راهکارهایی برای کشف استعداد
تعاریفی مختلف برای استعداد گفتهشده اما به زبانی ساده، استعداد میزان نسبی پیشرفت فرد در یک حوزه یا فعالیت خاص است.
استعداد داشتن، توانایی در انجام حرفه یا عملی و …
موضوعی است که افراد را از کودکی درگیر خود کرده و انسان را مجبور به پاسخ دادن به این سوال میکند که در چه موضوعی مهارت دارید؟
چه کاری را میتوانید به بهترین نحو انجام دهید و ….
اما واقعا استعداد چیست و چطور میتوان آن را کشف کرد؟
منظور از استعداد چیست؟
تعاریف مختلفی برای استعداد گفتهشده، اما به زبان خیلی سادهتر، استعداد میزان نسبی پیشرفت فرد در یک حوزه یا فعالیتی خاص است.
بطور مثال؛ اگر ۳ نفر در یک شرایط و موقعیت یکسانی برای یادگیری مهارتی مثل نواختن پیانو قرار بگیرند، میزان کسب آن مهارت در بین این ۳ نفر متفاوت خواهد بود، بطور مثال نفر اول خیلی سریع و به راحتی میتواند آن مهارت را یاد بگیرد.
اما نفر دوم و سوم حتی اگر ۲ برابر زمانی که نفر اول برای یادگیری پیانو صرف کرده بود، وقت بگذارند نیز نمیتوانند مثل نفر اول پیانو بزنند، در این حالت میگویم که نفر اول در نواختن پیانو استعداد داشته و خیلی راحت میتواند در آن زمینه درخشیده و با بکارگیری استعداد خود موفق شود.
اما این به این معنی نیست که ۲ نفر بعدی استعداد ندارند. آنها نیز استعداد دارند اما استعدادشان در نواختن پیانو نیست. با این حال این 2 نفر نیز میتوانند در زمینه نواختن پیانو به موفقیت برسند اما باید چندین برابر نفر اولی تلاش کرده و وقت بگذارند، درحالیکه که نفر اول با تلاشی کمتر میتواند نتیجهای بهتر از آن 2 نفر بگیرد.
استعداد و هوش
پیش از این میگفتند هرفردی که iq یا بهره هوشی بالایی داشته باشد در آینده نیز میتواند موفق شود، همچنین میگفتند یک فرد با استعداد است یا نه و تست iq را به عنوان تست استعدادیابی و عامل موفقیت به کار میبردند، درحالیکه آی کی یو بالا فقط ۳ درصد در موفقیت افراد نقش دارد، پس کسی که بهره هوشی بالایی دارد لزوما نمیتواند پزشک، مهندس و یا یک بازیگر موفق شود.
عواملی مختلف در موفقیت افراد نقش دارند که در این بین یکی از کاتالیزورهای موفقیت، شناسایی استعدادها و پرورش آنهاست؛ دو تا فرد با بهره هوشی یکسان استعدادهایی متفاوت در زمینههای مختلف دارند.
هوشهای چندگانه
باید به این نکته مهم نیز اشاره کنم که ما تنها یک نوع هوش نداریم بلکه طبق نظریه هوشهای چندگانه آقای هاوارد گاردنر هشت نوع هوش وجود دارد؛ هوش تصویری – فضایی، هوش کلامی – زبانی، خوش منطقی – ریاضی، هوش اندامی – جنبشی، هوش موسیقیایی، هوش میان فردی، هوش درون فردی، و هوش طبیعتگرا؛ که استعدادهای ما نیز در یک یا چند هوش چندگانه است.
آیا همه استعداد دارند؟
صد درصد؛ هر کدام از ما دارای یک یا چند استعداد در درون خود هستیم. اما این که آنها را کشف نکردیم دلیل بر این نیست که استعداد نداریم؛ مسئله مهم این جاست که افراد نمیتوانند استعدادهای خودشان را تشخیص دهند تا با بهرهگیری از آن سریعتر پلههای موفقیت را طی کنند.
شما اگر استعدادهای خودتان را پیدا نکرده و از آن استفاده نکنید، فرصتهای خیلی مهم و بزرگی را از دست میدهید و اگر استعدادتان را شناخته و در مسیر آن حرکت کنید سریع و راحتتر به موفقیت مالی خواهید رسید.
پس حتما زمانی را برای کشف استعدادها و توانمندیهای خود در نظر بگیرید. به زودی یک محصول جامع و کاربردی در این زمینه تولید خواهم کرد تا به شما کمک کنم که بتوانید استعدادهای خودتان را کشف کنید و آن را پرورش دهید و حتی از این راه کسب درآمد کنید، حتماً موضوع استعداد را جدی بگیرید و قدر سرمایهها و گنجهای درونی خودتان را بدانید.
چگونه استعداد خود را کشف کنیم؟
داگ ویلکس، ۳ بینش مهم زیر را برای کشف استعدادهای طبیعی شما ارائه کرده است:
۱. در کودکی، چه چیزی شما را هیجانزده میکرد؟
کمی وقت بگذارید و شادترین خاطرات خود در دوران ابتدایی را به یاد بیاورید.
چه چیزی آن لحظات را آنقدر لذتبخش میکرد؟
چه ویژگیهایی مشترک وجود داشت؟
آیا وقتی ۹ ساله بودید، فرد رقابتی بودید؟
شاید به فوتبال علاقه داشتید و هر روز بیصبرانه منتظرِ زنگ تفریح بودید. به عشق فوتبال زندگی میکردید و عاشق لحظهای بودید که میتوانستید بیرون دویده ، به زمین تمرین رفته و بازی را شروع کنید. یا شاید از کار کردن بر روی پروژههای گروهی بزرگ و رقابتی لذت میبردید؟
دوستانتان میخواستند که در گروه آنها باشید و استعداد زیادی در بالا بردن نمرهی کل گروه داشتید. بله شما از این فرصتها لذت میبردید و برایتان هیجانانگیز بود.
در کنار فکر کردن به این خاطرات کودکی، به این مسئله نیز فکر کنید که در دوران بزرگسالی، چه فعالیتهای مشابهی شما را هیجانزده میکند.
شاید هنوز نیز اهل رقابت باشید اما با این تفاوت که اکنون برای به دست آوردن مشتریهای جدید برای استارتاپتان رقابت میکنید.
شاید هنوز نیز پروژههای استراتژیک و پیچیده را دوست دارید اما با این تفاوت که اکنون این پروژهها را برای یک شرکت مشاوره بینالمللی انجام میدهید.
چرا ما بعضی چیزها را انتخاب میکنیم و از کارهای خاصی لذت میبریم؟
چرا در انجام بعضی از کارها، بهتر از سایر کارها عمل میکنیم؟ «تم استعداد» (talent theme، اصطلاح استفاده شده توسط گالوپ)، یک الگوی طبیعیِ تکرارشونده از اندیشه، احساس یا رفتار است که میتوان آن را به صورتی سازنده به کار گرفت.
شناخت استعدادهای منحصر به فرد، به شما کمک میکند به این پرسشها پاسخ دهید. استعدادهای منحصر به فرد، به شما نشان میدهد که چرا چیزهایی خاص را انتخاب میکنید، از کارهای خاصی لذت میبرید و در بعضی کارها بهتر از کارهای دیگر عمل میکنید. در واقع، احتمال اینکه ۵ تم استعداد برتر شما مانند شخص دیگری باشد، فقط ۱ در ۳۳ میلیون است!
بنابراین باید بدانید که آنچه در دوران ابتدایی شما را هیجانزده میکرده و آنچه در دوران بزرگسالی شما را هیجانزده میکند، بسیار شبیه یکدیگر هستند، شما فقط از تمهای استعداد یکسانی (مثلا رقابتی بودن و علاقه به پروژههای استراتژیک) در محیطهای متفاوتی استفاده میکنید.
امروز چه کارهایی بیش از سایر کارها، همان لذتی را در شما ایجاد میکند که ۲۰ یا ۳۰ سال پیش و در دوران کودکی حس میکردید؟ برای نزدیک کردن کارهای امروزتان به لحظاتی که در گذشته شما را هیجانزده میکرده، راههایی را پیدا کنید. خاطرات دوران دبستان، داستانهای قدرتمندی هستند که نشان میدهند چه استعدادهایی دارید و چگونه باید از آنها استفاده کنید.
۲. چه وقتهایی کاملا زمان را فراموش میکنید؟
فرض کنید که ساعتِ ۹ صبح روز پنجشنبه است.
زمان شما، کاملا به خودتان تعلق دارد و قرار نیست که بازی فوتبالی انجام بدهید، به جایی بروید یا گزارش کاری انجام دهید و تا چند ساعت، هیچ کاری برای انجام دادن ندارید.
میتوانید فعالیت مورد علاقهتان را انجام دهید که میتواند نواختن گیتار، باغبانی یا نوشتن رمان باشد.
شاید هم کار مورد علاقهتان، برنامهنویسی پایتون برای پروژه شخصی باشد که چند ماه قبل شروع کردهاید.
این فعالیت، هر زمان که آن را انجام دهید، شما را جذب خود میکند و طی آن ذهن، جسم و ادراک شما در تقارن کامل کار میکند.
در این وضعیت زمان را فراموش میکنید و پیش از آنکه بدانید، ساعت ۱۲:۳۰ شده است و شما هنوز حتی به ناهار فکر هم نکردهاید. اگر شغل شما نیز به اندازه پروژهی شخصی روز پنجشنبهتان لذتبخش باشد، چطور؟
آیا میتوانید دوباره همان جادو را مهار و اسیر خود کنید؟
به لحظاتی مانند این، توجه زیادی داشته باشید. اگر آنقدر در انجام کاری غرق میشوید که زمان را فراموش میکنید، این یکی از نشانههای مهم رسیدن به حالت فلو (flow، اصطلاحی در روانشناسی به معنی غرق شدن در کار) است.
اگر در حین انجام یک پروژه، هر میزانی از حالت فلو را تجربه میکنید، به احتمال زیاد در حال استفاده از یک یا چند مورد از استعدادهای طبیعیتان هستید.
۳. برای انجام چه کاری اشتیاق دارید؟
درست در همین لحظه که این مطلب را میخوانید، چه آتشی در درون شما شعلهور است؟
بیشتر بخوانید :
چگونه استرس و فشار روانی را مدیریت کنیم؟
در طول تاریخ بشر هیچ زمانی برای شروع انجام ماموریت زندگیتان، سادهتر از همین الان نبوده است.
آیا عاشق نوشتن هستید؟
این خیلی خوب است، میتوانید برای خود یک وبلاگ ایجاد کنید.
آیا بهتر از هر کس دیگری قلابدوزی میکنید؟
این عالی است. چند شال و روسری اضافه ببافید و آنها را در سایتهای خرید و فروش کالا، به فروش برسانید.
آیا حتی فکر کردن در مورد ملاقات و برقراری ارتباط با افراد جدید، شما را بینهایت خوشحال میکند؟
برای مثال میتوانید برای مدیران محلی در شهر خود، جلسهای غیررسمی ترتیب دهید.
آیا از هر سه کار لذت میبرید؟ در این صورت میتوانید برای وبلاگنویسان قلابدوزی حرفهای، جلسهای ماهیانه برگزار کنید.
در دنیای ایدهآل، همه میتوانند هر روز در محل کار، از استعدادها و تواناییهای خود استفاده کنند اما متاسفانه، برای بیشتر مردم اینگونه نیست.
در واقع، طبق آمار موسسه گالوپ، ۶۳ درصد از شاغلین در سراسر جهان، به کار خود علاقه ندارند. البته این رقم، ۲۴ درصدی را که به طور جدی از شغل خود بیزار هستند، شامل نمیشود.
اگرچه دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد، یکی از عوامل مهم این است که بیشتر شاغلین، به طور روزانه از استعدادهای طبیعی خود در محل کار استفاده نمیکنند.
به این مسئله فکر کنید که در طبیعت، عقاب میتواند بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ کیلومتر در روز پرواز کند. فیل میتواند تا ۸۰ کیلومتر در روز بر روی زمین پرسه بزند.
اگر عقاب یا فیل را در قفسی اسیر کنیم، آنها دیگر نمیتوانند به صورتی زندگی کنند که برای آن ساخته شدهاند.
در این حالت، این موجودات خاموش، خفه و اسیر میشوند. به همین ترتیب، میلیونها نفر نیز در جهان نمیتوانند هر روز کاری را انجام دهند که برای آن ساخته نشدهاند.
برای شما درک این مسئله که در جایی هستید که نمیتوانید از استعدادهایتان استفاده کنید، دردناک و ناراحتکننده خواهد بود. خوشبختانه زندگی یک سفر است و یک روز منفرد و مجزا نیست.
دستکم یک راه کوچک برای دوباره بازگرداندن بعضی از شادیهای دوران کودکیتان پیدا کنید. مثلا در یک روز پنجشنبه، در کار مورد علاقهتان غرق شوید و زمان را فراموش کنید یا بر کاری که آرزوی انجام آن را دارید تمرکز و آن را شروع کنید.