فرهنگ مطالعه و کتابخواني
آينده، خواندني است (شعار سي و چهارمين نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران)
حتماً همه ما اين تجربه را داشتهايم و داريم که فردي متعلق به حداقل پنجاه سال گذشته را بشناسيم که آموزش رسمي نديده باشد، ولي در عوض درک عميقي از خانواده، کشاورزي، فرزند پروري و صنايع دستي داشته باشد؛ اما امروز بين نسل جديد، هر کسي ميتواند بخواند و بنويسد، و همه ما آگاهيم که اعضاي جامعه معيني هستيم و تا اندازهاي با موقعيت جغرافيايي کشور خود آشنا هستيم و از تاريخ آن اطلاع داريم.
زندگي ما در تمام مراحل سني پس از طفوليت، از اطلاعاتي تاثير ميپذيرد که از طريق کتابها، روزنامهها، مجلات، تلويزيون و شبکههاي مجازي به دست ميآوريم.
ما همه فرآيندهاي تعليم و تربيت رسمي را طي کردهايم و هر آنچه تحت عنوان آموزش رسمي در نهاد آموزش (مدارس يا دانشگاه) ميگذرانيم، اهميتي بنيادي در شيوه زيست و زندگاني ما دارند.
اصطلاح مدرسه در زبان لاتين، از يک واژه يوناني به معناي فراغت يا تفريح برگرفته شده است.
در جوامع ماقبل صنعتي، تعليم و تربيت تنها در دسترس افراد معدودي بود که وقت و پول لازم را براي دنبال کردن آن داشتند و براي اکثريت مردم، رشد به معناي يادگيري، همان کسب عادتهاي اجتماعي و مهارتهاي کاري بزرگترهايشان از طريق سرمشق گرفتن و تقليد از آنها بود.
دليل ديگر اينکه چرا در گذشته، تنها عده کمي از توانايي خواندن بهرهمند بودند، اين بود که همه متون را ميبايد با زحمت بسيار با دست مينوشتند و نسخهبرداري ميکردند؛ بنابراين، متون نوشتاري کمياب و گرانقيمت بودند. صنعت چاپ، اختراعي بود که از چين به اروپا رفت و اين وضعيت را تغيير داد.
نخستين چاپخانه در غرب، پس از اختراع چاپ از سوي «يوهان گوتنبرگ»، در سال 1454 ميلادي تاسيس گرديد و باعث شد که چاپ متون و اسناد به طور گستردهاي در دسترس همگان قرار گيرد.
اين متون و اسناد، شامل کتابها و جزوات بودند، اما همچنين انواع بسياري از مطالب عادي لازم را براي اداره جامعهاي در بر ميگرفتند که روز به روز پيچيدهتر ميشد؛ براي مثال، مجموعه قوانين بسياري نوشته شد و به طور گسترده پراکنده گرديد. تهيه و نگهداري سوابق کارها، گزارشها و گردآوري اطلاعات جاري به گونه فزايندهاي به بخشي از وظايف حکومت، مؤسسات اقتصادي و سازمانها تبديل شد و استفاده فزاينده از مطالب کتبي در بسياري از حوزههاي مختلف زندگي، منجر به سطح بالاتر سواد (توانايي خواندن و نوشتن) گرديد (گيدنز، 1389).
صنعت چاپ در شکل جديد خود به عنوان فرآيندي که زمينه ترويج انديشهها و تبادل و تکامل افکار را فراهم کرده است، بسيار دير به ايران وارد شد.
اگر اختراع ماشين چاپ از سوي گوتنبرگ در نيمه قرن پانزدهم ميلادي را نقطه عطف تاريخ اين صنعت به شمار آوريم، ورود آن به ايران با يک فاصله چهار قرنه (چهار صد سال بعد) صورت گرفت؛ با اين حال، اهتمام به اين مقوله در آغاز رويارويي جامعه سنتي ايران با دنياي مدرن، حايز اهميت فراوان است.
طبيعي است که خريد و انتقال ماشينهاي چاپ سربي و سنگي در اَشکال قديمي و احداث چاپخانهها، با مشقّات فراواني همراه بوده و عزم راسخي را طلب ميکرده است.
تاريخ چاپ در ايران
تاريخ چاپ در ايران به پنج قرن پيش از ميلاد مسيح يعني تقريباً به زمان پادشاهان هخامنشي و مهرهاي سلطنتي ميرسد که براي تاييد احکام و فرمانهاي حکومتي از آن استفاده ميکردند.
عدهاي آغاز پيدايش چاپ در ايران را عصر ايلخانيان ميدانند، ولي بر اساس مدارک موجود، نخستين کتابي که در خود ايران چاپ شده، زبور داوود يا ساغموس است که در 1638 ميلادي به زبان و خط ارمني در 572 صفحه در جلفاي اصفهان و به دست کشيشان ارمني به چاپ رسيده است.
شاه عباس اوّل صفوي و ساير پادشاهان اين سلسله، براي ارمنيان ايران محيط آزاد و تشويق آميزي را فراهم کرده بودند. به همين دليل، ارمنيان پيش از ساير اقوام ايراني توانستند در ايران براي خود چاپخانه تاسيس کنند؛ بدين ترتيب، از نظر قدمت صنعت چاپ کتاب، ارمنيان ايراني در جايگاه پانزدهم در ميان اقوام مختلف جهان قرار ميگيرند.
گفته ميشود که ارمنيان سي سال پس از نقل مکان به جلفاي اصفهان، اولين چاپخانه خود را داير کرده و کار چاپ کتاب را آغاز کردند. آن طور که در سفرنامههاي مسافران خارجي ذکر شده است، در عصر صفويه بسياري از ايرانيان با کار چاپ و کارکرد چاپخانهها آشنايي داشتهاند.
تحولات گسترده در زمينه تکنولوژي چاپ کتاب و مواد مورد استفاده در صنعت چاپ کتاب، روزنامه و … از دوره وليعهدي عباس ميرزاي قاجار آغاز گرديد و با جنگهاي ايران و روس همزمان شد.
آقا زينالعابدين تبريزي، در سال 1817 ميلادي چاپخانهاي را با حمايت عباس ميرزاي قاجار در تبريز تاسيس کرد و بنا بر مدارک موجود، کتاب «فتحنامه» که اثري از ميرزا ابوالقاسم قايم مقام فراهاني است و به جنگهاي بين ايران و روسها پرداخته، اولين کتاب فارسي است که در سال 1818 ميلادي در کشور ايران چاپ و منتشر شده است.
تقريبا هفت سال بعد از تاسيس اولين چاپخانه ايران در تبريز، فتحعلي شاه قاجار، ميرزا زينالعابدين را به تهران فرا خواند تا نخستين چاپخانه را در تهران، در سال 1825 ميلادي(1204 شمسي)، تاسيس کند و صنعت چاپ کتاب را به اين شهر آورَد (رضوي، 1387).
تاسيس مدرسه دارالفنون، يکي ديگر از عواملي بود که روي سير تحول صنعت چاپ کتاب در ايران تاثيرگذاري زيادي داشت. در اين زمان، نياز به انتشار کتابهاي درسي موجب شد که در اين مدرسه، کارگاهي مخصوص چاپ آثار استادان دارالفنون، منابع درسي دانشآموزان و نيز ساير کتابهاي مورد نياز، تاسيس شود.
چاپخانه کوچک دارالفنون، ظاهراً در سال ۱۲۶۸ شمسي و با نام «دارالطباعه خاصه علميه مبارکه دارالفنون طهران» و تحت نظر عليقلي ميرزا اعتضادالسلطنه تاسيس شد. اين چاپخانه تا سال ۱۳۰۰ شمسي داير بود و نزديک به ۴۰ عنوان کتاب درسي در آن به چاپ رسيد.
تاسيس دانشگاه تهران و نهادهاي جديد آموزشي در دو دهه اول قرن چهاردهم شمسي، نياز به چاپ برخي از مطالب را در مقياسي وسيعتر ايجاد کرد. تاسيس چندين چاپخانه دولتي و وابسته به دولت، مانند:
چاپخانه ارتش، چاپخانه بانک ملي ايران، چاپخانه دخانيات ايران، چاپخانه راهآهن و … همگي حاصل همين نياز به تامين احتياجات اين مؤسسات در زمينه چاپ بوده است.
در دهه ۱۳۴۰ صنعت چاپ کتاب در ايران وارد مرحله تازهاي شد و انتشار کتابهاي درسي، کتابهاي ارزان قيمت جيبي و گسترش آموزشهاي صنعت چاپ، به رونق آن افزود.
سالهاي منتهي به انقلاب اسلامي ايران در دهه ۱۳۵۰ نيز براي صنعت چاپ کشور نقطه عطفي محسوب ميشود. ورود تجهيزات جديد صنعت چاپ، از جمله دستگاه لاينوترون، پاسخي به نيازهاي رو به افزايش منابع چاپي، به ويژه کتابهاي درسي مدارس و دانشگاهها در آن زمان بود.
از سال ۱۳۵۷ به بعد، به دلايل زير، صنعت چاپ کتاب در ايران رشد بسياري داشت، مهمترين اين دلايل عبارتند از: افزايش عناوين کتاب و نشريه، انتشار نشريههاي تخصصي در زمينه چاپ کتاب، گسترش و تقويت صنف چاپ و صنفهاي وابسته، ورود تجهيزات و تکنولوژيهاي جديد چاپ، به ويژه استفاده از رايانه و دستگاههاي جديد، توسعه دانشگاهها و آموزش عالي، افزايش جمعيت و رشد سريع نسل جديد لازمالتعليم و نياز به چاپ منابع جديد، و گسترش نهضت سواد آموزي (نشر متخصصان، 1398).
تاريخچه نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران
نخستين نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، در اواسط آبان ماه سال 1366، يعني زماني که هنوز جنگ تحميلي به پايان نرسيده بود، با دشواريهاي فراوان در تهران برگزار شد.
مکاني که آن زمان براي برگزاري اولين دوره نمايشگاه کتاب تهران در نظر گرفته شد، محل دايمي نمايشگاههاي بينالمللي تهران در شمال بزرگراه چمران بود.
ساخت اين نمايشگاه از سال ۱۳۳۸ آغاز شد و در سال ۱۳۴8 اولين نمايشگاه بينالمللي ايران تحت عنوان «نمايشگاه آسيايي» درآن برگزار شده بود.
اولين نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران با مشارکت 32 کشور جهان برگزار شد؛ البته، به جز سال 1367 که به دليل مشکلات عديده، اين نمايشگاه برگزار نشد، از سال 1368 تاکنون، هر ساله به صورت مرتب نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران برگزار شده است.
اين نمايشگاه تا سال 1385در همين محل برگزار ميشد، اما از ارديبهشت ماه سال 1386 محل برگزاري نمايشگاه کتاب به مصلاي تهران منتقل شد ( شفيعي، 1391).
لازم به يادآوري است که استثناياً اين نمايشگاه به مدت چند سال نيز در محل شهر آفتاب (حاشيه جنوب غربي تهران در نزديکي حرم امام خميني (ره)) برگزار شد.
سي و چهارمين نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران با شعار «آينده خواندني است» بيستم ارديبهشت ماه سال جاري در مصلي امام خميني (ره) گشايش يافت و تا پايان روز سيام ارديبهشت ماه ادامه دارد.
منابع
رضوي، سيد ابوالفضل (1387). تاريخ شفاهي. کتاب ماه تاريخ و جغرافيا، شماره 125.
شفيعي ، فاطمه (1391). تاريخچه نمايشگاه تهران. سايت تبيان.
گيدنز، آنتوني (1389). جامعهشناسي. ترجمه منوچهر صبوري. نشر ني.
نشر متخصصان (1398). تاريخچه چاپ در ايران.