تقويت حافظه در هفت گام
تعريف هوش و استعدادش را زياد شنيده بودم، ولي وقتي اولين بار از او درس پرسيدم و ديدم که معني هيچ يک از واژگان را نگفت و حتي نام يکي از نويسندگان آثار موجود در کتاب را به خاطر نياورد، مبهوت شدم. در اولين امتحان کتبي نيز نتيجه مشابه بود و او به اکثر سؤالهاي حفظي پاسخ صحيح نداده بود. وقتي دليلش را پرسيدم، به پاسخي تکراري رسيدم که بارها از زبان بچهها شنيدهام؛ اينکه حافظهام خوب نيست و در درسهاي حفظي مشکل دارم؛ اينکه به درسهاي فهميدني، همين که سر کلاس گوش بدهم و چند تا تمرين در خانه حل کنم، مسلّط ميشوم؛ اما درسهاي حفظ کردني را بايد چندين بار بخوانم و تازه باز معلوم نيست که بتوانم در کلاس يا موقع امتحان، پاسخگوي سؤالها باشم. پرسيدم: ميخواهي حافظهات خوب شود يا مثل بعضي از دانشآموزان به قدرت تحليلت افتخار ميکني و حوصله وقت و انرژي گذاشتن براي تقويت حافظهات را نداري؟! کمي فکر کرد و گفت: نه، وقت ميگذارم. يک زماني فکر ميکردم که فقط با هوش تحليلي ميتوانم موفق شوم، اما حالا ميبينم که داشتن حافظه خوب يا حداقل متوسط هم ضروري است و بايد به اين بخش هم توجه کنم. دانشآموز من براي بهتر شدن حافظهاش، هفت گام را مرحله به مرحله طي کرد و در نهايت به نتيجهاي موفقيتآميز رسيد. شما نيز ميتوانيد اين گامها را طي کنيد و شاهد بهتر شدن حافظهتان باشيد. گام اول: در گام اول بايد بپذيري که يک بار خواندن کافي نيست. اين واقعيتي است که جز معدودي از نوابغ، هيچ کس با يک بار خواندن يک مطلب، نميتواند آن را در خاطر بسپارد. حتي مطالبي که به آنها علاقهمنديم به مرور زمان از خاطر ما ميرود، چه رسد به مطالبي که به آنها علاقه چنداني نداريم؛ پس خواندن و مرور مستمر، بهترين راه براي به خاطر سپردن مطالب است؛ در ضمن بايد توجه داشت که اگر در يک روز، چندين بار يک مبحث را بخواني، آن مطلب در حافظه کوتاه مدت تو تثبيت ميشود و در همان روز يا فرداي آن روز، به خاطرت خواهد ماند؛ اما اگر بخواهي که آن مطلب، در حافظه بلند مدتت تثبيت شود، بايد در روزهاي متعدد، آن مطلب را مطالعه کني؛ براي مثال، مطلبي را که براي بار اول ميخواني، بايد در طي يک هفته، يک روز در ميان مرور کني و در هفته هاي بعد حداقل يک بار مروري سريع روي آن داشته باشي تا مطمين شوي که آن مطلب در خاطرت مانده است. گام دوم: استفاده از يک رژيم غذايي سالم و مناسب، نه تنها براي جسم مفيد است، بلکه براي مغز و حافظه نيز لازم است. طبق نظرات آکادمي عصبشناسي آمريکا، خوردن ميوهها و سبزيجاتي، مثل: توتها، کلم بروکلي، اسفناج، هويج، مرکبات، گوجه فرنگي و سيبزميني، که حاوي ميزان زيادي آنتي اکسيدان هستند، ميتواند توانايي ارتباط سلولهاي مغزي را با يکديگر بالا ببرد و خطر آسيب رسيدن به آنها را پايين بياورد. توجه داشته باش که چربيها قادرند حواس ذهنيات را کاهش دهند. پژوهشي در دانشگاه تورنتو نشان داد که مهارتهاي ذهني، مانند حافظه، هوشياري، تشخيص، فاصله و يادگيري قوانين، در موشهايي که رژيم غذايي با چربي 40 درصد داشتهاند، فروکش کرده است. اين علايم با مصرف چربيهاي اشباع شده تشديد شد؛ زيرا وقتي چربي بالا ميرود، جريان خون کاهش يافته و در نتيجه اکسيژن رساني به اعضاي بدن، از جمله مغز، کاهش مييابد. همچنين افزايش چربي، متابوليسم گلوکز را، که منبع عمده انرژي سلول و تنها منبع انرژي سلولهاي مغزي است، کند ميکند؛ پس تا حد امکان، از مصرف روغنهاي جامد و مواد غذايي سرخ شده، به خصوص چيپس، پرهيز کن. از خوردن غذاهاي سس دار نيز پرهيز کن؛ زيرا بر اساس تحقيقات انجام شده روي عادات غذايي بيش از هشت هزار نفر، استفاده از سسها و غذاهاي سويادار، باعث کاهش قدرت حافظه ميشود. نوشيدنيها کافييندار نيز به علت دارا بودن موادي به نام «تانن» ( اسيد تانيک)، که ٧٥ درصد آهن موجود در بدن را از بين ميبرند، باعث اختلال در حافظه ميشوند؛ زيرا آهن براي عملکرد صحيح حافظه لازم است. به جاي اين مواد، بهتر است که از غذاهاي دريايي استفاده کني؛ چون روغن امگا – سه، که در غذاهاي دريايي و گردو وجود دارد، باعث تسهيل ورود جريان خون به مغز ميشود. گام سوم: ورزش کن. ورزشهاي قلبي- عروقي، مانع از دست رفتن حافظه ميشود. پزشکان بر اين عقيدهاند که ورزش، گردش خون را در مغز بالا ميبرد و نميگذارد که بافتهاي عصبي مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بين بروند. دانشمندان يک مؤسسه تحقيقات بيولوژيکي نيز دريافتند در مغز موشهاي بالغي که تحت برنامه ورزشي قرار گرفتهاند، توليد سلولهاي مرکز حافظه (هيپوکامپ) افزايش داشته است؛ در ضمن ثابت شده است که انجام حرکات ورزشي دلخواه، چند برابر بيشتر از انجام يک مجموعه از حرکات ورزشي غيرمتنوع، تاثير خواهد داشت؛ پس به جاي يک گوشه نشستن و بازي با کامپيوتر يا وقت گذراني با تلفن همراه، زمانهايي از روز را به ورزش اختصاص بده؛ حتي در زنگهاي تفريح، خوب است که به حياط بروي و کمي بدوي يا نرمش کني. گام چهارم: با استفاده از سلولهاي خاکستري مغز و وادار کردن آنها به فعاليت در زمينههاي مختلف، مغزت را ورزش بده. با به کارگيري راههاي بسيار ساده ميتوان به رشد و ترميم سلولهاي عصبي و افزايش شاخههاي سلولهاي عصبي (دندريت) کمک کرد. فکر کردن به چيزهاي زيبا و مثبت، يک راه است. استفاده از کلمات جديد و تجربه مزهها و بوهاي جديد، تغيير مسير هر روزه و رفتن از يک راه جديد، همه باعث ميشود که اعمال تو در کورتکس مغز تجزيه و تحليل شود. کورتکس، عاليترين لايه مغز است و کارهايي را که نياز به درک و تيزذهني دارد انجام ميدهد. اعمالي که براي ما به صورت عادت در ميآيند، از سطح کورتکس پايين آمده و در بصلالنخاع انجام ميشوند؛ پس با تغيير عادت ميتوانيم کورتکس خود را از بيفعاليتي خارج کرده و از آن کار بکشيم. گام پنجم: خوب و به موقع به خواب؛ زيرا با يک استراحت خوب، مغز ميتواند اطلاعات بيشتر و بهتري را به حافظهات باز گرداند. وقتي خواب هستي، مغز وظيفه مهم دستهبندي اطلاعات انباشته شده در روز را براي استفادههاي آتي دارد؛ بنابراين، اگر خواب خوبي نداشته باشي، مغز در اين فرآيند درست عمل نکرده و به سادگي اطلاعات خود را فراموش ميکني. گام ششم: براى آماده ساختن حافظه، بين مطالبي که خواندهاي و آنچه که از قبل ميداني يا بين مطالبي که در حال حاضر ميخواهي به خاطر بسپاري، ارتباط و تداعي معاني برقرار کن؛ مثلاً براي به خاطر سپردن آثار دکتر اسلامي ندوشن، ميتوان اين جمله ساده را ساخت: «روزها، جام جهان بين ندوشن از آواها و صفير سيمرغ خبر ميدهد»؛ يا ميتوان از روش سر واژه سازي استفاده کني و با مجموعه آثار يک شاعر يا نويسنده، يک کلمه خاص بسازي؛ در واقع تداعى معانى آگاهانه و کنترل شده، دقيقاً همان حافظه تربيت شده و قابل کنترلى را ايجاد مىکند که به دنبال آن هستي.
گام هفتم: «ريلکسيشن» ميتواند در به خاطر آوردن مطالب، به خصوص وقتي دچار اضطراب شدهاي، بسيار مفيد باشد. براي ريلکسيشن، لازم است که چشمهايت را ببندي و بدنت را به ترتيب از سر تا نوک انگشتان پا آرام و رها کني. ماندن در حالت ريلکسيشن ميتواند بين 3 تا 10 دقيقه به طول انجامد. دقت کن که در اين مدت، قرار نيست که بخوابي؛ بلکه اعضاي بدن و ذهنت آرام و رها ميشوند تا بتواني مطالب آموخته شده را بهتر به خاطر بياوري يا براي فراگيري مطالب جديد آماده شوي.
- هفته نامه پیک سنجش