دور زدن مشکلات در کمترین زمان
اگر در زندگیتان ، با مشکل بزرگی رو به رو شوید چه میکنید؟ آیا از آن نوع انسانهای با اراده هستید که در برابر طوفان سر بلند میکنند و بر خلاف جریان آب ، با قدرت شنا میکنند؟ و یا از آن دسته از انسانها که دائم غر میزنند و این و آن را مقصر اصلی مشکلات زندگیشان میدانند و زمین و زمان را محکوم میکنند؟ و یا جزو گروهی هستید که دست روی دست میگذارند و امیدشان را از دست میدهند و آه میکشند؟
جزو هر گروهی که هستید ، به هر فرهنگ و آیینی که اعتقاد دارید، در موقع بروز مشکلات، رشته حیاتتان را از دست ندهید،امیدتان را از دست ندهید.
امید داشتن، باور به نتیجهء مثبت اتفاقها یا شرایط، در زندگی میباشد. امید احساسی است دربارة اینکه میتوانیم آنچه را که میخواهیم، داشته باشیم یا یک اتفاق، بهترین نتیجه را برای ما خواهد داشت.
دوست داشته باشید یا نه، شرایط سخت در زندگی همه پیش میآید. شاعر میگوید:
در این دنیا دل بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد
ممکن است کارتان را از دست بدهید، در زندگی مشترکتان شکست بخورید، یا دچار بیماری شوید. در این شرایط سخت هر چه که باشد، خیلی مهم است که امیدتان را از دست ندهید. باید امید داشته باشید که از این شرایط سخت عبور میکنید. اگر اینطور نباشد، فقط خودتان را ناامید و دلسرد خواهید کرد. وارد چرخه شومی میشوید که رویکرد منفیتان، اوضاع را حتی بدتر کرده و منفیتر خواهد شد. نباید اجازه دهید این اتفاق برای شما بیفتد. خودتان را برای شرایط سخت آماده کنید تا وقتی برایتان پیش آمد، راحتتر برخورد کنید.
هزاران نفر، بلکه میلیونها نفر بوده اند که در شرایطی به مراتب سختتر و دشوارتر از شما قرار داشتند، شما نه اولین نفری هستید که این مشکلات را دارید و نه آخرین آنها، جوانتر که بودم، وقتی برای مشکلاتم غصه می خوردم و به زمین و زمان بد می گفتم، مادرم می گفت: اوه ، آفتاب که به سرت نو نشده، واقعا هم این خورشید عالم تاب، از آن بالا، شاهد بسیاری از این داستان ها و قصه ها در این زمین پهناور بوده است.
اما اگر با مشکل ناامیدی در زندگی رو به رو هستید از طریق راهکارهایی می توانید امید از دست رفته ی خود را باز یابید.
مثلا اولویت بندی اهداف، بدون شک در ابعاد بسیاری از زندگی میخواهیم پیشرفت کنیم. اما بدیهی است نمیتوانیم همه چیز را با هم انجام دهیم. به عنوان مثال در موقعیت فعلی روابط تان با اطرافیان برای شما مهمتر است یا داشتن شغل مناسب یا بهرهمندی از سلامت جسمی؟! باید حیطههای مهمتر را تعیین کنید و اهداف واقع بینانهای، که توان رسیدن به آنها را دارید انتخاب کنید.
اگر قرار باشد هدفها انرژی بدهند و ما را فعالتر کند، لازم است چالش برانگیز و مهیج باشند. بدین منظور باید هدفها را طوری تعیین کنیم که مشخص، قابل اندازه گیری، قابل پیگیری، واقع بینانه و با محدودیتهای زمانی مناسب باشند.
عبور از موانع، هر وقت برای رسیدن به اهداف تلاش میکنیم، احتمال وقوع اتفاقات پیشبینی نشده وجود دارد و لازم است خود را از قبل برای کنار آمدن با آنها آماده کنیم. بدین منظور میتوان از قبل دربارهی موانع احتمالی و روشهای مدیریت آنها اندیشید و مهارتهای لازم را آموخت فراموش نکنید وجود موانع هرگز بهانهی خوبی برای دست کشیدن از تلاش نیستند.
افکار منفی را خود دور کنید، معمولاً وقتی در زندگی با مشکلی رو به رو میشویم، دربارهی شخصیت و تواناییهایمان افکار منفی به ذهنمان هجوم میآورند، اما در رویارویی با سختیها و مشکلات لازم است آنها را بیشتر ناشی از ضعف در مهارتها بدانیم تا کمبود در هوش و استعداد، بدین ترتیب با جدا سازی و بیرونی کردن دلایل شکست، افکار منفی را از خود دور میکنیم و زندگی غنیتر رضایت بخشتر و امیدوارانهتری خواهیم داشت.
به خاطرات خوش گذشته بیندیشید، گاهی انسان در سختیها و مشکلات، گذشتهی خود را نادیده میگیرد و احساس میکند همیشه در بدبختی و سختی بوده است، یادآوری خاطرات خوش گذشته، منبع الهام بخشی برای «حال» پراندوه است که میتواند ما را از فشار کنونی نجات دهد.
به آینده بیندیشید، مشکلات پیش رو تا ابد همراه فرد نخواهند ماند و بالاخره روزی به پایان خواهند رسید بنابراین بهتر است چشم انتظار لحظههای روشن و سبز باشید و به آینده و موفقیتهای دلپذیر آن بیشتر بیندیشید.
به خودتان پاداش بدهید، گاهی اوقات ممکن است سختیها و مشکلات انگیزهی لازم برای ادامهی مسیر را از فرد بگیرد و او را دلسرد و ناامید کند. برای جلوگیری از این ناامیدی سعی کنید به خاطر دستیبابی به اهداف کوچکتر که مقدمهی اهداف بزرگتر هستند به خود پاداش دهید و به این ترتیب انگیزهی لازم برای حرکت به سمت اهداف بزرگ را زنده نگهدارید.
زندگی نامهی افراد موفق را مطالعه کنید، با بررسی زندگی نامهی افراد موفق در مییابیم یکی از علل مهم موفقیت آنها این است که در سختترین شرایط زندگی، امید به موفقیت را از دست ندادهاند، بارها و بارها شکست خوردهاند و تلاش کردهاند.
یادتان باشد، هر وقت رسیدید آخر خط، به یاد معلم کلاس اول که میگفت: نقطه سر خط، دوباره شروع کنید.