امروز و فردا و پس فردا چه کنيم؟
اين روزها چه کنيم؟ چه بخوانيم؟ چه بخوريم؟ چطور با اضطرابمان مبارزه کنيم؟ اگر سر جلسة آزمون دچار اضطراب شديم چه کنيم؟ روز قبل از آزمون سراسري چه بايد کرد؟
دهها سؤال از اين دست، در ذهن تک تک داوطلبان هست. حالا بعضيها ذهنشان را دربست در اختيار اين دست از سؤالها قرار دادهاند و بعضي آرامش بيشتري دارند؛ اما اگر از ما بپرسيد، ميگوييم کار درست اين است که هيچ کار عجيب و غريبي انجام ندهيد و مثل هميشه عمل کنيد؛ مثل همة امتحانهاي ديگري که در طي تحصيلتان داده و پشت سر گذاشتهايد؛ در واقع، هيچ قانون نوشته شده يا نا نوشتهاي براي بهتر بودن در اين دوران وجود ندارد. بله امکان دارد که شما سر جلسة آزمون مضطرب شويد، امکان دارد که شب آخر خواب خوبي نداشته باشيد يا مشکل پيشبيني نشدهاي براي شما اتفاق بيفتد، اما هيچ يک از اينها نميتواند مانع از موفقيت شما باشد.
همان طور که رتبههاي برتر نيز گاه با همين مشکلات روبرو بوده و باز رتبة خوبي کسب کردهاند. به همين منظور، سراغ رتبههاي برتر در چند سال اخير رفتيم و در بارة اين هفتة آخر و اينکه چطور توانستهاند در اين روزهاي حساس آرامش لازم را داشته باشند و آيا آنها با مشکلي روبرو بودهاند، و اگر جوابشان مثبت بوده است، چگونه با مشکل خود برخورد کردهاند، صحبت کردهايم.
اضطراب
سيد امير سيد شنوا، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي 99: پيشنهادم به داوطلبان اين است که اگر از برنامۀ مطالعاتيتان عقب مانديد، به جاي اظهار ناراحتي، بهتر است که برنامه را با خود عقب بکشيد. اگر درس نخوانديد، اظهار کلافگي نکنيد و بيش از اندازه به خودتان فشار وارد نکنيد. در ذهنتان انعطاف داشته باشيد، من نميگويم کم درس بخوانيد، اما اگر بيش از توانتان هم درس بخوانيد، نتيجه اي نخواهيد گرفت. خود من تلاش کردم که روزي 9 ساعت مطالعۀ مفيد داشته باشم، اما بعد ديدم که اينقدر مطالعه در روز، در توانم نيست و همان 6 يا 7 ساعت مطالعه را در روز داشتم.
علي مرتضي قلي، رتبه 3 گروه آزمايشيعلوم انساني 97: تا يک ماه مانده به آزمون سراسري، استرس نداشتم، اما يک ماه آخر، استرس به سراغم آمد که به نفعم هم تمام شد؛ چون باعث شد که بيشتر مطالعه کنم. سر جلسۀ آزمون هم استرس نداشتم؛ حتي توجهم به يک نفر داوطلب جلوتر از خودم جلب شده بود که به جاي تست زدن، مدادش را به طرف سقف پرت ميکرد و بازي ميکرد!
حليّه فراست، رتبه 9 گروه آزمايشي علوم انساني سال 97: من فردي استرسي هستم و براي آزمون سراسري، به جاي اينکه از اين قضيه گله کنم، سعي کردم که استرسم را عامل خلاقيت کنم؛ مثلاً سر درس رياضي، سعي ميکردم که راه حلهاي خلّاقانه پيدا کنم؛ راه حلهايي که وقتي استرس نداشتم به ذهنم نميرسيد و اصلاً نميدانستم که چطور مساله مورد نظر را حل کنم؛ در واقع، استرس باعث شد که درصدهايم از زماني که خودم تست ميزنم، بهتر باشد! البته استرس معايبي هم داشت و باعث ميشد که گزينهها را اشتباهي وارد کنم که اين مشکل را هم با تست زياد زدن حل کردم.
سيد شايان پور مير بابايي، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 93: هنگام درس خواندن، گاه مضطرب ميشدم که نکند نرسم درسها را به طور کامل بخوانم. در اين مواقع، مادرم خيلي روحيه ميداد. خودم هم سعي ميکردم که به اين موضوع تا حد ممکن فکر نکنم و هدفم را فهميدن عميق درسها قرار دهم. به خود ميگفتم که کنکوريهاي سالهاي قبل هم با اين مشکل روبرو بوده و توانستهاند به نتيجه برسند و همه درسها را بخوانند؛ پس من هم ميتوانم.
سيد محمد صادق کشاورزي، رتبه 2 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 97: روز آخر با دوستانم به پارک رفتم و ساعت 7 بعد از ظهر به خانه آمدم و زود خوابيدم. خدا را شکر که فضاي جلسۀ آزمون ما شاد بود و حس خوبي داشتم؛ اما با شروع آزمون، کمي مضطرب شدم، ولي تست هفتم يا هشتم ادبيات بود که به خودم مسلط شدم. در کل، عموميهايم را خوب دادم، اما سر سؤالهاي رياضي نتوانستم 5 تست اول را بزنم که برايم بيسابقه بود؛ اما بعد به خودم گفتم مهم نيست و آنها را بعداً حل ميکنم. سر درس شيميهم کمي مضطرب شدم، ولي چون وقت زياد داشتم، نگرانيام رفع شد
.
سجاد فقفور مغربي، رتبۀ 7 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 97:سر جلسۀ آزمون، استرس داشتم، اما استرسم اذيتم نکرد؛ در عوض، سرعتم را بالا برد و من 15 دقيقه در دروس عمومي و 45 دقيقه در دروس اختصاصي وقت اضافه آوردم!
روزبه امين تفرشي، رتبۀ 6 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 97:روز قبل از آزمون سراسري، به گفتۀ مشاورمان، صبح زود بيدار شديم تا شب راحتتر خوابمان ببرد. بعد از ظهر با برادرم استخر رفتم تا خستهتر شوم و شب بهتر بخوابم. روز برگزاري آزمون سراسري هم، فقط 10 دقيقه مانده به شروع آزمون، به جلسۀ آزمون سراسري رسيدم. اين دير رسيدن باعث شد که کمي استرس داشته باشم و حتي ابتداي آزمون و سر سؤالهاي ادبيات خيلي استرس داشتم؛ البته به مرور استرسم کمتر شد، ولي کاملاً از بين نرفت؛ در حالي که من در آزمونهاي آزمايشي هيچ وقت دچار استرس نميشدم. سر آزمون اختصاصي هم وقت کم آوردم و به 5 تا سؤال فيزيک نرسيدم
.
عدم تمرکز
محمد امين زارع، رتبه 5 گروه آزمايشيعلوم انساني 97: به نظر من، حواس پرتي سراغ همه کس ميآيد. حالا يک نفر، يک ربع در 10 ساعت پرتي دارد و ديگري 5 ساعت از وقتش را هدر ميدهد. نکته اين است که تن به حواسپرتي ندهيم و آن را به حداقل برسانيم. من با ذکر گفتن، در مقابل حواسپرتي مقاومت ميکردم. اول هر درس آيه الکرسي ميخواندم و اگر حواسم پرت ميشد، صلوات ميفرستادم. هر وقت هم که به مسايل بيفايدهاي مثل اينکه آيا در نهايت رتبۀ خوب ميآورم يا نه فکر ميکردم، آيۀ «اَعُوذُ بِاللَّهِ اَنْ اَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ» را ميخواندم؛ زيرا معتقد بودم که اين فکرهاي بيفايده، يک نوع جهل است؛ حتي بالاي برگههاي کتابهاي درسيام اين آيه را مينوشتم؛ در کل، به توسل و توکل، بسيار اعتقاد داشتم.
نيايش، راهکاري براي رسيدن به آرامش
علي براتي، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي 97: بسياري از اوقات، پس از نماز يا در فرصتهاي ديگر، با خدا حرف ميزدم و از او براي اينکه ياورم هست و در رسيدن به هدفم کمکم ميکند، تشکر ميکردم. زماني هم که نتيجهام بد ميشد، با پروردگار حرف ميزدم و به او ميگفتم که فقط تو ميتواني کمکم کني. در کل، معتقدم که نيايش در آرامش فرد خيلي مؤثر است؛ اينکه بداني کسي هست که بسيار قدرتمند است و حواسش به تو هست و اگر تلاش کني و به او توکل کني، کمکت خواهد کرد.
علي مرتضي قلي، رتبه 3 گروه آزمايشيعلوم انساني 97: يک بحث، بحث روحي است که به آدم آرامش ميدهد و نکته ديگر اينکه وقتي معتقد باشي همه چيز دست خداست و به سمت او بروي، لطف و رحمتش شامل حالت ميشود؛ براي مثال، همين مساله ماه رمضان، درست است که باعث شد کمياز لحاظ درسي افت کنم، اما من باور داشتم که همه چيز دست خداست و من بايد به وظايفم عمل کنم، و در نهايت، با اينکه هيچ وقت رتبهام در آزمونهاي آزمايشي زير 20 نشده بود، در آزمون سراسري رتبهام 3 شد!
محمد امين زارع، رتبه 5 گروه آزمايشي علوم انساني 97:وقتي خودت را به وجودي وصل ميکني که حد ندارد، توانت چند برابر ميشود. او کمکت ميکند که جلو بروي، و هر چه کمکت کند هم چيزي از او کم نخواهدشد و فقط به ما اضافه ميشود. ميخواهم بگويم وقتي به پروردگار توکل کني، تاثيرش را در زندگيات ميبيني و متوجه ميشوي که خيلي چيزها دست تو نيست و فقط با توکل به پروردگار، قدرت پيدا خواهي کرد.
سيد شايان پور مير بابايي، رتبة 1 گروه آزمايشي علوم تجربي 93: بيشک، نيايش و ارتباط با قادر مطلق، در آرامش هر فردي مؤثر است. براي من هم همين طور بود، و هر وقت نگران ميشدم، ياد خدا به من آرامش ميداد. همچنين شرکت در نماز جماعت مدرسه هم در آرامشم مؤثر بود.
علي ولايي، رتبه 1 گروه آزمايشيعلوم انساني سال 93: نيايش قطعاً تاثيري بسيار مثبت دارد؛ به خصوص در مبارزه با اضطراب، بسيار مفيد است. خود من زمانهايي که اضطرابم بيشتر ميشد، با ياد خدا و نيايش، آرامش پيدا ميکردم. جالب اينجاست که آزمون سراسري، تنها جلسهاي بود که من اضطراب نداشتم؛ تا جايي که وقتي آزمون تمام شد، با خود گفتم شايد متوجه نکات و ظرايف سؤالها نشدم که آنقدر با آرامش به آنها پاسخ دادم. شب قبل از آزمون هم به موقع و خيلي راحت خوابيدم. تصور ميکنم که اين آرامش را به خاطر توکلم پيدا کرده بودم. با خودم گفتم من هر کاري که لازم بود و در حد توانم بود ، انجام دادم و مابقي در دست خداست و اينکه هر چه صلاح بداند، پيش خواهد آمد.
سجاد فقفور مغربي، رتبه 7 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 97: سال آمادگي و شرکت در آزمون سراسري، سال پراسترسي است و اگر فردي بخواهد بر اين مشکل فايق بيايد، نيايش کمکش ميکند. در کل، در دورههاي سخت زندگي، اعتقادات ميتواند ياور انسان باشد. به نظر من کسي که براي خدا درس بخواند، يک ساعتش به اندازۀ 10 ساعت کيفيت دارد؛ چون آدم بايد پيوستگي ذهني به هدف پيدا کند و مذهب کمک بزرگي براي پيوستگي ذهني به هدف است.
ياسمن مير، رتبه 6 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 96:هيچ وقت نشد که به خاطر درس، نمازم قضا شود. معتقدم که نماز و نيايش، باعث آرامش بيشتر انسان ميشود.
الهام حبيب زاده، رتبه 4 گروه آزمايشيعلوم انساني سال 93: نيايش براي من بسيار راهگشا بود؛ براي مثال، نماز اول وقت و اينکه تا جايي که امکان دارد هميشه با وضو باشم به من آرامش ميبخشيد. همچنين در ايام عيد نوروز، براي مدت کوتاهي هر دو ساعت يک بار، يک صفحه قرآن ميخواندم به نظر خودم انجام همين کار، هر چند که مدت زيادي ادامه نداشت، به درس خواندنم برکت داد و باعث تثبيت مطالب در ذهنم شد.
يک هفته قبل از آزمون سراسري
ابوالفضل حاجي محمد حسين کاشي، رتبه يک گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 99: يک هفته قبل از برگزاري آزمون سراسري، دو سه آزمون سراسري آزمايشي دادم و به مطالعه دروسي مثل معارف اسلامي و شيمييا لغات فارسي وزبان پرداختم.
محمد مهدي ابوترابي، رتبه 10 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فنيدر سال 98:يک هفته قبل از آزمون، ساعت 6 صبح بيدار ميشدم؛ چون در کل عادت به صبح زود بيدار شدن ندارم و اين طوري خودم را آماده ميکردم. روز قبل از آزمون هم تا 6 بعد از ظهر، حفظياتي مثل فرمولهاي فيزيک يا شيمي و تاريخ ادبيات را دوره کردم. صبح سر جلسۀ آزمون، کمي هيجان و استرس داشتم، اما در حوزه محل برگزاري آزمون، چند تا از دوستان دوران دبستانم را ديدم و آرامشي نسبي گرفتم. با شروع آزمون، دوباره استرسم برگشت و ادبيات را خوب ندادم ، اما چون در عربي قوي بودم، استرسم از بين رفت و باز سر سؤالهاي رياضي، وقتي ديدم که سؤالها خيلي آسان است، خودم را باختم.
پدرام افشار، رتبه 4 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 91: سعي ميکردم، به ويژه در روزهاي آخر، سبک سؤالات آزمون سراسري را بررسي کنم؛ يعني بارها دفترچه آزمون سراسري را بررسي کردم که ببينم مثلاً در درسهاي مختلف طراحها دنبال چه هستند و آيا توجهشان به يک سري مسايل خاص است يا نه. همين موضوع به من کمک کرد که مباحث را بتوانم پيشبيني کنم که احتمالاً با توجه به رويکردي که طراحان در گذشته داشتهاند، امسال دست روي اين مسايل ميگذارند.
تارا فرسادفر، رتبه 1 گروه آزمايشيهنر سال 93: ابتداي سال تحصيلي استرس داشتم، اما از آذر ماه استرسم از بين رفت؛ چون به خودم و تواناييهايم ايمان پيدا کرده بودم. در کل، اعتماد داشتن به خود و احساس آرامش در آزمون سراسري، به ويژه در گروه آزمايشي هنر، بسيار مهم است؛ چون تعدادي از سؤالهاي اين گروه آزمايشي، از منابع خارج از کتابهاي درسي است، و اگر داوطلبي سر آزمون، با ديدن اين سؤالها روحيهاش را از دست بدهد، نميتواند موفق شود. من به خودم ميگفتم اگر من پاسخ سؤالي را نميدانم، ديگران هم نميدانند، و حتماً وضع من بهتر از ساير داوطلبان است.
الهام حبيب زاده، رتبه 4 گروه آزمايشيعلوم انساني سال 93: چندان استرس نداشتم؛ چون به خداوند توکل ميکردم و طبق همان داستان معروف که پيامبر(ص) وارد مسجد ميشوند و ميبينند که عده اي نماز ميخوانند و گروهي مشغول مطالعه هستند، به سراغ آنهايي که مطالعه ميکنند، ميروند و ميگويند که ارزش کار اين افراد، بيشتر از عبادت است، معتقد بودم که خداوند تلاش مرا ميبيند؛ چون به انجام کاري ميپردازم که در نزد او و بهترين بندگانش، برترين کار است؛ البته گاه که از برنامهام عقب ميافتادم، کمي نگران ميشدم و باز به خدا توکل ميکردم و آرامش ميافتم.
روز قبل از آزمون سراسري
سيد امير سيد شنوا، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 99: پنجشنبه، براي اينکه آرامش کسب کنم، به پياده روي رفتم و شب فيلم تکراري تماشا کردم. هدفم اين بود که زود بخوابم، اما اشتباه کردم که زود به رختخواب رفتم؛ چون خوابم نبرد و کلافه شدم .به نظرم بهتر است يا از چند هفته قبل، زمان خواب را عوض کرد و يا شب آزمون سراسري هم مثل ساير شبها خوابيد.
مهدي محمدي تمر، رتبه 1 گروه آزمايشيعلوم انساني سال 99: قبل از روز آزمون، يک بار با ماسک در خانه آزمون دادم و براي شرايط آزمون آماده بودم. روز قبل از آزمون هم صلوات نذر کرده بودم و فکر ميکنم که همان صلواتها مؤثر واقع شد و سر جلسه آزمون اصلاً مضطرب نبودم.
علي براتي، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 97: صبح قبل از آزمون سراسري، حدود يک يا دو ساعت معارف اسلامي خواندم و روي مباحثي که کمتر مطالعه کرده بودم، تمرکز کردم. بعد مباحث مشترک سؤالهاي آزمون سراسري گروههاي آزمايشي علوم تجربي و علوم رياضي و فني را حل کردم. غروب هم همراه خانواده بيرون رفتم و در نهايت به خانه برگشتم و به موقع خوابيدم
روژينا آزادي، رتبه 1 گروه آزمايشي هنر سال 99: روز قبل از آزمون، خيلي آرامش داشتم و به خودم اعتماد کرده بودم و ميگفتم همه را بلدي و گوشي ام را خاموش کردم و از فضاي مجازي خارج شدم و سعي ميکردم که آهنگهاي شاد گوش بدهم و توکل به خدا کردم که خودش تلاش مرا ديده و اميدوار بودم که نتيجهاش را به من هديه بدهد. نسبتاً هم زود خوابيدم؛ چون من خوابم را از اول «فيکس» کرده بودم و خواب نامنظمي نداشتم و اذيت نشدم.
سيد شايان پور مير بابايي، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 93: صبح روز قبل از آزمون سراسري، کمي زيستشناسي، معارف اسلامي و زمينشناسي خواندم و بعد از ظهر آن روز، سؤالهاي گروه آزمايشي علوم رياضي و فني را بررسي کردم که خيلي کمکم کرد و فهميدم که معارف اسلامي و شيمي نسبت به سال قبل سختتر شده است و اين موضوع از لحاظ روحي آمادهام کرد. بعد با خانواده بيرون رفتم و کمي بدمينتون بازي کردم و شب به خانه برگشتم.
سجاد فقفور مغربي، رتبه 7 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 97: دو روز مانده به آزمون سراسري ، درس خواندن را تعطيل کردم. شب قبل از آزمون سراسري، يک فيلم مستند تلويزيون گذاشته بود که تا يازده شب ادامه داشت؛ آن را نگاه کردم و و سپس خوابيدم؛ اما ساعت چهار و نيم صبح بيدار شدم و يک موسيقي آرام بخش براي خودم گذاشتم و تا ساعت 6 صبح در تختم ماندم. بعد هم صبحانۀ سبکي خورردم و سر جلسۀ آزمون رفتم
.
فاطمه جعفري، رتبه 8 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فنيسال 98 : روز قبل از آزمون سراسري، اصلاً درس نخواندم و سعي کردم که زود از خواب بيدار شوم و بعد از ظهر نخوابم تا شب راحت بخوابم. بعد از ظهر هم بيرون رفتم و کمي گشتم تا خسته شوم. سر جلسۀ آزمون نيز در ابتدا يک هيجان خاصي داشتم، اما بعد آرام شدم.
سرجلسة آزمون سراسري
ابوالفضل حاجي محمد حسين کاشي، رتبه 1 گروه آزمايشيعلوم رياضي و فني سال 99: سر جلسه آزمون، براي تست زدن از زمان نقصاني استفاده ميکردم؛ يعني، تستهايي را که بلد نبودم يا وقت گير بودند، با آرامش علامت ميزدم، رد ميکردم و بعداًبرميگشتم و در زمان باقي مانده، رويشان فکر ميکردم. تستهايي را هم که اصلاً نميدانستم يا مسالههايي را که وقت گير بود، کنار ميگذاشتم و نميزدم.
روژينا آزادي، رتبه 1 گروه آزمايشي هنر سال 99:ابتداي دفترچه، سؤالهاي ادبيات است و سؤالهاي ادبيات سال 99 واقعاً مشکل بود؛ اما خوشبختانه روحيهام را نباختم و گفتم اگر اين سؤالات براي من مشکل است براي ديگران هم سخت است و همه همين سؤالها را جواب ميدهند و نبايد زمان زيادي به اين سؤالها اختصاص بدهم و درسهاي بعدي را خراب کنم. وقتي پاسخنامهام را در بخش ادبيات ميديدم، با خودم ميگفتم که اي خدا چقدر سفيد دارم! اما نترسيدم و روحيهام را از دست ندادم و به خودم گفتم که درسهاي ديگر را خوب بده .بعد از آزمون سراسري، از دوستان نزديکم که پرسيدم چه کرديد، ميگفتند که وقتمان براي ادبيات از دست رفت و درسهاي ديگر را از دست داديم.
سارا همتي، رتبة 1 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 94:قبل از آزمون سراسري، کمي نگراني به سراغم آمده بود. 5 دقيقه بعد از شروع آزمون، همه چيز به روال عادي برگشت و با آرامش کامل آزمون دادم. من سر جلسه، اصلاً به آزمون سراسري فکر نميکردم؛ فقط بر سؤالات تمرکز کرده بودم که آنها را چگونه حل کنم.
بیشتر بخوانید :
سيد شايان پور مير بابايي، رتبه 1 گروه آزمايشي علوم تجربي سال 93: سر جلسه آزمون سراسري هم، بر خلاف آزمونهاي آزمايشي که هيچ وقت مضطرب نميشدم، در ابتدا کمي اضطراب داشتم و تا يک ربع هم اين اضطراب ادامه داشت؛ براي همين، دو سؤال ادبيات را صحيح جواب ندادم؛ اما بعد از يک ربع اين مشکلم رفع شد و با آرامش ادامه دادم. من کلاً هميشه طبق ترتيب دفترچه به سؤالات پاسخ ميدادم و سرعتم در تستزني بالا بود؛ بنابراين، هميشه وقت زياد ميآوردم و به سراغ تستهايي ميرفتم که احساس ميکردم ممکن است به آنها اشتباه پاسخ داده باشم. همچنين به سراغ سؤالاتي ميرفتم که آنها را نزده بودم. آنها را دوباره حل ميکردم. معمولاً آنقدر وقت اضافه ميآوردم که ميتوانستم دوباره از اول شروع به حل تستها کنم!
در مورد سؤالات سخت و وقتگير، معمولاً سعي ميکردم که در مورد حل آنها فکر کنم. وقتي به نتيجه نميرسيدم، دور آنها را خط ميکشيدم و بعد از پايان آزمون، دوباره به آن سؤالات برميگشتم. اغلب سعي ميکردم که صورت سؤال را خوب بخوانم؛ چون گاهي به دليل بيدقتي در خواندن صورت سؤال، نميتوانستم پاسخ درست را پيدا کنم. معمولاً از 200 سؤال، 15 سؤال را جواب نميدادم و برميگشتم و مجدداً به آنها فکر ميکردم.