شرحي بر تابآوري و مرور مطالعات شاخص در اين حوزه (گفتار اول)
در اين گفتار، مروري بر مطالعات شاخص روانشناسي تحصيلي تابآوري شده است.
مطالعه اين گفتار، که از جمله مفاهيم مهم روانشناسي مثبت تحصيلي محسوب ميشود، براي داوطلبان آزمون سراسري و مشاوران تحصيلي، مفيد است.
تـابآوري که در لاتين به آن «رزيلنسي»[1] اطلاق ميشود، در فرهنگ لغات به خاصيت ارتجاعي، فنري و کشساني ترجمه شده است، اما اين تعابير، رسايي و گويايي لازم را براي انتقال مفهوم اين واژه را نداشته و به همين خاطر، تـابآوري که به عنوان معادل فارسي آن برگزيده شده، در مقايسه با ساير تعابير، اصطلاح بهتر و مناسبتري است.
واژه تـابآوري را ميتوان به توانايي بيرون آمدن از شرايط سخت يا تعديل آن تعريف کرد؛ در واقع، تـابآوري، ظرفيت افراد براي سالم ماندن و مقاومت و تحمل اوضاع در شرايط سخت است که فرد نه تنها بر آن شرايط دشوار فايق ميشود، بلکه طي آن و با وجود آن قويتر نيز ميگردد. تـابآوري، به تعبير ديگر، به معناي موفق بودن، زندگي کردن و خود را رشد دادن در شرايط دشوار (با وجود عوامل خطرزا) است.
تـابآوري، نه تنها به معناي مقابله با مشکلات و رويدادهاي ناگوار، بلکه پاسخي قابل انعطاف به فشارهاي زندگي روزانه است.
ريشه کلمه «رزيلنسي» يا تـابآوري، از علم فيزيک گرفته شده و به معني جهيدن به عقب است؛ در واقع، اين افراد تابآورند که قادر هستند به عقب بجهند. آنها توانايي زنده ماندن و حتي غلبه بر ناملايمات را دارند.
تـابآوري، ميتواند باعث شود که فرد پيروزمندانه از رويدادهاي ناگوار بگذرد و عليرغم قرار گرفتن در معرض تنشهاي شديد، به شايستگي اجتماعي تحصيلي و شغلي ارتقاء يابد (به نقل از کاظمي، 1383).
گارمزي و ماسن (1984، به نقل از ابرنهام[2]، 2009) سه نوع متفاوت از تـابآوري را تعريف ميکنند.
آنها نخستين تعريف را «غلبه بر ناسازگاري» عنوان ميکنند که عبارت است از کسب يک نتيجه مثبت با وجود خطرات زياد.
آن دو، دومين تعريف را «توان تحمل در برابر استرس» ذکر ميکنند و سومين تعريف از تـابآوري را «سالم ماندن در مقابل آسيب» ميدانند.
کامپفر (1999) معتقد است که تـابآوري، يا بازگشت به پايه است، يا رسيدن به تعادل سطح بالاتر در شرايط تهديدکننده و بايد موجبات سازگاري موفق در زندگي را فراهم آورد (به نقل از جوکار، 1386).
- تـابآوري پنج خصوصيت مهم دارد. اين پنج خصوصيت در زير فهرست شدهاند (ابرنهام، 2009):
- 1- تـابآوري، يک روند پويا و ديناميک است، نه يک وضعيت ثابت.
- 2- تـابآوري، موقعيتي است؛ يعني يک رفتار سازگارانه در يک موقعيت، ممکن است در يک موقعيت ديگر ناسازگار باشد.
- 3- تـابآوري، محصول تعامل ويژگيهاي شخصيتي ذاتي با فاکتورهاي محيطي است.
- 4- تـابآوري، در موقعيتهايي که چندين عامل خطر وجود دارد، پيچيدهتر است.
- 5- تـابآوري ميتواند آموختني باشد.
بنابراين، در مفهوم تـابآوري، علاوه بر مجموعهاي از خصوصيات بالقوه، با مجموعهاي از عوامل حمايتي بيروني، از جمله امکان آموزشدهي، کسب و يادگيري مهارتهاي محافظت کننده مواجه ميشويم و اين نکته از ديگر مفاهيم مطرح در روانشناسي مثبتگرا را به يافتن شيوه موجود در افزايش تـابآوري ترغيب ميکند. در مجموع ميتوان گفت که تابآوري، فرآيندي پوياست که در آن تاثيرات محيطي و شخصيتي در تعاملي متقابل، بر يکديگر اثر ميگذارند.
پژوهشهاي تابآوري، الگوهاي نظري رشد انسان را که پيش از اين از سوي اريکسون، برونفن، پياژه، کلبرگ، گيليان، اسکينر، مزلو و پيرس[3] مطرح شده بود (رايت و ماسن، 1997)، مورد تاييد قرار ميدهند.
در تمامي اين الگوهاي نظري، در حالي که بر ابعاد مختلف رشد انساني (رواني – اجتماعي – شناختي – اخلاقي – معنوي) تاکيد ميشود، هسته مرکزي اين رويکردها را اين پيش فرض تشکيل ميدهد که فطرتي بيولوژيک[4] براي رشد و کمال در هر انسان وجود دارد – طبيعت خود اصلاح گري ارگانيسم انساني- که به طور طبيعي و تحت شرايط معين محيطي ميتواند آشکار شود.
همانگونه که ماسن (2001) ميگويد:
«هنگامي که فاجعه از سر بگذرد و نيازهاي اوليه انساني تامين شود، آنگاه تابآوري احتمال ظهور مييابد.» مهمترين نتيجه کاربردي برآمده از پژوهشهاي تابآوري، اين است که ميتوانيم توانمندي افراد را ارتقاء دهيم؛
به گونهاي که آنها به احساس هويت و کارآمدي، توانايي تصميمگيري، هدفگذاري و باور به آينده دست يابند و از اين راه بتوانند نيازهاي اوليه انساني خود، براي مهرباني، رابطه داشتن با ديگران، چالش، قدرت و معناداري در شرايط طاقتفرسا را به مثابه کانون توجه هر گونه مداخلات پيشگيرانه، آموزشي و رشد فردي قرار دهند (توگاد و فردريکسون[5]، 2004).
- انواع تـابآوري
- بنا به نظر هارت و همکاران[6] (2007) توصيف تـابآوري سه روند را شامل ميشود:
- الف) تـابآوري عمومي[7].
- ب) تـابآوري حقيقي[8].
- ج) تـابآوري تلقيحي[9].
تـابآوري عمومي
در زبان عامه، تـابآوري عمومي، همان غلبه بر موقعيتهاي دشواري است که هر کسي با آن موقعيت مواجه ميشود.
با اين تعريف، تـابآوري همان چيزي است که تقريبا همه از آن برخورداريم و به نظر ميرسد که براي نژاد بشر، برنامهريزي شده است. آن دسته از افرادي که دوران کودکي خوبي را پشت سر گذاشتهاند، با بسياري از چالشها و مشکلاتي که پيشآمده است، درگير ميشوند؛ حتي اگر برخي از اين مشکلات، بدون هيچگونه اغراقي، بزرگ و شگفتآور به نظر آيند؛ البته هميشه استثناء وجود دارد و کساني هستند که به راهنمايي، مديريت و حمايت نياز دارند، اما بيشتر افراد، داراي يک ذهنيت تـابآوري مساعد هستند.
همه ما عاشق ميشويم، کار و زندگي ميکنيم ، عمق درد و اندوه را ميآزماييم و سپس بر آن چيره ميشويم (جوکار، 1386).
تـابآوري حقيقي
تـابآوري حقيقي، يک مفهوم مقايسهاي است و روانشناسان را در درک اينکه چه چيزي در پس تفاوتهاي افراد و حرکت در مسير زندگي شخصيشان قرار دارد، ياري ميکند، و اين همان چيزي است که ما را براي ايجاد آيندهاي بهتر براي کودکاني که ميشناسيم،
شگفت زده، مصمم و اميدوار ميسازد.
تـابآوري حقيقي در جايي آشکار ميشود که با دارايي و منابع بسيار کم يا افرادي با آسيبپذيري بالا، آيندهاي بهتر از آنچه را که ما با توجه به شرايطشان و در مقايسه با ساير افراد پيشبيني ميکرديم، نشان دهند.
توصيف از تـابآوري، به عنوان مقاومت نسبي در برابر تجارب خطرناک اجتماعي، اين مطلب را به خوبي بيان ميکند (جوکار، 1386).
تـابآوري تلقيحي
تـابآوري تلقيحي، ما را به عنوان متخصص، گيج و دستپاچه ميکند و انتظارات ما را آشفتهتر و مشوشتر ميسازد.
اين گفتار، حتي آسيبپذيريها و مکانيسمهاي حفاظتي را منبع و منشا تـابآوري ميداند و به عنوان يک مفهوم، ظرفيت تغيير مصيبت و بدبختي را به موقعيتها يا حداقل توان پيشگيري از اثرات بدتر مصيبت و بلا، فراهم ميسازد.
در اينجا تقريبا به طور ناخودآگاه، بلا و مصيبت به نتايج و پيآمدهاي بهينه در تـابآوري تبديل ميشود. اثر تلقيحي، ميتواند با توجه به تجارب فرد ادامه يابد (هارت، 2007، نقل از ساماني، 1388).
در ادامه موضوع انواع تـابآوري، راتر[10] (1985) نوع ديگري از تقسيمبندي را بيان ميکند.
- وي با توجه به ميزان تـابآوري در افراد، پنج استراتژي تـابآوري را توصيف کرده است. اين پنج استراتژي در زير بيان شدهاند.
- 1- کاهش فشار شخصي تجربههاي مخاطرهآميز.
- 2- کاهش واکنشهاي زنجيرهاي منفي.
- 3- افزايش عزت نفس.
- 4- به وجود آوردن فرصتهاي مثبت.
- 4- فرآيندهاي شناختي مثبت از تجربيات منفي.
- بر اساس مطالعات راتر، افرادي که صفاتي را نشان ميدهند که آنها را در اين طبقه قرار ميدهد، در مواجهه با محيط استرسآور، تابآورتر هستند.
[1] – resilience
[2] – Abernaham
[3] – Erikson, Bronfen, bernnr, Piaget, kollberg, Gilian, Skinner, Maslow, Piers
[4] – Biologic
[5] – Tucade& Fredricson
[6] – Hart and et al.
[7] – popular resilency
[8] – real resilency
[9] – inculateresilency
[10] – Ratter