روياهايت را به خاطر بسپار !
چند روز از برگزاري آزمون سراسري گذشته است و بسياري از شما داوطلبان عزيز، با اينکه تقريباً ميدانيد که چگونه امتحان داده و احتمالاً چه نتيجهاي خواهيد گرفت، تا حدي نگران و سر در گم بوده و براي مشخص شدن نتيجه اين آزمون لحظه شماري ميکنيد. گر چه نگراني شما قابل درک و طبيعي است، اما ميتوانيد در اين روزها در کنار فعاليتهاي بسياري، از جمله ورزش و تفريح، کارهاي ديگري نيز انجام دهيد تا آرامش بيشتري داشته و همچنين از زمان و نيروي خود به نحو مؤثري استفاده کنيد. ما پيش از اين بارها درباره قانون جذب و نقش آن در رسيدن به اهداف، براي شما صحبت کردهايم، اما از آنجايي که شما اکنون در مرحله خاصي از راه رسيدن به اهداف خود هستيد، و از طرف ديگر از نظر فکري هم ممکن است تا حدي درگير نتيجه آزمونتان باشيد، لازم دانستيم تا براي همه شما عزيزان، چه کساني که امتحان را بخوبي گذرانده، چه کساني که از آزمون خود راضي نيستند و چه دانشآموزان عزيزي که هنوز آزمون سراسري را تجربه نکردهاند، مطالب ديگري درباره قانون جذب و نقش ذهن و انرژي آن در رسيدن انسانها به هدف بگوييم.
حتماً شما به دنبال اهدافيهستيد و براي رسيدن به آنها تلاش ميکنيد، و احتمالاً هدف شما از شرکت در کنکور نيز تحقق بعضي از اين اهداف است. دراين مقاله، سعي ما بر آن است تا شما را با روشهايي که افراد بسياري در سراسر دنيا با کمک آنها بهموفقيتهاي بزرگي رسيده اند، آشنا کنيم؛ پس شما هم امتحان کنيد و از نتايج آن لذتببريد.
خود را لايق موفقيتبدانيد
براي رسيدن به موفقيت، بايد خود را لايق موفقيت و توانگري بدانيد و به توانا بودن خود ايمان داشته باشيد تا بتوانيد قدمهاي بعدي را با اطمينان وقدرت تمام برداريد. بدانيد که ذهن انسان داراي قدرت نهفتهاي است که، اگر به آن دستيابد، ميتواند کارهاي فوقالعادهاي را انجام دهد، و لازمه دستيابي به اين قدرت دروني، باور آن است. خبر خوب اينکه شما هم ميتوانيد به اين قدرت دست پيدا کنيد. برايرسيدن به اين توانايي، فقط بايد اين باور را در خود ايجاد کنيد که قدرتمند هستيد وميتوانيد به قدرت ذهني که در شما نهفته است دست پيدا کنيد و بر مشکلات غلبه کنيد؛پس هميشه با خود اين عبارت را تکرار کنيد: من توانا هستم و قدرت ذهنيام، بزرگترين مشکلات را از مقابلم بر ميدارد.
درباره آينده فکر کنيد
اولين و مهمترين تمريني که ميتوانيد داشته باشيد، جهت يابي براي آينده است تا بيشتر درباره آيندهتان بدانيد. اين موضوع، يکي از معمولترين صفات رهبران و انسانهاي موفق است. نتايج تحقيقات روي تعداد زيادي از افراد موفق مشخص کرد که آيندهنگري، يکي از صفات مشترک آنها بوده است. مردم آينده نگر ميانديشند که به کجا ميروند و آن را با موقعيت کنوني مقايسه ميکنند؛ همچنين به اين فکر ميکنند که در آينده چه تغييراتي بايد انجام شود و چه تغييراتي نبايد صورت گيرد. مردم موفق تصور واضحي از اينکه که هستند، چه ميخواهند و قصد به دست آوردن آنچه را ميخواهند، دارند.
در چه فعاليتيموفقترم؟
اگر ميخواهيد يکفعاليت جديد را شروع کنيد، ولي نميدانيد که چه کاري را انجام دهيد و براي انتخاب هدفخود بين چند گزينه سر در گم هستيد، هدفي را انتخاب کنيد که در آن زمينه تجربه داشته و آن را دوست داريد.ابتدا هدف خود را به اهدافکوچکتر تقسيم کنيد تا مرحله به مرحله موفقيت را احساس کنيد. حتماً اين اهداف را بهترتيبي که بايد به آنها دست يابيد در جايي يادداشت کنيد و هر روز به آنها مراجعهکنيد و سعي کنيد تخمين بزنيد که چند درصد از هدف هاي کوچک (تقسيم شده ) برآورده شدهاست. با توجه به تجربه قبلي، مشکلات کار را بسنجيد و براي آنها راه حل پيدا کنيد واشتباهاتي را که در گذشته از شما سر زده است، يادداشت کنيد و سعي کنيد که از تکرار آنها اجتنابکنيد. نقاط قوت کار خود را هم يادداشت کنيد و به دنبال بهبود آنها باشيد. به يادداشته باشيد که هميشه ميتوانيد هر کاري را که بخوبي انجام دادهايد باز هم بهترانجام دهيد؛ به عبارت ديگر، بهبود، يک فرايند پايانناپذير است.
از سختيها نهراسيد
انسانهاي بزرگ و موفق،هميشه از شرايط موجود به نفع خود استفاده ميکنند؛ حتي اگر يکي از اين شرايط، شکست يامشکلات بسيار باشد؛ زيرا آنها از شکست، تجربيات جديد ميآموزند و قويتر و راسختربه سمت موفقيت حرکت ميکنند. هر چه مشکلات يک هدف بيشتر باشد رقبا هم کمترند؛ پس از شرايط نترسيد؛ زيرا آنچه مهم است، اراده و قدرتشماست؛ شمايي که به اراده و قدرت الهي متصل هستيد؛ بنابراين، شما قدرتمنديد و فقط بايد اينقدرت را طلب کنيد.
پشتکار و آينده نگري
موفقيت با خطر کردن واراده قوي امکان پذير است، نه با راحت طلبي؛ البته خطر کردن به معني بدون فکر عملکردن نيست؛ بلکه در عين حال که ريسک ميکنيد بايد پيشبينيهاي لازم را انجام دهيد وبراي بروز شکست احتمالي جايي را در محاسبات خود باز کنيد. براي جلوگيري از شکست يا مقابلهبا مشکلات احتمالي، برنامهريزي کنيد؛ بنابراين، با اين باور که خدا شما را ياري ميکند و اطمينان به موفقيت،خود را دلگرم به کار نگه داريد و بزرگترين مشکلات را با قدرت از مقابل خودبرداريد.
علاقه به هدف
براي موفقيت، بايد عاشقکار و هدف خود باشيد؛ البته بدون علاقه به هدف هم ميتوان موفق شد، ولي اين موفقيت،عميق و پرشکوه نخواهد بود.
نااميد نشويد
هميشه به ياد داشتهباشيد که آينده را نميتوان پيش بيني کرد؛ پس هميشه امکان به وجود آمدن شرايط مساعد يافوق العادهاي وجود دارد که در محاسبات ما نميگنجد؛ بنابراين، در سختترين شرايط هرگز نااميد نشويد. بعضي از وقتها، در حالي که تلاش ميکنيد، کمي صبر و بيخيالي نتايج مثبت فوقالعادهاي دارد. هميشه به خدا توکل کنيد واز نتايج معجزه آساي آن بهرهمند شويد.
روياها براي روان، مانند اکسيژن براي ريهها هستند؛ اگر به سمت آنها حرکت کنيم هورمونهاي شادي آزاد خواهند شد و با ناديده گرفتن آنها احساسات بد را تقويت کردهايم. نااميدي و افسردگي شايد چيزي جز دلسرد شدن ذهن شما نسبت به امکان شکل گرفتن روياهايتان نباشد. شايد فکر کنيد که در حال حاضر رويايي نداريد و به خاطر بي توجهي به روياهايتان دلسرد و افسرده هم نيستيد، ولي اگر به گذشته خود نگاه کنيد خواهيد ديد که در زندگي خود نسبت به انجام کارهاي مختلفي شور و شوق داشتهايد، اما چون براي انجام آنها برنامهريزي و تلاشي نکرده بوديد خود به خود آنها را ناديده گرفتهايد.
روياهايتان را ناديده نگيريد
بعضي از افراد به خود دروغ ميگويند و اينگونه به خود تلقين ميکنند که آنچه اکنون دارند همان چيزي است که ميخواستهاند؛ مانند فردي که ميخواهد مدير يک سازمان بزرگ باشد و براي خود کار کند، اما در عمل فقط به يک سرپرستي ساده و کار کردن با دستمزدي ناچيز رضايت ميدهد. اين فرد در حقيقت به ناخودآگاه خود ميگويد که مدير شدن راهي طولاني و خسته کننده است و براي رسيدن به آن، استرس زيادي را براي بالا رفتن از پلههاي ترقي بايد تحمل کنم؛ پس بهتر است که از خير آن بگذرم؛ حتي بعضي از افراد، کم کم به دروغي که به ناخودآگاه خود ميگويند اعتقاد پيدا ميکنند و دچار تضادي ميشوند که به افسردگي شديد منجر ميشود. تا زماني که روياهاي خود را زنده نکنيد افسرده باقي خواهيد ماند؛البته نبايد قناعت را با سرکوب روياها اشتباه بگيريد. قناعت، ابزاري قدرتمند است و افرادي که اين ابزار شگفت انگيز را دارند، راحتتر ميتوانند به اهداف والاي خود دست پيدا کنند.
قبول مسؤوليت برد و باخت
شما بايد بتوانيد مهمترين قانون موفقيت را در زندگي خود به کار گيريد. اين قانون شايد بسيار ساده به نظر برسد، ولي به همان اندازه مؤثر است: «مسؤوليت هر برد و باخت زندگي خود را فقط خودتان به عهده بگيريد.»
اين مساله، مهمترين پايه و اساس موفقيت است. بايد بياموزيد که مسؤوليت صد در صد زندگي خود را به عهده بگيريد. مهم نيست که هستيد، چه ميکنيد و کجا هستيد؛ شما و فقط خود شما مسؤول زندگيتان هستيد. افراد موفق هيچگاه وقايعي را که در برابر آنها روي ميدهد، مقصر نميدانند يا شرايط و ديگران را به خاطر عدم موفقيت خود سرزنش نميکنند، و در عوض مسؤوليت صد در صدي کنترل موقعيتي را که در آن قرار دارند، به عهده ميگيرند و در نهايت زندگي خود را دگرگون ميکنند. تا زماني که شما خود را مسؤول صد در صد زندگي و کارهاي خودتان بدانيد کنترل زندگي خود را در دست خواهيد داشت و خواهيد توانست که کارها را به سرانجام و نتيجه در خور آن برسانيد.
شکستها را ناديده بگيريد
اگر روي شکستها تمرکز کنيد، آنها بزرگتر خواهند شد و آن گاهشکستهاي بيشتري نصيب شما خواهد شد؛ پس راهي براي ناديده گرفتن شکستها بيابيد. اگرشکستها سنگين هستند و فراموش کردن آنها مشکل است، آن شکستها را روي يک تکه کاغذ بنويسيدو سپس آن کاغذ را نابود کنيد و توجه خود را از آن بگردانيد و فکر کردن و صحبت کردندرباره آنها را متوقف کنيد؛ ضمناً از کسانيکه خاطرات آن شکستها را در ذهن شما تداعي ميکنند دورينماييد و به سوي موفقيت حرکت کنيد. بجنبيد؛ منتظر چه هستيد؟!
بردن را نهادينه کنيد
خوب است که موفقيتهاي قبلي خود را روي يک کاغذ يا حتي روي ديواربنويسيد و آنها را ثبت کنيد و يک بايگاني از آنها داشته باشيد و با هر کسي که ميتوانيد درباره آنها صحبت کنيد و کاميابيهاي خود را جشن بگيريد؛ همچنين خود را به اين مساله عادتدهيد که موفقيتهاي ديگران را ببينيد و روي آنها تمرکز نماييد. هر چه بيشترروي موفقيت تمرکز کنيد، آن را بيشتر کسب خواهيد کرد. همين الان، اين کار را انجام دهيد. درآيندهاي نزديک پيشرفتها و موفقيتهاي ديگر خود را نيز لمس خواهيد کرد.
اکنون آن را انجام دهيد
يکي از خصوصيات مردم موفق، اقدام سريع و بدون وقفه پس از هدف گزيني است. اين موضوع باعث ميشود تا در کار شما تعللي پيش نيايد و دچار شک و ترديد نشويد.
کنترل خود را به دست ترس ندهيد
ترس چيست و اصولاً چرا ما ميترسيم؟ ترس چيزي نيست جز يک احساس و هيجان که آن را در ذهن خود ميپرورانيم و مشکل از آنجا شروع ميشود که اين احساسات و هيجانها بر زندگي ما اثر نامطلوب ميگذارند. ما از انجام بعضي از کارها وحشت داريم؛ چون ميترسيم که با شکست مواجه شويم. اين مساله ممکن است به خاطر شکستهايي باشد که واقعاً در گذشته تجربه کردهايم يا حتي واقعاً چنين شکستي را تجربه نکردهايم، ولي از اينکه ممکن است شکست بخوريم، ميترسيم. بيشتر مواقع، ما از چيزي ميترسيم که حتي يک بار هم با آن روبرو نشدهايم. آيا اين نکته، احمقانه نيست؟ حقيقت اين است که ما ميتوانيم انواعي از شکستها را در ذهن خود تصور کنيم؛ آن گاه باور ميکنيم که اين شکستها به حقيقت خواهد پيوست و حتي براي رسيدن به هدف تلاش هم نميکنيم، و همين جاست که دچار خطا شدهايم؛ چون به خاطر يک احتمال، حتي از تلاش کردن ميترسيم و موفقيت هم بدون تلاش و کوشش معنايي ندارد. مارک تواين سخن جالبي در اين زمينه دارد. او ميگويد:
«من در زندگي خود سختيهاي زيادي را تحمل کردهام؛ در حالي که تعداد کمي از آنها واقعاً رخ دادهاند.» منظور اين است که بسياري از اين مشقات در ذهن او بوده و هيچ گاه در دنياي بيرون براي وي تحقق پيدا نکردهاند.
مطالعه زندگي افراد موفق
خواندن زندگينامههاي افراد موفق، که بدون امکانات خاصي توانستهاند به موفقيتهاي بزرگي دست پيدا کنند، همانند روشن کردن موتور، توليد انگيزه در شماست؛ به همين دليل، خواندن اين گونه کتابها و داستانها را، آن هم به طور مرتب، به شما توصيه ميکنيم؛ چون فوقالعاده مؤثر است.
در رسيدن به اهداف، اين نکات را حتماً به خاطر داشته باشيد:
1. تصميم بگيريد که واقعاً در زندگي چه چيزهايي را ميخواهيد به دست آوريد. اکثر مردم اين عمل لازم را انجام نميدهند.
2. آنچه ميخواهيد، به طور واضح و مشخص بنويسيد و آن را قابل اندازهگيري سازيد. اگر عنوان هدفي را ننويسيد، آنچه در ذهن شماست، يک نقشه خيالي است و اثري به دنبال آن وجود ندارد.
3. يک فرجه براي اهداف خود تنظيم کنيد. ذهن ناخودآگاه شما روي هدفهاي مشخص هر لحظه پيشرفت ميکند.
4. يک ليست از آنچه که ميخواهيد به دست آوريد، تهيه کنيد و به ليست خود هر چيزي از وظايف جديد و فعاليتهاي نو را که ميخواهيد بيفزاييد، اضافه کنيد و آن را تا هنگاميکه کامل شود، نگه داريد.
5. ليست خود را با يک نقشه سازمان دهيد و در اين نقشه، مشخص کنيد که شما براي رسيدن به هدفتان به چه چيزهايي نياز داريد تا ابتدا آنها را انجام دهيد، و چه چيزي را بعداً بايد انجام دهيد و چه راه حلهايي براي رسيدن به اهداف خود بايد در اين نقشه پياده کنيد.
6. تصميم بگيريد که هر روز آن کاري را انجام دهيد که شما را به هدفتان نزديکتر ميکند. اين نظم و ترتيب در عمل است که شما را قادر ميسازد هر روز مقدار حرکتتان را بهبود بخشيد. عمل روزانه، انگيزه شما را افزايش داده و به شما انرژي ميدهد. اگر شما هدفهايتان را بنويسيد، در همه اوقات صبح، ظهر و شب به آنها فکر ميکنيد، و تنها سؤالي که ميپرسيد اين است که چگونه ميتوانيد آنها را به دست آوريد.
روياي خود را دنبال کنيد و اجازه ندهيد که هيچ کس روياي شما را بدزدد، و در راه رسيدن به رويايتان فقط از قلب خود فرمان بگيريد. به اين داستان توجه کنيد تا ببينيد که اصرار بر هدف و دنبال کردن آن، تا چه حد ميتواند در رسيدن شما به آن هدف، کمکتان کند. اين داستان، داستان پسري است که فرزند يک تعليم دهنده اسب دوره گرد بوده و از اصطبلي به اصطبل ديگر، از مسابقهاي به مسابقه ديگر و از مزرعهاي به مزرعه ديگر ميرفت تا اسبها را آموزش دهد. وقتيکه او سال آخر دبيرستان بود از وي خواسته شد تا در يک صفحه بنويسيد که در آينده ميخواهد چه کاره شود. آن پسر، هفت صفحه در توصيف هدف خود، يعني داشتن يک مزرعه پرورش اسب، نوشت. او درباره روياي خود با تمام جزيياتش نوشت و حتي شکلي از يک مزرعه چند صد متري را، که در آن محل اصطبلها و مسير مسابقه مشخص شده بود، کشيد. او تمام آرزوهاي خود را در آن پروژه قرار داد و روز بعد آن را به معلم خود داد. دو روز بعد، نوشتههايش به دست خودش بازگشت. معلم در صفحه اول، يک نمره بسيار پايين با رنگ قرمز داده بود و نوشته بود «بعد از کلاس بيا پيش من.» پسر با صفحات حاوي روياهايش به ديدن معلم خود رفت و از او پرسيد که چرا نمره پاييني به او داده است.
معلم در پاسخ به او گفت: اين يک هدف غير واقعي براي پسري در شرايط توست. تو فرزند يک خانواده دوره گرد از خانواده سطح پاييني هستي و براي رسيدن به هدفت، هيچ سرمايهاي نداري. براي داشتن يک مزرعه پرورش اسب، مقدار زيادي پول لازم است. براي تحقق اين رويا تو بايد يک زمين و اسبهايي با نژاد اصيل بخري و آنها را تکثير کني که همه اينها مقدار زيادي پول لازم دارد. براي انجام چنين کاري، هيچ راهي وجود ندارد؛ پس از آن، معلم اضافه کرد: اگر تو دوباره با واقعگرايي بيشتري اين مطالب را بنويسي، من هم در نمره تو تجديد نظر ميکنم. پسر به خانه رفت و مدت طولاني در اين مورد فکر کرد؛ بالاخره بعد از يک هفته، او دوباره همان صفحات را بدون هيچ تغييري به معلمش برگرداند و به او گفت: شما ميتواني نمره پايين را براي من نگه داري و من هم روياي خود را براي خودم نگه ميدارم!
سالها گذشت تا اينکه آن پسر، يک مزرعه اسب بسيار بزرگ ايجاد کرد و تمام اهدافش به همان صورت که خواسته بود محقق شد. او در چنين شرايطي در يک تور يک هفتهاي معلم قديمي خود را ديد و به او گفت که تا چه حد از اينکه رويايش را نگه داشته خوشحال است؛ پس شما نيز اجازه ندهيد که هيچ کس روياي شما را بدزدد. آن را به خاطر بسپاريد و فقط از قلب خود فرمان بگيريد و آنچه را که دوست داريد انجام دهيد.
- هفته نامه پیک سنجش