یک کارشناس آموزشی گفت: پذیرش داوطلبان بدون آزمون در ۸۵ درصد رشتههای دانشگاهی در حل معضل کنکور موثر نبود و با حذف سازمان سنجش نیز مسئله کنکور در ایران حل نمیشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، آموزشوپرورش به دنبال تحول در روشهای آموزشی مدارس است و تلاش میشود حاکمیت حافظه محوری بر مدارس به خلاقیت تبدیل و جریان صرف آموزش در مدارس کمرنگ شود و مسائلی همچون تربیت و مهارت مدنظر قرار بگیرد. معیار انتخاب مدرسه برتر صرفا کسب رتبههای علمی در کنکور و در یک کلام مقیاس آموزشی نباشد و هر مدرسهای که دانشآموزان را برای زندگی اجتماعی آماده کند، مورد تقدیر مسئولان و خانوادهها قرار بگیرد.
در این میان کنکور جریان آموزشی حاکم بر مدارس را جهت داده و معلمان کتابهای کمک آموزشی را برای خرید به دانشآموزان توصیه میکنند.
گردش مالی 845 آموزشگاه آزاد فقط در تهران سالانه 500 میلیارد تومان است، موسسات کنکور وارد مدارس شده و اقدام به برگزاری آزمون برای دانشآموزان کنکوری میکنند و سوالی که هنوز بی پاسخ مانده، چرایی ورود موسسات خصوصی به دوره ابتدایی و درگیر کردن دانشآموزان با آزمون و تست است و باید به این سوال پاسخ روشنی داده شود، ورود موسسات خصوصی و برگزاری آزمون در مدارس ابتدایی چه سودی را برای دانشآموزان دارد؟
در روزهای گذشته نیز علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی کنکور را نقد و عنوان کرد: کنکور معضل جدیدی را در کشور ایجاد کرده است لذا باید اختیاراتی به دانشگاهها داده شود تا بتوانند افراد فاضل را انتخاب کنند، زمانی تصویب کردیم کنکور برداشته شود اما سازوکار آن در وزارتخانهها سامان نیافت؛ اگر آقای نهاوندیان بانی شوند و بروند سازمان سنجش را منحل کنند این مسئله حل میشود، تا آنها هستند نمیتوانند بگذارند این مشکل حل شود.
در رابطه با کنکور، تبعات منفی آن در دستیابی مدارس به اهداف آموزشی و تربیتی و حذف آمن مجتبی همتیفرکارشناس آموزشی به تسنیم گفت: در پرداختن به بحث کنکور، باید به چند وجه توجه کرد که یکی از مهمترین آنها مقولههای «سنجش» و «گزینش» داوطلبان ورود به دانشگاه است.
وی افزود: هم اکنون سنجش شایستگی افراد برای ورود به دانشگاهها از طریق آزمون سراسری موسوم به کنکور (برگزاری آزمون متمرکز تستی در یک روز در سال) انجام میشود که در قانون حذف کنکور، به جایگزینی آن با سوابق تحصیلی و امتحانات نهایی اشاره شده است. کنکور توسط سازمان سنجش آموزش کشور بهعنوان زیرمجموعه وزارت علوم برگزار میشود که نهادی جدا از وزارت آموزشوپرورش بهعنوان آموزشدهنده دانشآموزان و داوطلبان ورود به دانشگاه است.
این کارشناس آموزشی گفت: نکته دیگر در بحث ورود داوطلبان به دانشگاهها، «گزینش» است که پس از سنجش صلاحیتها مدنظر قرار میگیرد. در این مرحله، تناسب سطح توانایی علمی و شایستگیهای داوطلبان با رشتههای دانشگاهی و ظرفیتهای موجود بررسی میشود و در نهایت هم جایابی افراد در دانشگاهها صورت میگیرد. در حال حاضر، متولی این بخش هم سازمان سنجش آموزش کشور است.
وی با اشاره به اینکه بر این اساس در بحث ورود داوطلبان به دانشگاهها نیازمند سنجش هستیم، عنوان کرد: بحث سنجش برای ورود به دانشگاهها مهم است و باید این سنجش به نحو قابل قبولی انجام شود، همچنان که در برخی کشورها، «سازمان ملی سنجش آموزش» مستقل از ارائهکنندگان آموزشهای مختلف، به ارزیابی افراد میپردازد و گواهیهای مربوطه را ارائه میکند.
این کارشناس آموزشی بیان کرد: در ایران سازمان مستقلی به این معنا وجود ندارد که آموزشها را بسنجد و میزان موفقیت افراد در دستیابی به اهداف آموزشی موردنظر را ارزیابی کند تا مثلاً مشخص شود که دانش آموزان به چه میزان از مهارتها و تواناییهای علمی مسلط شدهاند. از همین رو «سازمان سنجش آموزش کشور» در فرآیند پذیرش دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی عهدهدار این مسئولیت است.
همتی ادامه داد: اگر سازمان سنجش منحل شود ـ همچنان که برخی چنین پیشنهادی را برای حل معضل کنکور مطرح کردهاند ـ نمیتوانیم بگوییم که برای ورود افراد به دانشگاهها نیازمند سنجش نیستیم و باز هم این ضرورت به جای خود باقی است.
* آیا دانشگاه میتوانند به سنجش و پذیرش داوطلبان اقدام کنند؟
وی ادامه داد: سنجش را نمیتوان به وزارت آموزشوپرورش وابسته کرد، چون این وزارتخانه خودش ارائهدهنده این آموزشهاست. دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هم به صورت منفرد از عهده این کار بر نمیآیند و چندان اجرایی و معقول هم به نظر نمیرسد، چون تعداد دانشگاههای دولتی، غیرانتفاعی، آزاد و پیام نور در کشور بسیار زیاد است و برگزاری آزمونهای سنجش داوطلبان به صورت غیرمتمرکز توسط خود دانشگاهها با توجه به تعداد زیاد داوطلبان مشکلات اجرایی بسیاری را ایجاد خواهد کرد.
همتی گفت: بخشی از این مشکلات را میتوان از تجربه پذیرش دانشجو برای مقطع دکتری در ایران ردیابی کرد. ضمن اینکه به دلیل تعداد بسیار کمتر داوطلبان و دانشگاههای پذیرشکننده در مقطع دکتری نسبت به مقطع کارشناسی، گستره و شدت این مشکلات بسیار بیشتر خواهد بود.
این کارشناس آموزشی گفت: در برخی از کشورها که الگوی آموزش عالی و پذیرش دانشجوی متفاوتی دارند، در برخی مواقع سازمانهای دولتی یا غیردولتی بهعنوان واسطه میان دانشگاهها و متقاضیان تحصیل ارتباط برقرار میکنند. برخی از این سازمانها، برگزارکننده آزمونهای استانداردی هستند که مورد تأیید دانشگاهها هم قرار دارد. همین سازمانها یا سازمانهای مکمل دیگر، با اخذ تقاضانامه داوطلبان، میان فراخوان دانشگاهها و سطح و توانایی علمی داوطلبان تناظری برقرار میکنند و به تناسب، تعدادی دانشگاه را به افراد معرفی میکنند. در ادامه این فرآیند است که دانشگاهها داوطلبان ارجاع شده را چه بسا مورد سنجش و ارزیابی تکمیلی هم قرار بدهند که این ارزیابیها متنوع و متفاوت است؛ از برگزاری آزمون تشریحی و مصاحبه و آزمونهای میدانی برای برخی رشتههای خاص گرفته تا اخذ رزومه و سابقهی فعالیت در حوزه تخصصی موردنظر. سختگیری هم به رشته و دانشگاه بستگی پیدا میکند.
همتی افزود: اما در کشور ما، سازمان سنجش در قالب بخش آزمون سراسری و انتخاب رشته و جایابی داوطلبان عملاً همین کار را انجام میدهد. لذا حذف این سازمان، باعث نمیشود ضرورت وجود متولیانی برای سنجش و گزینش داوطلبان رد شود.
* با حذف سازمان سنجش بازهم مسئله کنکور در ایران حل نمیشود
وی با اشاره به اینکه باید مسئله و معضلات کنکور را تحلیل کنیم و متناسب با آن راهحل بدهیم، اظهار کرد: با حذف سازمان سنجش، مسئله کنکور در ایران حل نمیشود؛ چون بخشی از این مسائل ربطی به این سازمان ندارد. مثلاً اینکه برای برخی رشتهها و دانشگاههای پرطرفدار تعداد متقاضیان بسیار بیشتر از ظرفیت است و داوطلبان برای قبولی در این کدرشته محلها، مجبور به رقابت هستند و در حاشیه این رقابت هم بازاری شکل گرفته است و شیوه فعلی برگزاری کنکور هم به حواشی این رقابت دامن زده است. سازمان سنجش باشد یا نباشد، این واقعیت وجود دارد و قابل انکار نیست.
این کارشناس آموزشی عنوان کرد: بحث سنجش و گزینش داوطلبان ورود به دانشگاهها در کشور به یک یا چند نهاد نیاز دارد، حالا اسمش هر چه بگذاریم، سازمان سنجش یا غیر آن. به اعتقاد ما، مسئله درباره اصل وجود چنین سازمانی نیست، بلکه تفکر حاکم بر سازمان سنجش است که به پدیده کنکور دامن میزند؛ اینکه شیوه کنونی سنجش و برگزاری کنکور را بهترین شیوه ممکن میداند.
* سازمان سنجش هم به بحث کنکور دامن میزند
وی ادامه داد: ضمن اینکه بنا به شواهد، این سازمان خود در حال دامن زدن به بحث تست و کلاسها و آزمونهای آمادگی برای کنکور است و جزء ذینفعان مالی در این مسئله است. از این رو، باید نگاههای خاص حاکم بر سازمان سنجش درباره نحوه برگزاری کنکور تغییر کند که تا کنون چندان اصلاحی اتفاق نیفتاده است.
همتی فر خاطرنشان کرد: علاوه بر موارد گفته شده، یک وجه هم بحث ظرفیت دانشگاهها و آموزش عالی ایران است که در تحلیل این قضیه دخالت دارد. در حال حاضر، دانشگاههای دولتی و غیردولتی نسبت به گذشته با افزایش ظرفیت در دورههای غیرانتفاعی، پیام نور و پردیسهای خودگردان شرایطی را ایجاد کردهاند که تعداد صندلیهای موجود بیشتر از تعداد داوطلبان شده است. از همین رو، بخش قابل از این ظرفیت بدون رقابت مانده است. در همین باره مسئولین و کارشناسان به آمار 85 درصدی ظرفیت دانشگاهها برای پذیرش بدون کنکور اشاره میکنند و ضرورت حذف کنکور را نتیجه میگیرند.
* پذیرش بدون کنکور در 85 درصد رشتهها، در حذف کنکور فایدهای داشت؟
این کارشناس آموزشی با طرح این پرسش که آیا کیفیت آموزشی در بخش ظرفیت 85 درصدی پذیرش بدون کنکور با بخش 15 درصدی یکسان است؟ کدام مراکز آموزش عالی در بخش 85 درصدی قرار میگیرند؟ گفت: به نظر میرسد که مراکز آموزش عالی کمکیفیت. با چنین وضعی، مراکز آموزش عالی با افزایش تعداد پذیرش دانشجو بیشتر از طریق افزایش تعداد صندلیها و نه فراهم کردن هیئت علمی و امکانات آموزشی و پژوهشی لازم، به کارخانه تولید مدرک تبدیل شدهاند! در این افزایش ظرفیتها، کیفیت را فدای کمیت کردهایم و تصور میکنیم مسئله کنکور حل شده است! در عین حال رقابت برای تحصیل در دانشگاههای با کیفیت بهتر و رشتههای خوب باقی است.در چنین شرایطی بازار کنکور که بنا به اظهارنظرها 5 تا 8 هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد، حذف نمیشود.
وی بیان کرد: یکی از مشکلات نگاه حاکم بر سازمان سنجش از این ناشی میشود که در کشور، آموزش را به دو بخش «آموزش عالی» و «آموزشوپرورش» با دو متولی جداگانه تقسیم کردهایم. کنکور پلی است که خروجیهای آموزشوپرورش را به آموزش عالی مرتبط میکند و از همین رو بر آموزشوپرورش هم اثرات منفی قابل توجهی دارد و حتی به مانع تحول تحول در آموزش و پرورش تبدیل شده است.
همتی فر در پایان خاطر نشان کرد: بهعنوان مثال میبینیم که به دلیل نپرداختن کنکور به برخی دروس (مثل هنر و ورزش)، اهمیتشان را در برنامه درسی مدارس از دست میدهند و بخشی از اهداف آموزشی و پرورشی معطل میماند. در عین حال به برخی مثل دروس دینی و قرآن طوری توجه میشود که آنها را از اصل هدفشان (از جمله ایجاد و تقویت باورها و تقیدات دینی) دور میکند.
انتهای پیام/