حواستان کجاست؟!
يک بار، دو بار، سه بار از روي صفحۀ کتاب ميخوانم، اما اصلاً نميتوانم تمرکز کنم. واژهها، بدون آنکه متوجه معني آنها شوم، از جلوي چشمانم رژه ميروند.
يک نفس عميق ميکشم و سعي ميکنم که دقتم را بيشتر کنم، اما بعد از خواندن چند جمله، دوباره ذهن و دلم از کتاب و درس فاصله ميگيرد و به قول معروف: «من در ميان جمع و دلم جاي ديگر است!»
موقع تست زدن نيز همين مشکل را دارم.
هنوز سؤال را به طور دقيق نخواندهام ، ذهنم درگير گزينهها ميشود، و هنوز خواندن چهار تا گزينه را تمام نکردهام که به فکر سؤالهاي بعد و تستهاي درس بعدي هستم.
اين روزها مشکلم چند برابر شده است؛ فکر اينکه اگرکنکورم خوب نشود، چه کنم، اينکه اگر رتبـۀ خوبي کسب نکنم، پيش خانواده و معلمهايم شرمنده خواهم شد، اينکه اگر در رشتهاي که ميخواهم قبول نشوم، چه کنم، و دهها «اگر» ديگر، ذهنم را به خود مشغول ميکند و تمرکزم را به صفر ميرساند.
آن چه خوانديد، درد دل يک کنکوري است که بيشک حرف دل تعداد قابل توجهي از داوطلبان آزمون سراسري است؛ افرادي که از عدم تمرکز و به قولي حواس پرتي رنج ميبرند، و به جاي اينکه روي کاري به خوبي تمرکز کنند، ذهنشان درگير افکار پراکنده و وراجيهاي دايم مغزشان است و در نتيجه نميتوانند به آرزوها و اميدهاي خود برسند؛ زيرا کيفيت زندگي ما بر اساس ميزان تمرکز ماست؛ در واقع خوشبختي و موفقيت ما، به تواناييمان در متمرکز کردن انرژيهايمان بستگي دارد.
در کل ميتوان گفت، فردي که تمرکز ندارد، هرگز قادر نخواهد بود که ديد درستي نسبت به دنياي خود داشته باشد. اين فرد مسايل را بزرگ ميکند و هر تفکري، محور اصلي ذهنش ميشود و به شدت آن را درگير ميکند. چنين فردي همه چيز در زندگياش (از جمله مشکلاتش) بزرگ، روشن، رنگي و نزديک است، و همه چيز براي وي، درست در مقابل چشمش قرار دارد و در نتيجه نميتواند تمرکز کند.
چه بايد کرد ؟
*آيا زماني که فيلم جالبي را ميبينيد يا با دوستتان دربارۀ مطلب مورد علاقةتان صحبت ميکنيد، باز هم حواستان پرت ميشود؟ نه؛ زيرا وقتي توجه شما به چيزي معطوف ميشود و جذب فعاليتي ميگردد، ذهنتان طبيعتاً آرام ميگيرد.
به همين دليل است که بسياري از سرگرميها ميتوانند آرامش بخش باشند. حال هر اتفاقي که در اطرافتان بيفتد، اصلاً متوجه آن نخواهيد شد؛ در واقع، حتي متوجه گذر زمان هم نميشويد.
براي رسيدن به چنين وضعيتي، بايد مطالعه يا تست زدن را با درسي که آن را دوست داريد، آغاز کنيد.
* هنگام مطالعه يک فصل يا يک کتاب، اول به کل آن نظر بيندازيد و سپس به مطالعه جزييات و زير عنوانهاي متن بپردازيد؛ نه آنکه از همان آغاز فصل، پاراگراف به پاراگراف و بدون يک نگاه کلي به تمام فصل يا کتاب، مطالعه را شروع کنيد.
همچنين تمام مطالب را براي خودتان سازماندهي کنيد. با سازماندهي مطالب ميتوان به راحتي آنها را ياد گرفت، حفظ کرد و سپس به ياد آورد. براي يادگيري و حفظ موضوع و مطلبي، که داراي زير مجموعه و زيرشاخههاي متعدد است، آن را در يک سلسله مراتب منطقي قرار دهيد و از کل به جزء و از بالا به پايين، به زيرشاخههاي جزييتر تقسيم کنيد و به خاطر بسپاريد. پس از مطالعه هر فصل نيز ، خلاصۀ فصل را به دقت بخوانيد، عنوانهاي درشت آن را از نظر بگذرانيد و آنها را روي يک صفحه کاغذ بنويسيد.
* شبکههاي اجتماعي و بسياري از سايتهاي موجود در اينترنت، آنقدر داراي جذابيت هستند که به شکل اعتيادآوري کاربران را به سمت خود ميکشند. اگر هنگام کار کردن، مدام به اين فکر ميکنيد که عکستان چند عدد لايک خورده، بهتر است که با ابزارهاي کنترلي، اين اعتياد را تحت کنترل خود در آوريد.
به همين منظور، ميتوانيد از افزونههايي مانند «گوگل کروم» براي مسدود کردن سايتهايي مشخص در زمانهاي معين، بهره ببريد، تا شايد از اين طريق، ذهنتان بيشتر متمرکز شود.
* نوتيفيکيشن، ابزار بسيار مفيدي براي اطلاع سريع از اتفاقاتي است که در اپليکيشنهاي مختلف روي ميدهد؛ اما گاهي آنقدر تعداد اين برنامهها و اعلانهايشان زياد ميشود که نه تنها تمرکز بر هم ميخورد، بلکه استرس نيز به اين مجموعه اضافه ميگردد.
در همين راستا، توصيه ميشود که نوتيفيکيشن اپليکيشنهاي غيرضرور را خاموش کنيد يا حداقل در حين کار، صداي موبايل خود را قطع کنيد.
دکتر نوايرز ميگويد: «فقط 10 دقيقه در هر روز، خودتان را از وسايل الکترونيکي، مثل: تلفنهمراه، لپتاپ و بازيها و ضبطصوتتان دور نماييد و آنها را خاموش کنيد، و بعد روي يک کاغذ، همه مسايل مهم را، که بايد به خاطر بسپاريد، بنويسيد و اين کاغذ را همراه خودتان همه جا ببريد و چندين بار در طول روز به آن نگاه کنيد.
ميتوانيد با خودتان شرط کنيد که فقط روزي دو يا سه بار ايميلهايتان را بررسي کنيد، و تلفن همراهتان را نيز از خودتان دور نگه داريد تا وسوسه نشويد که هر دقيقه آن را بررسي کنيد.»
* مغز شما براي عملکرد مناسب به اکسيژن احتياج دارد. دکتر بلير ميگويد: «وقتي خسته هستيد، تنفس شما عميق نيست و در نتيجه ميزان اکسيژني که از طريق خون به مغزتان ميرسد، کاهش مييابد و اين مساله روي عملکرد مغز شما تاثير ميگذارد. همين موضوع ساده ميتواند باعث بروز «ذهن مهآلود» شود.
حالت مشابه ديگر، اضطراب و ناراحتي است که باعث ميشود تنفس به صورت ايدهآل انجام نشود و فرد تند تند و غيرعميق نفس بکشد يا تنفس خود را حبس کند.»
ورزش کردن، بهترين راهحل ممکن براي رساندن حد ماکزيمم اکسيژن به مغز است، اگر تازگيها خيلي فراموشکار شدهايد، يک برنامه ورزشي منظم، و نه خيلي سخت و طاقتفرسا، براي خودتان تدارک ببينيد؛ حتي ميتوانيد يک برنامه پيادهروي چنددقيقهاي روزانه براي خودتان در نظر بگيريد تا بعد از مدتي متوجه شويد که ذهنتان چقدر شفافتر و دقيقتر شده است.
* يک ذهن آشفته و مشوّش، نياز دارد که هر چند وقت يک بار تميز شود. براي انجام اين کار، لازم است که انتظارات منفي از خود را رها کنيد و بگذاريد که آرامش جاي آن را بگيرد. ذهن انسان در آرامش بهترين عملکرد را دارد؛ بنابراين، هر تکنيکي در جهت تقويت اين قابليتها بياموزيد، براي مغزتان مفيد است؛ البته راههاي رسيدن به آرامش، براي افراد مختلف، متفاوت است.
فعاليتهايي مانند: مديتيشن، دعا و نيايش، تصويرپردازي، يوگا، دويدن، شنا، کوهنوردي و … نيز ميتواند در اين زمينه، راهکارهاي مناسبي براي شما باشد.
* يکي از کارهايي که انجام آن به تمرکز حواس شما کمک ميکند، اين است که ميز يا مکان مطالعه خود را هميشه مرتب نگه داريد و همواره براي مطالعه، کاغذ و قلمي همراه خود داشته باشيد و نت برداري کنيد يا خلاصهاي از مطالب را يادداشت کنيد، تا به صورت دايم در فضاي رواني درس و مطالعه قرار داشته باشيد.
ضمناً براي خودتان سؤال مطرح کنيد، و در صورتي که تعدد کارها و فعاليتهاي غيردرسي، باعث عدم تمرکز شما ميشود، آنها را به حداقل ممکن برسانيد و سپس مطالعه را شروع کنيد.
* اگر مشکلات شخصي، اجتماعي، خانوادگي و … باعث عدم تمرکز حواستان ميشود، بهتر است بدانيد که زندگي فردي هيچ کس ديگر هم، خالي از مشکل نيست و ذهن هيچ فردي نيز خالي محض نيست؛ از طرف ديگر، با صرف فکر و مشغوليت ذهني درباره چنين مشکلاتي، هيچ دردي دوا نخواهد شد؛ پس به خود تلقين کنيد که هنگام درس يا مطالعه، بايد ذهن خود را از اين مسايل رها کنيد.
* به مقدار کافي بخوابيد؛ زيرا در هنگام خواب است که اطلاعات جديد در مغز پردازش ميشوند.
* اگر نميتوانيد عوامل برهم خوردن تمرکزتان را حذف کنيد و مدام در حين کار به آنها فکر ميکنيد، بهتر است حداقل ترتيبي دهيد که اين عوامل در زمانهاي مشخصي وقت شما را تلف کنند.
به همين منظور، هميشه دفترچهاي را در کنار خود داشته باشيد و هر زمان به فکر سوژهاي افتاديد که وقتتان را هدر ميدهد، آن سوژه را روي کاغذ يادداشت کنيد.
با استفاده از اين روش، فشار از روي ذهن شما برداشته ميشود و خيالتان راحت است که بعد از اتمام کار، ميتوانيد به انجام کليه فعاليتهاي بيهوده خود بپردازيد.