هم گفتيد که تابستان منتهي به سال دوازدهم را درگير المپياد بوديد و حتماً در آخرين مرحله هم امتياز لازم را کسب نکرديد و جزو 10 نفر آخر، که مدال طلا ميگيرند و بدون کنکور در دانشگاه پذيرفته ميشوند، نشديد. اکثر اين دسته از دانشآموزان، مدتي طول ميکشد تا بتوانند خودشان را پيدا کنند، و چون از بقيه داوطلبان عقبتر هستند و بيشتر روي يک درس تمرکز کردهاند، نميتوانند رتبهاي در حد توان خود کسب کنند؛ با اين حال، چه شد که شما توانستيد با وجود شرايطي مشابه، رتبۀ 3 کشوري را به دست بياوريد؟
دانا افاضلي: در ابتدا من هم انگيزۀ لازم را براي درس خواندن نداشتم و در ضمن ميترسيدم؛ چون ميديدم که بچههايي با شرايط مشابه من در سالهاي گذشته، خيلي موفق نشدهاند؛ اما بعد چشمهايم را بستم و خودم را در مسير کنکور انداختم و سعي کردم که با درسها درگير بشوم.
بعد از دوهفته ديدم که خيلي هم مسير مشکلي نيست و ميتوانم در رشتهاي که ميخواهم، قبول شوم؛ براي مثال، هفتۀ دوم، در برآيند هفتگي مدرسه اول شدم و اين موفقيت خيلي کمکم کرد که جلو بروم. از مشاور مدرسه هم خيلي کمک گرفتم؛ چون، همان طور که پيش از اين گفتم، او به من ايمان داشت و معتقد بود که ميتوانم موفق شوم؛ البته به يکباره پيشرفت نکردم، بلکه آرام آرام خودم را پيدا کردم. در ابتدا ترس داشتم و از درس فراري بودم، ولي کم کم درگير شدم و در پيمودن اين روند، موفق شدم.
* جوّ مدرسه چگونه بود؟
دانا افاضلي: جوّ مدرسه براي من خوب بود و اين براي من خيلي مهم بود؛ چون من در خانه نميتوانستم درس بخوانم و تمام سال تحصيلي و تابستان منتهي به کنکور را در پايگاه مطالعاتي مدرسهمان درس ميخواندم. محمد مهدي ابوترابي: مدرسۀ ما فوقالعاده بود و به نظرم نميتوانست که بهتر از اين باشد. هم بچهها درس خوان بودند و هم جوّ آن مثبت بود و انرژي منفي هم در آن حاکم نبود.
در مدرسه آزمونهاي آزمايشي زيادي ميداديم که اين آزمونها خيلي در موفقيتمان مؤثر بود. اردوهاي جمعبندي هم داشتيم که خيلي خوب بود. فاطمه جعفري: در کلاس جوّ خوبي حاکم بود. بچهها به وضعيت درسي هم کاري نداشتند و زنگهاي تفريح، صحبت از درس نميشد. در کل، جوّ شادي وجود داشت و اين موضوع، در موفقيت ما تاثيرگذار بود.
* در تعطيلات نوروز چه کرديد؟
فاطمه جعفري: قبل از عيد، چند روز مسافرت رفتيم. اين چند روز را کمتر درس خواندم، اما اين سفر براي روحيهام خوب بود. عيد، تنها اردوي مطالعاتي من بود و چون با حضور در اين اردو، در جوّ بچهها بودم، در مجموع، برايم مثبت بود. در اين ايام، درس خواندنم، مثل روزهاي تعطيل ديگر بود و دو هفته مداوم از صبح درس ميخوانديم. دانا افاضلي: قبل از عيد آبله مرغان گرفتم و چند روزي که قرار بود به استراحت و تفريح بگذرد، براي من به بيماري گذشت؛ اما با شروع تعطيلات نوروز، حالم خوب شد و چون تابستان درگير المپياد بودم و از درسها عقب مانده بودم، ايام نوروز فرصت خوبي براي جبران عقب ماندگيهايم فراهم شد.
در کل، ايام نوروز با بازخواني و دورههاي مبسوطي که در مدرسه داشتيم، نقاط ضعفمان برطرف شد؛ چون قبل از عيد، هر روز درس جديدي اضافه ميشود و گاه فرصت دوره کردن آنها نيست. ما در فروردين دو بار مطالبي را که خوانده بوديم، دوره کرديم؛ البته نقش مشاور در اينجا خيلي مهم بود که کمک کرد تا خسته نشويم و بتوانيم درس خواندن و آمادگي براي کنکور را به خوبي ادامه دهيم.
محمد مهدي ابوترابي: از روز دوم فروردين به بعد، روزي 12 ساعت در اردوي مطالعاتي بوديم و در 10 روز دروس پايه را تمام کرديم؛ در واقع، من رياضي و فيزيک را بعد از عيد اصلاً نخواندم.
* ماه رمضان چه کرديد؟
محمد مهدي ابوترابي: در ايام ماه رمضان، يک روز در ميان، آزموني مشابه کنکور ميداديم و روزهايي که آزمون نميداديم، از صبح تا يکي دو ساعت مانده به افطار درس ميخواندم و بعد از افطار هم تا ساعت 12 شب درس ميخواندم؛ انگار درس خواندن حواسم را پرت ميکرد و گرسنهام نميشد!
* روز قبل از کنکور را چگونه گذرانديد؟
فاطمه جعفري: روز قبل از کنکور، اصلاً درس نخواندم و سعي کردم که زود از خواب بيدار شوم و بعد از ظهر نخوابم تا بتوانم شب راحت بخوابم. بعد از ظهر هم بيرون رفتم و کمي گشتم تا خسته شوم. سر جلسۀ آزمون هم در ابتدا يک هيجان خاصي داشتم، اما بعد آرام شدم. دانا افاضلي: روز قبل از کنکور، يک مجموعه آزمون «آنلاين» مدارس برتر را از خودم گرفتم و تحليل کردم و بعد کمي شيمي را مرور کردم، حدود پنج يا شش بعد از ظهر، مطالعه را کنار گذاشتم. سر جلسۀ آزمون هم استرس نداشتم؛ چون قبلاًَ المپياد داده بودم و با فضاي آزمونهاي جدي و سراسري آماده بودم.
محمد مهدي ابوترابي: يک هفته قبل از آزمون سراسري، ساعت شش صبح بيدار ميشدم؛ چون در کل عادت به صبح زود بيدار شدن ندارم و اين طوري خودم را آماده کردم. روز قبل از آزمون هم تا شش بعد از ظهر، حفظياتي مثل فرمولهاي فيزيک يا شيمي و تاريخ ادبيات را دوره کردم. صبح سر جلسۀ آزمون سراسري هم کمي هيجان و استرس داشتم، ولي در حوزه آزمون، چند تا از دوستان دوران دبستانم را ديدم و به آرامشي نسبي رسيدم؛ اما با شروع آزمون دوباره استرسم برگشت و ادبيات را خوب ندادم، ولي چون در عربي قوي بودم، استرسم از بين رفت و باز سر سؤالهاي گروه آزمايشي علوم رياضي و فني، وقتي ديدم که سؤالها خيلي آسان است، خودم را باختم!
* به خاطر سادگي سؤالها؟
محمد مهدي ابوترابي: بله، چون وقتي سؤالها ساده باشد، تفاوت بين قوي و خوب کم ميشود و آن وقت بايد بسيار دقت کرد؛ چون پاسخ درست يا نادرست دادن به يک سؤال، ميتواند در رتبه شما اثر گذار باشد. فاطمه جعفري: من هم وقتي ديدم که سؤالهاي اختصاصي آسان است، اعصابم خرد شد، و در نهايت، سرعت پاسخگوييام را کم کردم تا با دقت بيشتري آنها را حل کنم. سؤالات رياضي و فيزيک را نيز دوباره بررسي کردم.
* چه درصدهايي در آزمون سراسري کسب کرديد؟
دانا افاضلي: زبان و ادبيات فارسي 7/90 درصد، زبان عربي 100 درصد، فرهنگ و معارف اسلامي 7/86 درصد، زبان خارجي 4/89 درصد، رياضي 100 درصد، فيزيک 100 درصد، شيمي 7/86 درصد. محمد مهدي ابوترابي: زبان و ادبيات فارسي 7/62 درصد، زبان عربي 7/94 درصد، فرهنگ و معارف اسلامي 84 درصد، زبان خارجي 68 درصد، رياضي 100 درصد، فيزيک 1/97 درصد، شيمي 2/96 درصد. فاطمه جعفري: زبان و ادبيات فارسي 4/89 درصد، زبان عربي 96 درصد، فرهنگ و معارف اسلامي 7/86 درصد، زبان خارجي 7/78 درصد، رياضي 6/97 درصد، فيزيک 100 درصد، شيمي 8/85 درصد.
* در نهايت، چه رشتهاي را انتخاب کردهايد؟
دانا افاضلي: علوم کامپيوتر.
* چراعلوم کامپيوتر؟ اکثراً رتبههاي تک رقمي ترجيح ميدهند که در رشتههاي مهندسي کامپيوتر، برق يا مکانيک ادامه تحصيل دهند.
دانا افاضلي: براي اينکه بخت گروه آزمايشي علوم رياضي و فني در علوم کامپيوتر قويتر است و من به عنوان کسي که براي المپياد درس ميخواندم و از مباحث علوم رياضي و فني سر در ميآورم، در اين رشته، بستر مناسبتري برايم فراهم است. به نظر من، به عنوان يک دانشجوي علوم کامپيوتر، ياد ميگيرم که الگوريتم را بسازم، ولي مهندس کامپيوتر، پياده و اجرا کردن الگوريتم را ميآموزد. من معتقدم که دنيا هم به سوي علوم کامپيوتر دارد پيش ميرود.
* در حال حاضر، يک جوّي در بين دانشآموزان ايجاد شده است که بيشتر مايلند در رشتۀ علوم تجربي تحصيل کنند و پس از شرکت در آزمون گروه آزمايشي علوم تجربي، در نهايت در رشتههاي پزشکي پذيرفته شوند. شما تمايلي به انجام اين کار نداشتيد؟
دانا افاضلي: من سنخيتي با رشته علوم تجربي نداشتم و ندارم و استعدادم در رياضي است. به نظر من، دليل اينکه بچهها جذب رشته علوم تجربي شدهاند، اين است که کسب درآمد در رشتههاي پزشکي، آسانتر بوده و امنيت شغلي آن بيشتر است، اما يک مهندس (براي مثال، يک مهندس کامپيوتر) بايد بايد مدام دانش و اطلاعات خود را به روز کند تا بتواند موقعيت شغلي خوبي داشته باشد و ديگري جايش را نگيرد، و البته اگر در مهندسي نيز به مدارج بالا برسي، امنيت شغلي پيدا خواهي کرد و درآمدت خوب ميشود.
فاطمه جعفري: من در ابتدا به فکر علوم تجربي افتادم؛ به خصوص که بيشتر دوستان پدرم پزشک و دندانپزشک هستند، و اگر به رشته علوم تجربي ميرفتم، بيشتر حمايت ميشدم؛ اما ديدم که علاقه زيادي به رشتههاي علوم تجربي ندارم و نميتوانم در محيطي باشم که در آنجا فقط با افراد بيمار سر و کار داشته باشم.
در کل، نميتوانستم آيندۀ بدون رياضي و فيزيک را تصور کنم؛ به همين خاطر، مهندسي برق را انتخاب کردم. قبلاً در زمينه رباتيک فعاليت داشتم و مباحثش برايم جذاب است و دو سال است که تصميم گرفتهام در اين زمينه کار کنم.
محمد مهدي ابوترابي: مسير پزشکي، تا حدي طولاني است.
براي کسب درآمد خوب در اين رشته بايد تخصص بگيري و مجوز تاسيس مطب در تهران را هم به دست بياوري؛ ضمن آنکه در ابتدا هم بايد پول خوبي داشته باشي؛ از طرف ديگر، رقابت بين داوطلبان گروه آزمايشي علوم تجربي هم خيلي زياد است و قبولي در رشتههاي پزشکي هم طبعاً بسيار سخت است. من معتقدم به هر رشتهاي که علاقه داشته باشي، در آن موفق ميشوي. من از همان دورۀ اول متوسطه به نرمافزار علاقهمند شدم؛ چون در مدرسه، يک کلاس برنامهنويسي داشتيم و من واقعاً از انجام اين کار لذت ميبردم و حتي در همان زمان هم يک بازي طراحي کردم؛ کاري که درآمد خوبي هم دارد. به همين خاطر، ميخواهم در رشته مهندسي کامپيوتر ادامه تحصيل بدهم.
* سخن آخرتان با داوطلبان آزمون سراسري امسال چيست؟
فاطمه جعفري: روحيۀ خودشان را حفظ کنند. درس را خيليها ميخوانند، ولي مهم اين است که داوطلبان در اين يک سال روحيۀ خوبي داشته باشند و افکار منفي را از خودشان دور کنند و انرژي مثبت داشته باشند. دانا افاضلي: داوطلبان به هيچ وجهي خودشان را درگير رتبه و درصد نکنند. من هيچ وقت درصدهايم در آزمونهاي آزمايشي در حد درصدهايم در آزمون سراسري نشد؛ البته درصدهايم بد نميشد، ولي بهترين درصدها را در کنکور آوردم. خوشبختانه مشاورمان اجازه نميداد که درگير رتبه و درصد شويم؛ خوب يا بد، از آن رد ميشديم و به ادامۀ کار ميپرداختيم.
محمد مهدي ابوترابي: اگر داوطلبان از ابتدا درس و کلاس را جدي بگيرند و مطالعه را به فردا يا از عيد موکول نکنند، در انتها با فشار و استرس و نگراني روبرو نخواهند شد.