بعضي از راه حلها را خودم تبديل به فرمول ميکردم !
گفت و گو با نفر چهارم کشوري علوم رياضي سال 1400:
حکم و مطمين حرف ميزند و همه چيز را با جزييات و به طور بسيار دقيق توضيح ميدهد. همين خود نشان ميدهد که چقدر اصولي و دقيق درس خوانده است؛ اصلاً مگر ميشود که رتبه 4 کشوري از يک شهر کوچک شده باشي و چنين ويژگيهايي نداشته باشي؟
مگر ميشود که فقط با اتکا به مدرسه و کتابهاي درسي و کمک آموزشي، جزو بهترينهاي آزمون سراسري بشوي و پشتکارَت مثالزدني نباشد؟
از پارسا نوروزي نژاد سخن ميگويم؛ رتبه 4 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي و فني آزمون سراسري 1400 که اهل سبزوار است و چندي پيش گفت و گويي دوستانه و مفصل با ما داشت و ما در دو شماره، اين گفت و گو را تقديم شما ميکنيم.
در اين شماره، درباره نحوه مطالعه دروس مختلف، سخنان او را ميخوانيد، و در شماره بعد، درباره ساير مباحث مرتبط با آزمون سراسري، با نظرات وي آشنا خواهيد شد.
* آقاي پارسا نوروزي نژاد ! با تشکر از اينکه در اين گفت و گو شرکت کرديد، به عنوان اولين و مهمترين سؤال بگوييد که هر درس را براي آزمون سراسري چطور مطالعه کرديد؟ چون اکثر داوطلبان برايشان مهم است که بدانند، رتبههاي برتر درسها را چطور مطالعه کرده و در واقع از چه راهکارهايي بهره جستهاند که توانستهاند درصدهاي خوبي را در آزمون سراسري کسب کنند.
پارسا نوروزي نژاد:
ادبيات: سؤالات ادبيات، پنج بخش لغت، املا، آرايهها، دستور و قرابت معنايي دارد و هر کدام از اينها بايد جداگانه مطالعه شود. در ادبيات، بخشهايي مثل: لغات يا تاريخ ادبيات، مخصوص کتاب است؛ به عبارت ديگر، کتاب، منبع اصلي سؤال است. من از سال يازدهم معني لغات را ميخواندم و يک روز در ميان، نيم ساعت براي آن وقت ميگذاشتم؛ به طوري که در ناخودآگاهم معني آنها ثبت شود. در سؤالهاي تستي لغت هم به گزينهها کاري نداشتم؛ بلکه دستم را روي لغات ميگذاشتم و معني لغات را ميگفتم و بعد بررسي ميکردم که آيا آنها را درست معني کردهام يا خير؛ البته در بخش لغات، سؤالهايي نيز وجود دارد که ارتباط بين لغات را بررسي ميکند. براي پاسخ به اين سؤالها، لازم است که مثلاً واژگاني مثل: «طاق»، «محضر»، «خيره» را که در قسمتهاي مختلف کتاب، معاني مختلفي دارند، يادگرفت و در کنار هم، اين معاني را حفظ نمود.
براي املا هم بايد، علاوه بر تسلط بر معني و نحوه نوشتار کلمات موجود در کتاب ، تست زياد زد و از يک جا به بعد هم خوب است که در حاشيه بعضي از تستها توضيحي نوشت؛ براي مثال: چرا اينجا بايد واژه «غريب» با قاف نوشته شود يا برعکس.
بخش آرايهها به نظر من سختترين تستهاي کنکور در درس ادبيات است و راه تسلط بر آن هم، بعد از فراگيري آرايهها، فقط تست زدن است. خود من دو جلد کتاب تست براي آرايهها حل کردم و با اين همه، به دو تا از تستهاي آرايهها در کنکور، نتوانستم پاسخ بدهم.
به نظر من، دستور سادهترين بخش سؤالهاي ادبيات است. براي تسلط بر اين بخش، کتاب درسي مؤثرتر است و ميشود مباحث دستوري را در درسها پياده کرد؛ براي مثال، ترکيبهاي وصفي و اضافي يک درس را پيدا کرد يا نقش کلمات درسي ديگر را تعيين نمود.
در مبحث قرابت معنايي هم به تازگي در آزمون سراسري، بيت مورد سؤال را از کتاب درسي انتخاب ميکنند؛ اما گزينهها از کتاب درسي نيست. براي اين مبحث، اگر از سال يازدهم روزي 10 تست بزنيد، فوقالعاده مؤثر است؛ در واقع، مبحث قرابت معنايي، بيش از هر چيز نياز به استمرار در تستزني دارد. در ضمن، حاشيهنويسي براي تستها هم کمک مؤثري به مهارت يافتن در درک قرابتها ميکند.
عربي: عربي، يک بخش معني لغات دارد که بسياري از داوطلبان به آن توجه لازم را ندارند، اما خيلي مهم است؛ چون کلمات مشابه داريم. همچنين معني افعال ثلاثي مزيد هم خيلي مهم است و بايد معني افعال ثلاثي مزيد در هر ريشه با هم بررسي شود؛ براي مثال: عامل، تعامل، استعمال بايد در کنار هم بررسي و معني شود.
در بخش صرف و نحو عربي نيز بايد به ضماير، ترکيبها و افعال بسيار دقت کرد؛ در واقع، اين بخش چند شاه کليد مهم دارد که اکثر دبيران عربي آنها را به دانشآموزان معرفي ميکنند. در کل، معلمهاي عربي در اين بخش، تاثيرگذار هستند. ضمناً توانمندي در ترجمه باعث ميشود که به اين بخش هم مسلط شويم. در اين بخش، سه تست در زمينه نقش کلمات ميآيد که من براي تسلط بر اين سه تست، نقش همه کلمات متنهاي کتاب عربيمان را مشخص کرده بودم. در اين بخش، دقتنظر خيلي مهم است؛ چون براي مثال، تفاوت اسم مفعول و اسم فاعل در بعضي از مصدرها فقط در فتحه و کسره است؛ بنابراين، بيدقتيهاي کوچک مشکلساز ميشود.
معارف اسلامي: براي تسلط بر سؤالهاي معارف در آزمون سراسري، بايد به قول معروف کتابهاي درسي را 100 بار بخوانيم تا ملکه ذهنمان بشود. تستزدن هم مؤثر است؛ چرا که در تستها آيات بررسي و نکات گفته ميشود؛ چون گاهي اوقات يک تست، يک آيه را به چند بخش تقسيم ميکند، و از هر بخش نکته يا نکاتي را سؤال ميکند. تسلط بر معني آيات هم بسيار مهم است.
در درس معارف، غير از اينکه لازم است متن کتاب را کلمه به کلمه بلد باشيم، بايد به قيدهايي مثل «غالباً»، «اکثراً» و … نيز توجه کنيم و بين مباحث مختلف کتاب نيز که در صفحات مختلف است، ارتباط برقرار کرده و در ضمن حاشيهنويسي هم بکنيم.
زبان خارجي: لازم است داوطلبان توجه کنند که زبان در کنکور، با زباني که در مؤسسات ياد ميدهند، تا حدودي فرق دارد. گاه داوطلباني به دانش زبانشان تکيه ميکنند و نتيجه خوبي در کنکور نميگيرند. به نظر من، براي تسلط بر نکات گرامري زبان، لغات و کاربردهاي متفاوت آنها بايد تست زياد زد. براي تسلط بر درک مطلب هم لازم است که هر روز يا يک روز در ميان، يک متن درک مطلب کار بشود.
رياضي: امسال سؤالهاي رياضي، به خصوص در مبحث حسابان، خيلي غيراستاندارد بود؛ ولي اگر درباره سالهاي قبل بخواهم صحبت کنم، بايد بگويم که فقط تسلط بر کتاب درسي براي پاسخگويي به سؤالهاي کنکور کافي نيست و بايد براي مباحث حسابان، هندسه و گسسته و آمار و احتمال، تستهاي زيادي را حل کرد؛ البته مبحث حسابان يک مزيتي نسبت به بقيه مباحث رياضي دارد و مزيت آن هم اين است که ميشود در اين مبحث، از يک راه حل کلي براي حل چند مساله استفاده کرد (هر چند سال گذشته اين طور نبود)؛ اما هندسه و گسسته اين طور نيست و هر سؤالي راه حل خودش را دارد و بايد زياد تست زد و تمرين کرد تا به تسلط لازم در اين مباحث رسيد.
در بحث آمار و احتمال هم معمولاً از جبر و مجموعهها سؤال ميدهند که خيلي ساده است؛ اما خود بحث آمار و احتمال نيز ميتواند خيلي سخت باشد؛ در واقع، سؤالهاي اين بخش يا «رومي روم» است يا «زنگي زنگ»، و براي تسلط بر اين مبحث، لازم است که تست زياد زده شود و تستها تحليل شود و راه حل انتخاب شده هم در کنار هر تست نوشته شود. آمار هم سؤالهايش ساده است، اما محاسبات زيادي دارد و لازم است که براي حل سؤالات اين مبحث، انحراف معيار يا واريانس گرفته شود.
مبحث گسسته، سؤالات متنوع و گستردهاي دارد و نظريه اعداد در گسسته هم خيلي مهم است و سؤالات سخت و متنوع و بسيار پيچيدهاي دارد و براي تسلط بر اين سؤالها نيز بايد تست زياد زد. گراف هم مثل نظريه اعداد است؛ البته سؤالهايش مثل نظريه اعداد هميشه سخت نيست.
براي هندسه بيش از ساير مباحث رياضي وقت گذاشتم؛ چون سخت تر بود. هندسه دوازدهم، مانند: ماتريکس يا مقاطع مخروطي، راه حل کلي براي مباحث دارد، اما در هندسه دهم و يازدهم اکثر سؤالها راه حل خودشان را دارند و بايد تست زياد زد و نکات آنها را يادداشت کرد و مرور نمود. راستش بعضي از راه حلها را خود من به صورت فرمول در ميآوردم !
دبير ما هميشه ميگفت: سر جلسه کنکور، وقتي سؤالهاي حسابان را بزنيد، تازه وارد مسابقه شدهايد، و هر چه از سؤالهاي گسسته و هندسه بيشتر بزنيد، از بقيه داوطلبان بيشتر پيشي خواهيد گرفت.
فيزيک: اين درس، معمولاً درس سادهاي است و در کنکور، ميانگين درصد بچههاي خوب و درسخوان در درس فيزيک بالاست؛ به خاطر اينکه راه حل معلوم است و فرمول دارد و قابل حل است؛ البته فيزيک فرمول زياد دارد و بهتر است که داوطلبان، فرمولهاي مادر را حفظ کنند؛ نه اينکه براي هر سؤال، يک فرمول را حفظ کنند؛ در واقع، فرمولهاي مادر جوابگو هستند و با زياد تستزدن، ميتوانيم سرجلسه امتحان، خودمان در فرمولهاي مادر به يک فرمول جديد برسيم که همان راه حل است.
در کل، اگر مفاهيم فيزيک را بفهميد و بعد فرمولهاي مادر را حفظ کنيد و از همه مهمتر اينکه سؤال فيزيک را نيز حل کنيد، ميتوانيد سؤالهاي فيزيک را در کمتر از زمان در نظر گرفته شده در کنکور، حل کنيد.
شيمي: شيمي آخرين درس در کنکور است و داوطلب خسته و کوفته به اين درس ميرسد؛ چون خستهايم، بايد بتوانيم سؤالهاي مفت را پيدا کنيم ! به همين خاطر، لازم است که متن کتاب را واژه به واژه حفظ کرد تا بشود سؤالهاي حفظي را پاسخ داد. بعد بايد سؤالهاي محاسباتي سادهتر را شکار کرد، و اين مساله به تستزدن و کارکردن زياد نياز دارد. به نظر من، با حل تمرينهاي زياد، محاسبات قوي ميشود.
دبير ما هميشه ميگفت که سرجلسه کنکور، وقتي سؤالهاي حسابان را بزنيد، تازه وارد مسابقه شدهايد و هر چه از سؤالهاي گسسته و هندسه بيشتر بزنيد، از بقيه داوطلبان بيشتر پيشي خواهيد گرفت
شيميآخرين درس در کنکور است و داوطلب خسته و کوفته به اين درس ميرسد؛ چون خستهايم، بايد بتوانيم سؤالهاي مفت را پيدا کنيم ! به همين خاطر، لازم است که متن کتاب را واژه به واژه حفظ کرد تا بشود سؤالهاي حفظي را پاسخ داد