اگر دانش آموزي مصمم باشد، نيازي به امکانات عجيب و غريب ندارد
گفت و گو با علي براتي، رتبۀ 1 کشوري تجربي97:
اگر دانش آموزي مصمم باشد، نيازي به امکانات عجيب و غريب ندارد
اين روزها بسياري از مؤسسههاي آموزشي و انتشارات مختلف به سراغ دارندگان رتبههاي تک رقمي ميروند و با تبليغهاي رنگارنگ خود در شبکههاي اجتماعي و رسانههاي گروهي، اعلام ميکنند که داوطلب مورد نظر فقط به ياري کتابها، کلاسها ، معلمها يا مشاوران آنها موفق به کسب رتبۀ مورد نظر شدهاند!!
از همين رو، بر آن شديم تا با آقاي علي براتي، دارندة رتبۀ يک کشوري در گروه آزمايشي علوم تجربي آزمون سراسري سال 97 ، گفت و گويي داشته باشيم. از او خواستيم که دربارۀ نحوۀ مطالعهاش و نکات ديگري که براي داوطلبان آزمون سراسري مهم است، سخن بگويد. با تشکر از همکاري آقاي براتي ، نظر شما را به پاسخهاي اين داوطلب کوشا و توانمند قوچاني جلب ميکنيم.
نحوۀ مطالعۀ دروس مختلف براي آزمون سراسري
ادبيات
علي براتي: ادبيات را به صورت موضوعي مطالعه ميکردم؛ يعني شش مبحث اصلي ادبيات شامل: قرابت مفهومي، زبان فارسي، آرايهها، لغات، تاريخ ادبيات و املا را به صورت تفکيک شده ميخواندم و تست ميزدم؛ البته مباحثي مثل لغت و تاريخ ادبيات را بسيار مرور ميکردم تا در خاطرم بماند؛ براي مثال، شايد بعضي از لغات را 10 يا 12 بار خوانده باشم. براي مابقي مباحث نيز بيشتر تست ميزدم تا مطالعه کنم؛ چون معتقدم که با تست زدن، لِم سؤال دست داوطلب ميآيد .در کل به طور ميانگين روزي يک ساعت براي مطالعۀ ادبيات وقت ميگذاشتم.
عربي
علي براتي: تلاش ميکردم تا از روي کتاب درسي مطالب را ياد بگيرم و بعد با توجه به آموختههايم و تکنيکهاي تست زني، تست بزنم؛ براي مثال، خيلي وقتها در سؤالهاي ترجمه، بررسي کل سؤال لازم نيست و با ترجمۀ فعل و توجه به نوع ضمير به کار رفته يا جمع و مفرد بودن کلمه، ميتوان به پاسخ صحيح رسيد.
به نظر من اگر قواعد و اصول عربي را ياد بگيري، فراموش نخواهي کرد. براي همين، وقت کمتري به اين درس اختصاص ميدادم و در هفته به طور ميانگين چهار ساعت براي درس عربي وقت ميگذاشتم.
معارف اسلامي
علي براتي: فراگيري معارف اسلامي نياز به تکرار بسيار دارد. بايد به آيههاي قرآني که در کتاب درسي آمده است، مسلط بود و آنها را حفظ کرد. به همين دليل، مطالعۀ آن، زمان بر است و بايد مطالب را بارها مطالعه نمود تا به درصد مطلوبي دست يافت .خود من حجم زيادي از مطالعۀ دروس عموميام را به مطالعۀ معارف اسلامي اختصاص ميدادم؛ شايد به اين دليل که در اين درس، مطالعۀ کتاب درسي، مهمتر از تستزني است.
زبان خارجي
علي براتي: زبان انگليسيام چندان خوب نبود و در آزمونهاي آزمايشي جزو درصدهاي پايينم بود، اما با مطالعه و تکرار، توانستم ضعفم را رفع کنم. براي توانمند شدن در اين درس، متن کتاب درسي را روزنامهوار ميخواندم تا بفهمم که موضوع آن چيست و شماي کلي درس دستم بيايد. از کتابهاي کمک آموزشي نيز براي مسلط شدن بر قواعد و فراگيري نحوۀ تستزني در اين درس استفاده ميکردم؛ مثلاً براي تسلط بر درک مطلب، که در کنکور هشت سؤال از آن ميآيد، متنهاي درک مطلب زيادي را مطالعه ميکردم تا بتوانم هر درک مطلبي را با وجود کلمات جديد و ناشناخته پاسخگو باشم. به داوطلبان پيشنهاد ميدهم براي اينکه معني لغات را فراموش نکنند، معني آنها را در قالب جمله فرا بگيرند. براي اين درس نيز حدوداً چهار ساعت در هفته وقت ميگذاشتم.
زمينشناسي
علي براتي: درس زمينشناسي در زير گروه يک علوم تجربي ضريب ندارد. براي همين وقت کمي را به آن اختصاص ميدادم؛ در واقع فقط هفتهاي يک ساعت يا حتي کمتر از آن براي اين درس تست ميزدم.
رياضي و فيزيک
علي براتي: دروس رياضي و فيزيک براي داوطلبان گروه آزمايشي علوم تجربي نيز بسيار مهم و تاثيرگذار است . من سعي کردم که اول اين دروس را سر کلاس و با مطالعۀ درس نامۀ کتاب ياد بگيرم و سپس با تست و تمرين زياد به آنها مسلط شوم؛ البته در هر دو درس، وقت زيادي براي مطالعه نميگذاشتم و بيشتر تست ميزدم. من به طور ذاتي در هر دو درس توانمند بودم؛ با اين همه، براي هر يک به طور متوسط هفتهاي شش يا هفت ساعت وقت ميگذاشتم.
زيستشناسي
علي براتي: کتاب زيستشناسي را بايد بسيار مطالعه کرد و به متن آن کاملاً مسلط شد. در ضمن تست هم بايد زياد حل کرد. خود من براي اين درس، تست زيادي از انتشارات مختلف ميزدم و براي تست زدن هم نگاهم به تستهاي دشوار بود و به اين فکر نميکردم که شبيه اين سؤال تا حالا در آزمون سراسري داده نشده است؛ چون شايد طراحان آزمون سراسري امسال، سؤال متفاوتي ميدادند که همين طور نيز شد و سؤالهاي زيستشناسي امسال، در مقايسه با سالهاي گذشته، تا حدودي متفاوت بود.
در کل بيشترين ساعت مطالعۀ من به درس زيستشناسي تعلق داشت. براي روزهاي تعطيل حداقل سه ساعت زيستشناسي ميخواندم و در کل به طور ميانگين هفتهاي 20ساعت به مطالعۀ زيستشناسي اختصاص ميدادم.
شيمي
علي براتي: تلاش ميکردم به خود کتاب درسي کاملاً مسلط شوم تا بتوانم به سؤالهايي که به حفظيات شيمي مربوط ميشود پاسخ بدهم. براي بخش محاسبات نيز زياد تمرين کردم و با تمرين زياد، محاسباتم قوي شد. بعضي از سؤالهاي اين درس نيز نه حفظي است نه محاسباتي، و براي پاسخ به اين سؤالها بايد مفاهيم دروس شيمي را کاملاً فهميد و دانست که هدف از طرح اين مطلب در کتاب درسي چيست و چه فايدهاي دارد؛ براي مثال، من سعي ميکردم که يک واکنش شيميايي را در ذهنم تجسم کنم: اينکه فرضاً وقتي يک مولکول با مولکول ديگر برخورد ميکند چه اتفاقي ميافتد. به ياري اين تحليل، راحتتر از پس سؤالهاي شيمي بر ميآمدم. براي شيمي نيز بعد از زيستشناسي، بيش از ساير درسها وقت ميگذاشتم. حدوداً 10 ساعت در هفته درس ميخواندم.
البته بايد بگويم که ساعتهاي ذکر شده براي زماني بود که تعطيل بوديم و مدرسه نداشتيم، اما در دوران مدرسه، به غير از روزهاي تعطيل، شش يا هفت ساعت مطالعه ميکردم.
تابستان قبل از سال چهارم
علي براتي: تابستان مدرسه نميرفتم و با برنامۀ آزمونهاي آزمايشي مطالعه ميکردم. مباحث مورد مطالعهام نيز دروس پايه بود؛ يعني سعي ميکردم که نقاط ضعفم را در دروس سال دوم و سوم ترميم کنم و روزانه بين هفت تا هشت ساعت مطالعه ميکردم.
تعطيلات نوروز
علي براتي: ميدانستم که اگر از اين ايام خوب استفاده کنم و برنامه مطالعاتي دقيقي داشته باشم، ميتوانم از خيلي از داوطلبان که در اين ايام مطالعه نميکنند، جلو بزنم و خودم را بالا بکشم. براي همين طبق برنامه آزمونهاي آزمايشي درس ميخواندم و به جمعبندي دروس پايه و مطالعۀ مباحث نيمسال اول سال چهارم ميپرداختم. لازم است بگويم که برخلاف عدهاي که ميگويند بايد اسفندماه تمام درسها را خواند و به پايان رساند، من اواسط ارديبهشت به طور کامل درسهايم تمام شد و به جمعبندي جامع درسها رسيدم.
يک روز قبل از کنکور
علي براتي: صبح قبل از کنکور، حدود يک يا دو ساعت معارف اسلامي خواندم و روي مباحثي که کمتر مطالعه کرده بودم، تمرکز کردم. بعد مباحث مشترک سؤالهاي کنکور رياضي را حل کردم و غروب هم همراه خانواده بيرون رفتم و در نهايت به خانه برگشتم و به موقع خوابيدم
ماشين حساب
علي براتي: مسايل را ذهني يا با کاغذ حل ميکردم و اصلاً از ماشين حساب استفاده نميکردم؛ چون در جلسۀ آزمون نميشود از ماشين حساب استفاده نمود.
اضطراب
علي براتي: مواردي که رتبهام در آزمونهاي آزمايشي خوب نميشد و نتيجۀ مورد نظرم را نميگرفتم، گاه نگران ميشدم، اما ميدانستم که اگر اين نگراني ادامه داشته باشد، مطالعهام مختل خواهد شد و وضعيت بدتري پيدا خواهم کرد. به همين منظور، براي خودم استنتاج ميکردم که اگر قرار باشد استرس داشته باشم، آزمون بعديام بدتر ميشود؛ پس بهتر است که به جاي نگراني، به فکر رفع مشکل و جبران آن باشم.
رقابت
علي براتي: رقابت خاصي با کسي نداشتم؛ البته با يکي از همکلاسيهايم که رتبه 14 کشوري شده است، دوست بودم و با هم نکات درسي را مرور ميکرديم و اگر يکي از ما به نکته درسي جديدي پي ميبرد، آن نکته را به ديگري ميگفت. در واقع هر دوي ما سعي ميکرديم که به ياري هم، بهتر از قبلمان بشويم و همين امر در موفقيت هر دوي ما نقش داشت؛ اما رقابت خاصي با يکديگر نداشتيم.
مشاور
علي براتي: از مشاور استفاده نميکردم و خودم برنامهريزي درسيام را انجام ميدادم. اگر هم ضعفي داشتم به کمک کتابهاي کمک آموزشي آن را رفع ميکردم.
خانواده
علي براتي: خانواده، هم از نظر تامين منابع مطالعاتي و امکانات مورد نياز و هم آماده کردن محيط رواني مناسب، براي من نقش بسزايي داشتند؛ زماني که اعتماد به نفسم کم ميشد يا نگران ميشدم، به من روحيه ميدادند. در خانه حتي برادر کوچکترم مراعات حال مرا هنگام تماشاکردن تلويزيون ميکرد. والدينم نيز در ديد و بازديد از اقوام، به شرايط من توجه داشتند و امسال مهماني رفتن و مهمان آمدن به منزل ما، بسيار کم شده بود.
نيايش
علي براتي: بسياري از اوقات، پس از نماز يا هر در فرصت ديگري، با خدا حرف ميزدم و از او براي اينکه ياورم است و در رسيدن به هدفم کمکم ميکند، تشکر ميکردم. زماني هم که نتيجهام بد ميشد، با پروردگار حرف ميزدم و به او ميگفتم که فقط تو ميتواني کمکم کني . در کل معتقدم که نيايش در آرامش فرد خيلي مؤثر است؛ اينکه بداني کسي هست که بسيار قدرتمند است و حواسش به تو هست، و اگر تلاش کني و به او توکل کني، کمکت خواهد کرد.
تغذيه
علي براتي: براي صبحانه چيزي پر انرژي مثل کره و مربا ميخوردم تا انرژي مورد نيازم را در طول روز تامين کند. براي ناهار هم سعي ميکردم که غذاي سنگين نخورم تا دچار خواب آلودگي نشوم و شبها هم غذاي سبک ميخوردم تا خواب راحتي داشته باشم و تقريباً هيچ وقت سراغ فست فودها نميرفتم.
خواب
علي براتي: در شبانه روز هفت يا هشت ساعت ميخوابيدم؛ البته سعي کردم که زمان خوابم را کمتر کنم، اما ديدم که وقتي کمتر ميخوابم، اذيت ميشوم؛ پس سعي کردم که از وقت بيداريام به خوبي بهره ببرم.
احساس خستگي
علي براتي: هر زمان که درس ميخواندم، اما به نتيجۀ مورد نظرم نميرسيدم، احساس خستگي ميکردم؛ اما چون هدف بزرگي داشتم، خستگي را کنار ميگذاشتم. من معتقدم که براي موفقيت و رسيدن به هدف، بايد مسير سختي را طي کرد، و هر چه هدف بزرگتر باشد، مسير رسيدن به موفقيت سختتر است.
تلفن همراه
علي براتي: گوشي نداشتم، اما گاهي سراغ کامپيوتر ميرفتم و به اينترنت هم سري ميزدم.
تفريح
علي براتي: در اين يک سال تفريح خاصي نداشتم. گاهي تلويزيون نگاه ميکردم و، همان طور که قبلاً اشاره کردم، بعضي از اوقات نيز به اينترنت سر ميزدم؛ ولي در کل کمتر پيش ميآمد که وقتم به بطالت هدر برود، و اگر هم زماني وقتم صرف مطالعه نميشد، بيش از يک يا دو ساعت طول نميکشيد..
درصدهاي آزمون سراسري
علي براتي: ادبيات: 7/94 درصد، عربي: 100 درصد، معارف: 84 درصد، زبان خارجي: 4/89 درصد، زمين شناسي: 20 درصد، رياضي: 7/96 درصد، زيستشناسي: 7/94 درصد، فيزيک 100 درصد، شيمي 2/92 درصد.
سخن آخر
علي براتي: به نظر من، موفقيت دانشآموزان شهرستانهاي کوچک در گروه آزمايشي علوم تجربي، بيانگر آن است که امکانات، نقش کمي در موفقيت داوطلبان دارد و مهمترين امر، تلاش يک داوطلب است. به همين خاطر، اگر دانشآموزي مصمم باشد تا به هدف خود برسد، نيازي به امکانات عجيب و غريب مثل معلم پروازي و … نيست.
هر داوطلبي بايد هدفش را به دقت مشخص کند و مطابق آن تلاش کند؛ زيرا بدون شک، تلاش و برنامهريزي دارندة رتبۀ يک با 100 متفاوت است؛ البته اگر فردي ساعي و مصمم باشد، ميتواند در گذر زمان، هدفش را متعاليتر کند. خود من اوايل ميخواستم که در رشتة پزشکي دانشگاه تهران قبول شوم، اما در طي سال چهارم، وقتي ديدم که در آزمونهاي آزمايشي رتبههاي خوبي کسب ميکنم، تصميم گرفتم که رتبۀ تک رقمي بياورم و در نهايت به خودم گفتم که چرا براي رتبۀ يک درس نخوانم. و براي کسب رتبۀ يک تلاش کردم.
و بالاخره اينکه داوطلبان هيچ وقت نااميد نشوند؛ چون نااميدي گناه بزرگي است و به شکست منجر خواهد شد.
برخلاف عدهاي که ميگويند بايد اسفند ماه تمام درسها را خواند و به پايان رساند، من اواسط ارديبهشت به طور کامل درسهايم تمام شد و به جمعبندي جامع درسها رسيدم.
اوايل ميخواستم که پزشکي دانشگاه تهران قبول شوم، اما در طي سال چهارم، وقتي ديدم که در آزمونهاي آزمايشي رتبههاي خوبي کسب ميکنم، تصميم گرفتم که رتبۀ تک رقمي بياورم و در نهايت به خودم گفتم که چرا براي رتبۀ يک درس نخوانم.