اسفند يک کنکوري چگونه بايد باشد؟
سريع آمد؛ سريعتر از آنکه تصورش را ميکرديم. ماهها يکي پس از ديگري بسرعت طي شدند و به اسفند ماه، آخرين ماه سال، رسيديم؛ ماهي پر از شتاب، پر از حسهاي تازه، پر از نو شدن و نو کردن و پر از شور و اشتياق.
در اين ميان، داوطلبان کنکور، چندان بهرهاي از اين همه شور و اشتياق نميبرند. بسياري از آنان از خريد نوروزي چشم پوشي ميکنند، در پاکسازي خانه نقشي ندارند و در کل ترجيح ميدهند که وقتشان را صرف مطالعه دروس و آمادگي براي آزمون سراسري پيشِ رو کنند؛ البته گاه در اين دوران، داوطلبان شيوهها و برنامههايي را پيش ميگيرند که چندان علمي و مفيد نيست و حتي مي تواند تاثير منفي داشته باشد. در زير به برخي از اين شيوهها و راهکارهايي براي بهره برداري هر چه بهتر از ماه اسفند اشاره ميشود.
حالا زود است
برخي از داوطلبان آزمون سراسري تصور ميکنند که اسفند ماه بايد استراحت کنند تا بتوانند در تعطيلات نوروز با تمام قوا درس بخوانند. آنها ميگويند که اگر در اسفندماه مرتب درس بخوانند، براي تعطيلات نوروز خسته خواهند بود و نميتوانند از دوران طلايي تعطيلات، بخوبي بهره ببرند!
در واقع اين دسته از عزيزان، يک ماه را فداي اين دو هفته ميکنند و تصور ميکنند که اين دو هفته، تمام مشکلات و ضعفهاي آنها را پوشش خواهد داد؛ پس ضرورتي ندارد که اين روزها خود را خسته کنند و تحت فشار قرار دهند.
بايد به اين دوستان گفت، همان طور که بارها گفتهايم، کنکور، يک مسابقه است و شما بايد در يک رقابت علمي شرکت کنيد که مابقي داوطلبان هم شرايطي مشابه شما دارند، و هر کس که از شرايط موجود بهترين استفاده را ببرد، نتيجه بهتري کسب خواهد کرد؛ پس اگر شما از روزهاي موجود بخوبي بهره نبريد، عدهاي ديگر از شما سبقت خواهند گرفت؛ افرادي که در ايام تعطيلات نيز درس خواهند خواند و هيچ روزي را به بطالت نميگذرانند؛ از سوي ديگر، اين به دور از منطق است که ما يک ماه را فداي اين دو هفته بکنيم؛ بخصوص که از آينده خبر نداريم و نميدانيم که آيا در تعطيلات نوروز آمادگي جسمي و روحي لازم را براي مطالعه جدي و تمام وقت خواهيم داشت يا نه، و آيا مشکلي براي ما يا يکي از نزديکانمان اتفاق نخواهد افتاد يا خير، و دهها احتمال ديگر که از هم اکنون نميتوان آن را پيش بيني کرد.
اسفند بايد کتابها را ببندم
در مقابل کساني که تصور ميکنند اسفند زمان درس خواندن و مطالعۀ جدي نيست، عدهاي از داوطلبان برنامهشان را بر اين گذاشتهاند که تا پايان اسفند ماه، کتابهاي سال چهارم را به طور کامل بخوانند و حتي برخي پا را فراتر از اين گذاشته و برنامهريزيشان بر اين اساس است که دروس پايه و سال چهارم را تا پايان اسفند به صورت کامل بخوانند و به قول معروف پيش و پايه را ببندند و بعد از تعطيلات نوروز، فقط به تست زدن و مرور دروس بپردازند؛ زيرا متاسفانه تمام شدن کتابها تا اسفند ماه، يک اصل و افتخار براي تعدادي از مدارس غيرانتفاعي شده است؛ مدارسي که کيفيت را فداي کميّت ميکنند؛ چون کتابي که براي يک سال تحصيلي تاليف شده است، سريعتر درس داده ميشود تا در موعد مورد نظر به پايان برسد؛ البته تعدادي از اين مدارس، سال تحصيلي خود را از تابستان آغاز ميکنند؛ اما همان مدارس نيز خوب ميدانند که کيفيت تابستان مثل سال تحصيلي اصلي نيست و بسياري از دانشآموزان با همان دقت و تامل سال تحصيلي در تابستان مطالعه نميکنند؛ از سوي ديگر، حتي بسياري از داوطلبان تک رقمي آزمونهاي سراسري معتقدند که بهتر است بخشي از درسها را براي بعد از تعطيلات نوروزي گذاشت تا بتوان با علاقه و اشتياق بيشتري سر کلاس درس حاضر شد و به مطالعه پرداخت و از تکراري بودن مطالب نيز خسته نشد.
براي مثال، سيد شايان پور مير بابايي، رتبه ۱ کشوري گروه آزمايشي علوم تجربي آزمون سراسري ۹۳، در اين باره ميگويد: «تعطيلات نوروز کتابهاي پايه و ترم اول سال چهارم را مرور کردم و بعضي از درسهايي را که هنوز نخوانده بودم، پيش خواني کردم؛ چون من بعضي از درسها را تا عيد تمام نکردم و براي بعد از تعطيلات نوروزي گذاشتم؛ زيرا فکر کردم که اگر همه درسها را بخوانم، شايد بعد از عيد انگيزه لازم را براي مطالعه نداشته باشم و افت کنم.»
از سوي ديگر، داوطلبي که تصميم ميگيرد درسهايش را تا عيد تمام کند، اين کار در نحوه درس خواندنش تاثير ميگذارد. او تصميم دارد که تا عيد حتماً يک دور کتابهايش را بخواند و ناخودآگاه به اين موضوع توجه نخواهد کرد که آيا همه مباحث را آموخته است يا خير، و آيا روي نکتههايي که سختتر است يا نياز به دقت و تامل بيشتري دارد، وقت کافي گذاشته است. براي او مهم اين است که کتاب را تمام کند، و وقتي که يک بار کتاب را خواند، خيالش راحت ميشود؛ چون فکر ميکند که آن کتاب را مطالعه کرده و بسته است؛ اما دانشآموزي که به کميت مطالعه کار ندارد و امکان دارد که يک مبحث را ۱۵ بار بخواند (هر چند که هنوز کتاب درسياش را به طور کامل يک بار نخوانده است)، از يک سو آرامش خاطر دارد؛ چون آنچه را که خوانده است، دقيق مطالعه کرده است، و از سوي ديگر در توهم بسته شدن کتاب درسي نيست و ميداند که هنوز مطالبي مانده است که بايد آنها را با دقت مطالعه کند.
البته نبايد در مطالعه کردن وسواس به خرج داد و بايد با مديريت زمان و برنامهريزي پيش رفت؛ اما به تجربه ميبينيم که سؤالهاي آزمون سراسري، تفهيمي است و براي پاسخگويي به آنها نياز است که درسها را به طور عميق و دقيق مطالعه کرد؛ پس نبايد روي چند دور خواندن درسها يا اينکه تا کي کتابهاي درسي را بايد به پايان رساند، تاکيد داشت؛ مهم اين است که درس را چگونه ميخوانيم؛ آيا همزمان با مطالعه درسها وقتي را به تست زدن و ياد گرفتن نکتههاي تستي اختصاص ميدهيم؟ آيا به داشتن سرعت در تست زني فکر ميکنيم؟ آيا زماني را به مرور مطالب فراگرفته شده و دوره درسها اختصاص ميدهيم يا ميخواهيم که هر جور شده است، يک دور کتابها را تمام کنيم و بعد از عيد آنها را دوره کنيم؟ در واقع، برنامهريزي، زود تمام کردن درسها نيست؛ بلکه بموقع و صحيح انجام دادن کار است.
بيشتر داوطلبان برتر کشوري نيز نميتوانند به درستي تعيين کنند که هر کتاب را چند دور خواندهاند؛ زيرا بعضي از مباحث را چند بار دوره کرده و براي بعضي از مباحث نيز نياز به دوره چنداني نداشتهاند؛ يعني براي تعداد دوره کردن دروس، ارزشي قايل نبودهاند، و مهمترين نکته برايشان، نهادينه شدن مباحث در ذهنشان بوده است؛ چيزي که به آرامش و منطق در مطالعه کردن نياز دارد.
خوب است بدانيد که، بر خلاف تصور بسياري از داوطلبان، در بين رتبههاي برتر کنکور، کسي شيوهاي عجيب و غريب نداشته است و اکثر اين افراد اصلاً کارهاي عجيب و بدون برنامهريزي ندارند و يک روند منطقي و مستمر در مطالعه داشتهاند؛ اما در بين کساني که رتبه پايينتري به دست ميآورند، بيبرنامگي و بلاتکليفي بسياري ديده ميشود. آنها به خود، اولياي مدرسه و کتابهاي درسيشان اعتماد ندارند و مدام به فکر يافتن شيوهاي خاص هستند تا پيشرفتي ناگهاني و غير مترقبه داشته باشند، و همين امر نيز باعث ميشود که عملکردي پايينتر از تواناييهاي خود داشته باشند.
داوطلبي که تصميم ميگيرد درسهايش را تا عيد تمام کند، اين کار در نحوه درس خواندنش تاثير ميگذارد. او تصميم دارد که تا عيد حتماً يک دور کتابهايش را بخواند و ناخودآگاه به اين موضوع توجه نخواهد کرد که آيا همه مباحث را آموخته است يا خير، و آيا روي نکتههايي که سختتر است يا نياز به دقت و تامل بيشتري دارد، وقت کافي گذاشته است. براي او مهم اين است که کتاب را تمام کند، و وقتي که يک بار کتاب را خواند، خيالش راحت ميشود؛ چون فکر ميکند که آن کتاب را مطالعه کرده و بسته است.
* هفته نامه : پیک سنجش